فروردین ماه امسال ایرج حریرچی- سخنگوی وزارت بهداشت اعلام کرد که « به طور متوسط ۲۳.۴ درصد از جمعیت بالغین کشور دچار یک اختلال روانپزشکی در طول یک سال بودهاند. این میزان در میان زنان ۲۷.۶ درصد زنان و در میان مردان ۱۹.۴ درصد است؛ یعنی از هر چهار نفر در گروه سنی بالای ۱۵ سال، یک نفر از اختلال روانپزشکی ضعیف تا متوسط و در موارد کمتری شدید رنج میبرد.» طبق آنچه او بر آن تاکید کرده است، این مطالعات دلالت بر این دارد که تنشهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایجاد شده یا به وجود آمده در فواصل زمانی مشخص، تاثیرات مستقیم بر سلامت روان مردم داشته است. افزون بر این آمار و دلایل، عضو هیأت مدیره انجمن علمی روانپزشکان ایران با تایید این رقم میگوید ۲۳.۴ درصد اختلال روانپزشکی، تنها نوک کوه یخ این اختلالات است و برخی از این موارد نادیده گرفته شدهاند. در این میان نمایش فاصله طبقاتی و همچنین رشد افشای فسادهای مالی نیز در بروز این اختلالات بی تاثیر نیست.
دکتر امیر شعبانی - عضو هیات مدیره انجمن علمی روانپزشکان با اشاره به آمار اعلام شده درباره میزان شیوع اختلالات روانپزشکی در ایران، گفت: پیمایش ملی سالهای اخیر نشان داده است که حدود ۲۴ درصد مردم ۱۵ تا ۶۴ ساله ایران نیاز به مداخلات درمانی روانپزشکی دارند و به بیان دیگر «مبتلا» به یک اختلال روانپزشکی هستند. «اختلال» تنها به مفهوم وجود برخی از علایم یا نشانهها نیست، بلکه به معنای مجموعهای از علایم است که یک تشخیص مشخص را مطرح میکند و به افت کارکرد فرد میانجامد یا با رنجش قابل توجه او همراه است.وی افزود: با وجود اینکه این رقم قابل ملاحظه محسوب میشود، بررسی روش پیمایش مذکور نشان میدهد که در آن، همه اختلالات روانپزشکی در افراد ارزیابی نشده و دستههایی از این اختلالات از قبیل اختلالات شخصیت، اختلالات روانتنی و اختلالات جنسی را در نظر نگرفته است؛ بنابراین آمار واقعی اختلالات روانپزشکی در ایران بالاتر از این است. میدانیم که شیوع اختلالات روانپزشکی در سایر کشورهای جهان نیز بالاست و این اختلالات سهم بسیار زیادی از بار بیماریها در جهان را به خود اختصاص دادهاند.
شعبانی درباره موثرترین راه برای بهبود این اختلالات گفت: وجود مجموعهای از عوامل در کنار هم به شکلگیری یک اختلال منجر میشود و کنترل بیشتر این عوامل در اختیار درمانگران نیست. با این حال، درمان در بسیاری از موارد مؤثر است و در بیشتر موارد به میزان متوسط تا زیاد یا حتی به طور کامل علایم روانپزشکی را برطرف میکند. این مداخلات درمانی در سطح فردی عمل میکند و برای ارتقای سلامت روان و پیشگیری از بروز و کم کردن شیوع اختلالات روانپزشکی در افراد جامعه، مسئولان کشور باید در جهت رفع عوامل زمینهای مورد اشاره تلاش کنند.عضو هیأت مدیره انجمن علمی روانپزشکان ایران با اشاره به تاثیر افزایش گزارش فسادهای مالی در سالهای اخیر در آرامش جامعه، گفت: در کنار افزایش گزارش این فسادها، رشد فاصله طبقاتی و به ویژه نمایش مکرر آنها در گردش بیسابقه اطلاعات در فضاهای مجازی، همافزایی کمسابقهای در بر هم زدن آرامش جامعه داشته است. افزایش شیوع اختلالات روانپزشکی و کاهش سطح سلامت روان در جامعه بر پایه مطالعات سالهای اخیر و ناتوانی در مهار گسترش اعتیاد را نیز باید در کنار همه این عوامل دید.
