«خط خشکسالی جدی است»، «ایران چهارمین کشور در معرض خشکسالی»، «تبدیل بخشهای وسیعی از ایران به بیایان مطلب» و... اینها تیترهای خبری است که در ماهها و سالهای گذشته در بسیاری از رسانههای مکتوب و خبرگزاریها به نقل از متولیان و مدیران مدیریت منابع آب بیان و منتشر شده است که هر کدام از آنها دلایل و نشانههای خاصی را دال بر صحبتهای خود ارائه میدادند.ناگفته نماند به غیر از تغییرات آب و هوایی و کاهش بارندگی در کشور که البته گریبان سایر کشورها را هم گرفته، رشد جمعیت، کشاورزی نادرست و نادیده گرفتن مزیتها با توجه به وضعیت گرم و خشک کشور، مدیریت نادرست و عطش توسعه از مهمترین دلایلی است که سبب شده ایران در بحران آب دست و پا بزند.
جهش رشد جمعیت ایران از هشت میلیون به ۷۸ میلیون طی هشت دهه اخیر از یک سو و مصرف سرانه آب تجدیدپذیر سالانه کشور از حدود ۱۳ هزار متر مکعب در سال ۱۳۰۰ به حدود ۱۴۰۰ مترمکعب در سال ۱۳۹۲ از سوی دیگر سبب به وجود آمدن بحرانی است که امروز با آن رو به رو هستیم و در صورت ادامه این روند، وضعیت در آینده به مراتب بدتر خواهدشد.طبق آمارهای رسمی میزان منابع آب تجدیدپذیر کل ایران ۱۳۰ میلیارد مترمکعب است و مطالعات و برسیها نشان میدهد که در سال ۱۳۸۶ از کل منابع آب تجدیدشونده کشور حدود ۵.۸۹ میلیارد متر مکعب جهت مصارف بخشهای کشاورزی، صنعت و معدن و خانگی برداشته شده که حدود ۸۳ میلیارد مترمکعب آن (۹۳ درصد) به بخش کشاورزی، ۵.۵ میلیارد مترمکعب (۶ درصد) به بخش خانگی و مابقی به بخش صنعت و نیازهای متفرقه دیگر اختصاص داشته است.
رتبهای که خوشایند نیست
میتوان گفت: گزارشی که ناسا از وضعیت گرمایش جهانی و خشکسالی ارائه داده است، اصلا گزارش خوشایندی نیست و کسب رتبه چهارم برای ایران از بین ۴۵ کشوری که در معرض خشکسالی شدید قرار دارند هم اصلا رتبه خوبی نیست. ناسا تاکید کرده این اتفاق در ۳۰ سال آینده رخ خواهدداد.در گزارش ناسا آمده است بعید نیست بین ۳۰ تا ۴۰ سال آینده بخشهای وسیعی از ایران به بیابان مطلق تبدیل شوند. تاثیرات گرمایش زمین و عواقب آن همچون خشکسالی با حدی جدی است که هشدارها برای مهار گازهای گلخانهای و جلوگیری از پیامدهای ناگوار مثل سیل جاری شده است.
آخرین خشکسالی ایران در سالهای ۴۵ و ۴۶ اتفاق افتاد که صدها نفر در شرق ایران از گرسنگی مردند و بسیاری از شرق ایران به خراسان، یزد، کرمان و سیستان و بلوچستان مهاجرت کردند و حالا دوباره چنین خطری مردم حاشیه خلیج فارس را تهدید میکند و این موضوع بسیار مهمی است که دولت و متولیان از همین امروز باید دست به کار شوند تا از بروز چنین پدیده شومی جلوگیری کنند.هرچند به گفته کارشناسان، خشکسالی قابل کنترل نیست، اما میتوان با اجرای برنامههای درست و مدیریت منطقی این خطر را با کمترین آسیب پشت سر گذاشت. ایران کشوری است که در گزارش ناسا دو بار به نام آن به عنوان یکی از کشورهایی که در پیشانی این قهقرای مرگبار اقلیمی قرار دارد، اشاره شده است.
