گروه سياسي: سايت عصر ایران نوشت: پیدا شدن یک جسد مومیایی شده در نزدیکی مقبره تخریب شده پهلوی اول و در محدوده حرم حضرت عبدالعظیم، حرف و حدیث های فراوانی را به وجود آورده است و برغم وجود پرسش ها و ابهامات مربوط به آن، اطلاع رسانی درباره آن به طرز عجیبی بایکوت شده است؛ بدان حد که حتی به مقامات سازمان میراث فرهنگی و پزشکی قانونی نیز خبری در این باره نداده اند و مسوولان این دستگاه ها در گفت و گو با خبرنگاران مختلف، اظهار بی اطلاعی کرده اند.
این در حالی است که طبق قانون هر جسدی که کشف شود باید به پزشکی قانونی تحویل شود یا اگر واجد ارزش تاریخی باشد، به سازمان میراث فرهنگی. اما آن طور که مسوولان این دو نهاد می گویند تا کنون جسدی به آنها تحویل نشده و حتی رئیس کمیته میراث فرهنگی شورای شهر تهران نیز اعلام کرد که هنوز هیچ سازمانی در مورد جسد مومیایی شده در شهر ری پاسخ نداده است. جالب اینجاست که حتی در یک مورد اصل پیدا شدن جسد از سوی یکی از مسوولان آستان حضرت عبدالعظیم حسنی تکذیب شد ولی خبر چنان وثاقت داشت که کسی این تکذیب ناشیانه را باور نکرد.
هر چند که به صرف یک یا چند تصویر نمی توان قضاوت کرد ولی تکذیب ها و لاپوشانی ها، این گمانه که جسد پیدا شده، همان رضا شاه مومیایی شده است را تقویت می کند. مردم ایران در رفتارشناسی مسؤولان کشور خبره شده اند. این حجم از مخفی کاری در مواجهه با یک جسد مومیایی شده، بی احترامی به مردمی است که در این باره پرسش دارند. هر مردمی در دنیا نیز اگر در موقعیت مشابهی قرار می گرفتند، خواستار شفاف سازی می شدند. این یک اتفاق نادر و تکرار نشدنی در تاریخ یک ملت می تواند باشد که ناگهان جسد مومیایی شده یکی از پادشاهان گذشته از زیر خروارها خاک بیرون آید؛ با این اتفاق اما در ایران، رفتاری عجیب و پر از دستپاچگی می شود.
رضا پهلوی، پادشاهی متعلق به گذشته است و اکنون هیچ خطری نه از جانب جسد او و نه بازماندگانش که در خارج از کشور به سر می برند، جمهوری اسلامی را تهدید نمی کند. آنچه نظام را تهدید می کند این است که مردم احساس کنند مسؤولان با آنها رو راست نیستند؛ خطر اصلی این است. گیریم که جسد پیدا شده، متعلق به رضا شاه بوده باشد. چه می شود بگویند بله! جسد رضاشاه است و طبق قانون اسلام و جمهوری اسلامی، آن را به وراث قانونی تحویل می دهیم، مگر از یک جسد مومیایی شده می ترسیم؟!
واقعاً کدام یک چهره ای مقتدر، انسانی و اسلامی از نظام ترسیم می کند: این که بعد از شناسایی جسد در یک فرایند شفاف، قانون را درباره آن اجرا کنند و به بازماندگان تحویل دهند یا آن که آنقدر پنهانکاری کنند و ضد و نقیض بگویند و ابهام بر ابهام بیفزایند تا در تاریخ ثبت شود که معلوم نشد جسد را چه کردند؟! فازغ از بحث های تاریخی و میراثی، اگر بخواهیم از منظر دلسوزی برای نظام جمهوری اسلامی نیز به موضوع نگاه کنیم، باید بگوییم آنچه از جسد مومیایی شده پاشاه یک رژیم منقرض شده اهیمت بیشتری دارد، موجودیت و اعتبار حکومت مستقر است اما عده ای نابخردانه آن را به پای یک جسد می ریزند و دریغ از اندکی تعقل و عزت نفس!