افسردگی شایعترین اختلال روانپزشکی
وی درباره اختلالات روانپزشکی شایعتر نیز توضیح داد و گفت: اختلال افسردگی، شایعترین اختلال روانپزشکی است و اختلالات مصرف مواد، اضطراب فراگیر، وسواس، دوقطبی و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) از سایر اختلالات شایع هستند. البته اگر مجموع انواع اختلالات اضطرابی را به عنوان یک گروه در نظر بگیریم، این گروه حتی از اختلالات خلقی که افسردگی زیرمجموعه آن است هم شایعتر است.
راه طولانی ایران برای دسترسی مطلوب به خدمات روانپزشکی
وی با بیان اینکه هنوز راه زیادی برای رسیدن به میزان مطلوب دسترسی مردم به خدمات روانپزشکی داریم، افزود: بر اساس پیمایشی که بیان شد، تنها یکسوم افراد مبتلا به افسردگی در ایران از حداقل درمان استفاده میکنند و میدانیم که بسیاری از آنها ادامه درمان را پیگیری نمیکنند. انگزدایی از مراجعه برای ارزیابی تشخیصی و دریافت خدمات درمانی هنوز اولویتی برای افزایش دسترسی مردم به خدمات روانپزشکی است. همچنین گسترش روانپزشکی جامعهنگر با غربالکردن مشکلات و اختلالات و همچنین مداخلهی پیشگیرانه و درمانی در سطح جامعه راه حلی مؤثر و امتحان شده است، اما با توجه به درآمدزایی اندک این خدمات و خصوصیات گروههای هدفِ آن که عمدتا شامل گروههای اجتماعی -اقتصادی پایینتر جامعه است، این مداخلات بیتردید نیازمند حمایت گسترده دولت است.
شعبانی همچنین بیان کرد: نکته نگرانکننده، افزایش فراوانی اختلالات روانپزشکی در ایران بر اساس مطالعات سالهای اخیر است که به عنوان مثال نشان میدهد شیوع اختلالات افسردگی به عنوان شایعترین اختلالات روانپزشکی رو به افزایش بوده و از بسیاری از کشورها پیشی گرفتهاست. برای تخمین درست میزان بار تحمیلی این اختلالات بر جامعه، باید دو ویژگی مهم اختلالات عمده روانپزشکی را هم در کنار شیوع آنها در نظر داشت؛ «مزمن بودن» و «بروز در سنین پایین»؛ به این ترتیب، این اختلالات میتوانند با درگیرکردن نیروی جوان جامعه به مدت طولانی، میانگین کارکرد و کیفیت زندگی افراد جامعه را به میزانی قابل ملاحظه کاهش دهند.عضو هیأت مدیره انجمن علمی روانپزشکان ایران درباره عوامل موثر در افزایش اختلالات روانپزشکی توضیح داد و گفت: علاوه بر عوامل زیستشناختی مانند اثر وراثت و عوامل روانشناختی، عوامل زیادی از جمله تنشهای بزرگی مانند جنگ و عوامل گوناگون اجتماعی - اقتصادی بر شیوع اختلالات روانپزشکی مؤثر است. برای روشن شدن بیشتر موضوع باید به نکات مختلفی اشاره شود؛ کمکردن دلایل افزایش شیوع این اختلالات در ایران به یک یا چند عامل مقطعی باعث نادیدهگرفتن پیچیدگی این پدیده میشود.
برای مثال ویژگیهای جمعیتنگاشتی و شیوه زندگی در ایران در دهههای اخیر تغییرات قابلتوجهی به خود دیده است. اوج گرفتن شهرنشینی، افزایش حاشیهنشینی، رشد چشمگیر تحصیلکردگان بهویژه در میان زنان، افزایش نسبت زنان شاغل، تغییر منابع مورد اعتماد گرایش بیشتر به مهاجرت از کشور در میان تحصیلکردگان و نخبگان، گسترش بینظیر ارتباط مجازی مردم در جهان و گردش فوقالعاده اطلاعات بخشی از این موارد است.شعبانی همچنین اضافه کرد: این تغییرات شگرف، دگرگونیهایی در شیوه زندگی و انتظارات و نگرشهای افراد ایجاد میکند و بدون پایش و واکنش بهنگام و شایسته، غفلتی نابخشودنی در تامین نیازها و انتظارات نوظهور مردم در پی دارد. همچنین افزوده شدن برخی تغییرات محیط زیستی مانند گسترش خشکسالی و از دست رفتن منابع آبهای زیرزمینی، آلودگی هوا، هجوم ریزگردها، و نیز افزایش جنگ و ناامنی در کشورهای اطراف، مدیریت منابع و بحرانها را در زمینه مسائل پیشگفته بیش از پیش دشوار میکند.