جنگل بیایان میشود
در گزارش «ناسا» آمده است در سالهای پیش رو، میزان بارش ایران کمتر از نصف میانگین خواهدبود. بیابانها در ایران بسیار گسترش خواهندیافت و غالب زیستگاههای ایران وارد یک دگردیسی پس رونده خواهندشد. یعنی جنگلها درختزار میشوند، درختزاران بوته زار میشوند، بوته زارها بیابان میشوند و بیابانها به عدم زادآوری زیستی آن در حداقل ممکن قرار گرفته و دوسوم مساحت ایران در شمار مناطق خشک و نیمه خشک قرار میگرد.البته نباید از این غافل شد که علاوه بر عواملی که پیش از این به آن اشاره شد مهمترین عامل تخریب طبیعت و از بین رفتن منابع آبی، فعالیت طبیعی انسانها در کشوری است که هیچ گونه راه آبی خروجی به دریای آزاد از شمال به جنوب ندارد تا آلایندههای جامد و مایع را بشوید و به اصطلاح زیست بومها را نو و احیا کند.
از نظر زمین شناسی، این سرزمین وسیع و مثلثی شکل که بین دو رشته کوه البرز و زاگرس قرار گرفته و بین این دو کوه هم محصور است به گونهای است که هیچ رودخانهای از آن جاری نمیشود که نهایتا به خلیج فارس یا دریای عمان برسد و تمام رودهای جاری به سوی دامنههای جنوبی البرز یا دامنههای شمالی زاگرس یا به دریاچه بسته مازندران، میریزد یا در گودالهایی مثل دریاچه ارومیه و بختگان و قوم و هامون و... مسدود و محدود میشوند.نتیجه این تکرار و تداوم چرخه آب در طبیعت بسته فلات ایران این بوده و هست که نمک وارده به محیط زیست تدریجا در همین گودالهای درون فلات انباشته شود و با پر شدن درایچهها و آبگیرها نمک باقی مانده توسط باد به زمینهای اطراف پراکنده شود.چندی پیش هم حمید چیت چیان، وزیر سابق نیرو نسبت به وضعیت مصرف آب در کشور با توجه به بحران بی آبی هشدار داده و گفته بود: «ناچاریم در میزان مصرف آب تجدیدنظر کنیم، زیرا ادامه وضعیت موجود، حیات انسان و ادامه تمدن ایرانی را مورد تهدید قرار میدهد و لازم است با همگرایی در زمینههای نظری بتوانیم به یک برنامه مشترک ملی درباره آب و اقتصاد آب رسیده و آن را مبنای تصمیم گیریها قرار دهیم.»
هیچ پیش بینیای محقق نشده است
در برخی پیش بینیها مطرح شده که دمای زمین حداکثر تا یکی دو دهه دیگر هفت درجه گرمتر میشود، اما در گذشته نیز پیش بینیهایی صورت گرفته که به وقوع نپیوسته اند. به عنوان مثال در سال ۱۹۹۱ میلادی گفته میشد که تا سال ۲۰۰۰ میلادی آب دریاها دو متر و تا سال ۲۰۱۰ میلادی، پنج متر بالا میآید در صورتی که این اتفاق نیفتاد.چندی پیش که موضوع ناسا بسیار سر و صدا کرد، محمدتقی زمانیان، عضو سابق مجموع هواشناسی در این باره گفته بود که براساس این گفته ها، اقلیم جهان تغییر پیدا کرده و علاوه بر افزایش دمای کره زمین، میزان بارندگی نیز در مناطق مختلف نوسان پیدا کرده است که البته ممکن است براساس این داده ها، مواردی نیز مشاهده شود، اما به طور کلی نمیتوان قطعیت آن را ثابت کرد.این استاد دانشگاه با بیان اینکه اقلیم جهان از نظام خود تخلف نمیکند، افزود: «به عنوان مثال بیشتر گرمای خورشید به منطقه حاره میرسد و اگر قرار بود این گرما به مرزهای بالاتر انتشار پیدا نکند، زندگی تنها در محدوده باریکی از کره زمین ممکن بود.
باید به مسائلی که از سوی جامعه جهانی مطرح میشود با دید انتقادی نگاه کنیم؛ چرا که بسیاری از این سازمانها تحت تاثیر دولتهای بزرگ بوده و برای پیاده سازی خط مشی آنها تلاش میکنند.»اینکه آیا وزیری که برای وزارت نیرو انتخاب خواهدشد برای حل این مشکل و معضل چه تدابیری میاندیشد، موضوعی است که باید منتظر اجرایی شدن آن بود با علم به این موضوع که تمام کارشناسان و صاحب نظران حوزه هواشناسی متفق القول معتقدند که پش بینی هواشناسی برای مدتهای طولانی با خطای زیادی همراه است و نمیتوان به طور قطع و یقین از آن سخن گفت.
