وی افزود: یعنی اینکه قدرت خرید مردم پایین قرار میگیرد و گاهی وقتها ممکن است اصلا اجناس گران نشود ولی مردم قدرت خرید نداشته باشند. یعنی تقاضای موثر در قیمتهای پایین وجود داشته باشد ولی عرضه کنندگان برایشان به صرفه نباشد که كالاى خود را عرضه کنند.این است که نرخ رشد نقدینگی وقتی بیشتر از نرخ رشد تولید واقعی باشد، تورم ایجاد میشود و موثرترین راه هم برای کنترل تورم، افزایش حجم تولید است. یعنی آنقدر تولید افزایش پیدا کند که از نرخ رشد نقدینگی بیشتر شود.اما گرانی به رشد عرضه و سیاستهایی که طرف عرضه است مربوط میشود و گران بودن تولید و بالا بودن قیمت تمام شده اجناس یکی از علل اصلی گرانی است که خودش باعث پایین آمدن قدرت خرید مصرفکننده میشود. یعنی عدم تعادل بین درآمد و هزینه میشود. خود گرانفروشی اصولا به این آشفته بازار تورم دامن میزند. چون تورمی که اعلام میشود درحقیقت تورمی نیست که مردم احساس میکنند و با سبد معیشتی مردم منطبق نیست.تورم در سبد معیشتی بسیار بالاتر است ضمن اینکه قدرت خرید مردم هم به علت کاهش ارزش ریال بسیار کم شده و یک عده هم در این ميان گرانفروشی کرده و فرصت طلبی میکنند و با بالا رفتن قیمت دلار، سرخود قیمتهای خود را افزایش میدهند. اجناس خود را در انبار احتکار میکنند که با قیمت بیشتری بفروشند و همه اینها بر آَشفته بازار گرانی اثر میگذارد و درنتیجه کالایی که در بازار به فروش میرود گاه تا دو برابر و نیم قیمت در کارخانه است. همه اینها به تورم مربوط نیست بلکه مربوط به رفتار توزیع کنندههاست. مثلا چندین دست واسطه بین محل تولید و بازار وجود دارد که قیمتها را در غياب هر نوع كنترل و نظارتي افزایش میدهند.