رتبه ۱۱۷ ایران در میان ۱۴۹ کشور از نظر رفاه اجتماعی
شعبانی در ادامه تاکید کرد: جدا از واقعیتهای موجود، چه وجود مشکلاتی جدی در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را بپذیریم و چه نپذیریم، آنچه در میان مردم بهعنوان یک احساس، باور یا برداشت شکل میگیرد، از اهمیت زیادی برخوردار است و عملکرد آنها بیشتر بر این اساس به ظهور میرسد؛ بنابراین ادراک جامعه از واقعیتها بسیار بیش از خود واقعیتها بر رفتار آنها اثرگذار است و در نظر داشتن این نکته برای تبیین وضعیت جامعه ضروری است. «شاخص رفاه لگاتوم» که سطح رفاه کشورها را در ۹ حوزه اقتصاد، فرصتهای کسبوکار،حکومتداری،آموزش، سلامت، امنیت و ایمنی، آزادیهای فردی، سرمایه اجتماعی و محیط طبیعی میسنجد نشاندهنده رتبه ۱۱۷ برای ایران در میان ۱۴۹ کشور در سال ۲۰۱۷ است. بهجز دو شاخص آموزش و سرمایه اجتماعی که بهترتیب در رتبه ۷۵ و ۷۰ قرار دارند، در سایر موارد ایران در نیمه پایین جدول قرار دارد.
وی ادامه داد: بر پایه پیمایش کشوری «ارزشها و نگرشهای ایرانیان» که در سال ۱۳۸۳ انجام شد، نسبت قابل ملاحظهای از جمعیت کشور از شیوه اجرای قوانین، میزان اجرای عدالت، تبعیض، فاصله طبقاتی و میزان توجه به شایستهسالاری ناراضیاند. آنها نرخ اعتیاد، جرم، جنایت و رذایل اخلاقی را رو به فزونی «درک کردهاند» و از سوی دیگر، با وجود گرایش مذهبی در اکثر افراد جامعه، بیشتر آنها نرخ گرایش مذهبی و تقید به آداب آن را در کشور رو به افول دانستهاند. در همان پیمایش، بیشتر مردم اعتقاد داشتند که مسئولان کشور توجه زیادی به خواستههای آنها ندارند. شاخصی که اخیرا در «گزارش جهانی خوشبختی» بر پایه ارزیابی بیشتر کشورهای جهان منتشر شده نیز حاکی از جایگاه نامناسب مردم ایران از جهت میزان رضایتمندی آنهاست و بررسی اخیر ایسپا در سال ۱۳۹۶ نیز نشان میدهد تنها حدود هشت درصد افراد وضع فعلی کشور را خوب و قابل دفاع دانستهاند؛ درحالیکه این نسبت در سه سال پیش از آن حدود ۱۱ درصد بودهاست.
سند آینده پژوهی ایران درباره امیدواری ایرانیان چه میگوید؟
عضو هیأت مدیره انجمن علمی روانپزشکان ایران شاخص امیدواری و به تغییر و بهبود شرایط را یکی دیگر از عوامل موثر در مهار بیانگیزگی برای تلاش بیشتر دانست و گفت: «سند آیندهپژوهی ایران ۱۳۹۶» نشان میدهد که سهچهارم مردم امیدی به بهبود وضع ندارند و نسبتی از جامعه هم در انتظار بدتر شدن اوضاع هستند. بر اساس همین سند، «ناامیدی درباره آینده» به عنوان یکی از ۱۰ مسأله اصلی در میان صد مسأله اصلی ایران مطرح شده بود. در ارزیابی اخیر ایسپا نیز با وجود آنکه ۶۰درصد مردم کماکان به اصلاحپذیر بودن شرایط کشور باور داشتند، ۳۱ درصد افراد باور به اصلاحپذیری بدون تغییرات زیاد را از دست داده بودند.عضو انجمن علمی روانپزشکی ایران با بیان اینکه در سالهای اخیر آسیبپذیری مردم در کشورهای مختلف افزایش داشته و رکود اقتصادی از عوامل عمده آن بوده است، بیان کرد: بهاینترتیب، «نارضایتی» و «ناامیدی» با یک برهمکنش، قابلیت رسیدن به برآیندی وخیمتر پیدا میکنند. نارضایتی حاصل احساس «آسیبپذیری» و ناامیدی عامل تحلیل رفتن «تابآوری» است. مستندات حاکی از آن است که در ایران نیز عوامل گوناگونی باعث افزایش آسیبپذیری مردم شدهاست. بر اساس پیمایش کشوری ۱۳۸۳، اشتغال، مشکلات اقتصادی، آینده فرزندان و جوانان، تحصیل، مسکن، مشکلات خانوادگی و مسائل ازدواج از مهمترین دغدغههای مردم ایران در زندگی بوده است و همه اینها به ادراک آسیبپذیربودن میانجامد.