کابوس خشکسالی
در گزارش پیش رو وضعیت همه استانهای کشور را بررسی میکنیم تا ببینیم کدام یک از استانها وضعیت مناسبتر و کدام یک وضعیت بدتری دارند.در گزارشهایی که در این باره منتشر شده، آمده است: استان آذربایجان غربی تا بازه زمانی ۹۳-۹۲ شرایط ترسالی مناسبی داشت، اما کم کم این شرایط تغییر کرد و از شرایط ترسالی به وضعیت خشکسالی متوسط تا خشکسالی بسیار شدید تغییر وضعیت داده است.
فروچاله شهرستان استهبان در استان فارس
اما اتفاق قابل تامل این است که استانهایی که در نوار ساحلی جنوب غربی خزر، غرب، شرق و وار ساحلی جنوب کشور قرار داشتند و تا چند سال پیش در کانونهای اصلی خشکسالی قرار داشتند، تغییر وضعیت داده و از شرایط خشکسالی متوسط تا خشکسالی بسیار شدید به شرایط نرمال تا ترسالی رسیدند که این تغییر تا حدودی اتفاقهای بهتری را برای برخی از شهرهای کشور نوید میداد.اما استان فارس بیشترین شرایط خشکسالی را تجربه کرد به ویژه در شهرستانهای شمالی استان مانند شهرستان اقلید که البته گستره این خشکسالی از سال ۹۱ از شهرستانهای فسا و زرین دشت شروع شد که در آن مقطع زمانی از بیشترین شدت خشکسالی برخوردار بودند.
در حال حاضر باید گفت: استانهای تهران، قم، البرز، خراسان شمالی، رضوی، سمنان، اردبیل، آذربایجان شرقی و قزوین در وضعیت خشکسالی هستند و استانهای گلستان، کردستان، مرکزی، خراسان جنوبی و یزد با توجه به مقادیر SPI در ۹ ماهه منتهی به خرداد سال آبی ۹۳-۹۲ در وضعیت هشدار قرار گرفته اند.از سوی دیگر در کل کشور و در ماههای گذشته هوا حدود سه درجه سلسیوس گرمتر از حد طبیعی بود یعنی تقریبا همه ۳ استان کشور بین یک درجه تا ۴.۵ درجه سلسیوس گرم تراز شرایط طبیعی و مورد انتظار را تجربه کردند.در اسفند سال ۹۵ استانهای خراسان رضوی، زنجان و البرز گرمترین استانهای کشور بودند. این استانها ۴.۵ درجه سلسیوس گرمتر از حد طبیعی اسفند را پشت سر گذاشتند، همچنین استانهای هرمزگان ۱.۵ درجه، فارس دو درجه و سیستان بلوچستان ۲.۲ درجه سلسیوس گرمتر از حد طبیعی اسفند بودند.
استان تهران هم همین شرایط را داشت و هوای آن در چند ماه گذشته حدود چهار درجه سلسیوس، خراسان رضوی ۳.۲ درجه، البرز سه درجه و زنجان ۲.۹ درجه سلسیوس گرمتر از حد طبیعی مورد انتظار را پشت سر گذاشتند.چندی پیش نورالدین مونا، نماینده فائو در ایران گفته بود بخش اعظمی از اراضی کشور ایران شامل اکوسیستم خشک و نیمه خشک با میزان بارش کم در اندازه ۲۵۰ میلی متر در سال را تشکیل میدهد که نتیجه آن کاهش رویش گیاهان و کاهش تولید است.اکنون مشاهده میکنیم سراسر جهان تنوع زیستی و امنیت غذایی تحت تاثیر این مساله قرار گرفته است به گونهای که مساله بیابان زایی، تولید محصولات کشاورزی را کاهش داده و کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه را با خطر جدی مواجه کرده است که به همین منظور باید استراتزیهایی برای سازگاری با این پدیده شوم طراحی کرد.باید به خاطر داشته باشیم که بروز پدیده خشکسالی تاثیر قابل توجهی بر افزایش ریزگردها و توفانها خواهدداشت که در آینده تهدید بزرگی خواهدبود.