وی ادامه داد: «تابآوری» مفهومی روانشناختی و معنایی اجتماعی دارد. در مفهوم روانشناختی آن، توانایی فرد در تحمل و انعطاف در برابر مصائب و سوانح مورد نظر است که در صورت مکرر یا طولانی شدن مشکلات بهتدریج این توانایی از کف میرود و در صورت بینتیجه ماندن تلاشها یا ادراک بیفایده بودن برنامهها و تحمل دشواریها، ممکن است وضعیتی در فرد به نام «درماندگی و سرخوردگی» ایجاد کند که درنهایت بیعملی و بیتفاوتی در پی دارد و از نظر رفتار اجتماعی نیز دوریگزینی از مشارکتهای اجتماعی دیده میشود. اصطلاح «درماندگی» به شرایطی اطلاق میشود که فرد احساس میکند تلاش و پیگیری سودی ندارد و شرایط در هر صورت تغییری نخواهد کرد یا تغییرات آن مستقل از تلاشهای او صورت میگیرد و کاملاً غیرقابل پیشبینی است.
گزارش PRC (Pew Research Center) نشان میدهد که در یک دهه اخیر وضعیت اقتصادی ایران بر پایه میزان رشد سالانه تولید ناخالص داخلی (GDP) بسیار متغیر و ناپایدار بوده است. امیدواری ایرانیان در به سرانجام رسیدن «برجام» و متعاقبا برآمدن نشانههای یأس بر زمینه دشواریهای درازمدت اقتصادی و اقتصاد غیرقابل پیشبینی، میتواند از عوامل مهم تکوین درماندگی باشد.شعبانی تصریح کرد: معنای اجتماعی «تابآوری» در ارتباط با امکان بالقوه بازسازی وضعیت و بازگشت به شرایط پیشین به دنبال بروز یک ضایعه است و به یک معنا به مفهوم «امید» نزدیک است. یأس و سرخوردگی از ایجاد تحولی مثبت در آینده یا از وجود نهادهایی که در شرایط دشوار به کمک آنها بشتابند، تابآوری جامعه را دستخوش فرسودگی میکند و افراد امکانی برای بازسازی شرایط نمیبینند. در پیمایش کشوری سال ۱۳۸۳، بیشتر مردم احتمال پیدا کردن یک شغل مناسب دیگر در صورت از دست دادن شغل فعلی خود را «کم» میدانستند.
عضو هیأت مدیره انجمن علمی روانپزشکان ایران با اشاره به نتایج مطالعه ارزشها و نگرشهای ایرانیان در سال ۱۳۸۳، ادامه داد: «اعتماد عمومی پایین» نیز یافته دیگری است که در مطالعه «ارزشها و نگرشهای ایرانیان» در سال ۱۳۸۳ بهدست آمده است. یافته عمده همین مطالعه، گسترده شدن سه ویژگی «احساس بیعدالتی»، «ادراک فرسایش ارزشهای اخلاقی» و «بیاعتمادی» در میان مردم بود. همه این شرایط ناخوشایند، جامعه را بهسوی «تفردگرایی» و «پیگیری منافع شخصی یا خانوادگی به جای اخلاقگرایی»، «قانونگرایی و مشارکت اجتماعی» هدایت میکند و ماحصل آن دشواری در پیشبرد طرحهای نیازمند همکاری عمومی مانند جمعآوری مالیات، اجرای قوانین و از دست رفتن سرمایهاجتماعی بهعنوان یکی از مهمترین سرمایههای کشور در دستیابی به اهداف توسعه خواهد بود.شعبانی تاکید کرد: در شرایط یادشده که اقدامات ضربتی در جهت افزایش سریع رضایت کوتاهمدت عمومی و پیشگیری از بحرانهای اجتماعی ضروری میشود، امکان برنامهریزی درازمدت و انجام کارهای زیربنایی از میان میرود و دور باطلی در جهت فرسایش هرچه بیشتر منابع مادی و انسانی شکل میگیرد.