دكتر بهمن آرمان در خصوص عملکرد اقتصادی دولتهای یازدهم و دوازدهم اظهار کرد: با آغاز دولت آقای روحانی انتظارات مردم چیز دیگری بود. مردم فکر میکردند آقای روحانی همانطور که وعده داده بود، کشور را به سمت توسعه و رفاه بیشتر میبرد و بیکاری را ریشهکن میکند. اما تیم اقتصادی که آقای روحانی انتخاب کرد توانایی تحقق هیچکدام از این انتظارات را نداشت. متاسفانه افرادی ضعیف، ناتوان بیانگیزه و منفعل به کابینه راه یافتند.
اقتصاددان و دبیر هیات امنای صندوق ذخیره ارزی در دولت اصلاحات افزود: متاسفانه اعضای دولت آقای روحانی درد مردم دردشان نبود، یعنی آن قدر خودشان سیر بودند که درد مردم عادی را نمی فهمیدند. به عنوان مثال در دولت اول آقای روحانی فردی را به عنوان وزیر نیرو معرفی کردند، که نه بینش نه دانش و نه جربزه پذیرفتن این کار را داشت. آقای حجتی کارنامه درخشانی برای حضور دوباره در وزارت جهاد کشاورزی را نداشت.
آرمان گفت: عملکرد وزارت راه و شهرسازی هم آن طور که انتظار می رفت نبود و سیاستهای این وزارتخانه باعث خواهد شد که در آیندهای نه چندان دور سونامی سنگین تقاضای مسکن از سوی قشر متوسط جامعه ایجاد شود. در وزارت صنعت هم در زمان آقای شریعتمداری وضعیت بد شد، چون ایشان هیچ تجربه صنعتی ندارند و در کارنامه ایشان اداره یک بنگاه اقتصادی کوچک هم نبود. آقای کرباسیان هم که برای وزارت اقتصاد انتخاب شدند کارنامه خوبی در گمرک نداشتند.
این اقتصاددان در پاسخ به این سوال که چرا مسعود نیلی و محمد نهاوندیان به عنوان دو عضو اقتصاددان کابینه نتوانستند تاثیر مثبتی بر عملکرد اقتصادی دولت داشته باشند، اظهار کرد: خیلیها هستند که حتی جایزه نوبل را هم در اقتصاد گرفتند، ولی توانمندی لازم را ندارند. آقای نیلی و نهاوندیان ممکن است دارای وزن سیاسی باشند، ولی بینش سیاسی لازم را ندارند.
آرمان تصریح کرد: بین سطح تحصیلات و بینش هیچ ارتباطی وجود ندارد. میتوانید استاد دانشگاه کمبریج هم باشید ولی بینش نداشته باشید. این افراد اقتصاد خواندهاند ولی عملکرد خاصی نداشتند. آقای نهاوندیان آن زمان که در اتاق بازرگانی بودند هم عملکرد خاصی نداشتند. آقای نیلی هم در سمتهای مهمی بودند ولی مثل آقای نهاوندیان گرهای از اقتصاد ایران باز نکردند. اقتصاددان بودن با اقتصاد خواندن فرق میکند. هرکسی که اقتصاد خوانده نمیتواند اقتصاددان باشد.
«آرمان» سال پيش چه گفته بود؟
کرباسیان تجربه اداره یک اقتصاد از هم پاشیده را ندارد
تیم اقتصادی دولت دوازدهم دهن کجی به رای مردم است
آمدن شریعتمداری به وزارت صنعت فاجعه است!
دكتر آرمان در مرداد ماه سال گذشته (96) و در هنگام معرفي كابينه دولت دوازدهم در اظهارنظري كه پس از يك سال به واقعيت پيوست، گفته بود: تیم اقتصادی آقای روحانی در دولت دوازدهم عملا پوست خربزهای است که زیر پای ایشان گذاشتهاند و عملا یک دهنکجی به رای مردم است.
آرمان با اشاره به ویژگیهای یک وزیر اقتصادی خوب گفت: ما انتظار نداریم فردی مثل هوشمند انصاری با آن قدرت سیاسی بالا به عنوان وزیر اقتصاد از طرف دولت معرفی شود ولی در ساختار قدرت ایران، افرادی را داریم که حداقل در حد تواناییها و دانش آقایان شادروان دکتر نوربخش و دکتر مظاهری- که هر دو وزیر اقتصاد کشور بودند و خدمات بزرگی هم به اصلاحات ساختاری در اقتصاد ایران کردند- در لیست پیشنهادی رئیسجمهور قرار بگیرند. آقای کرباسیان نه دارای توانایی علمی کافی است و نه تجربه اداره یک اقتصاد به هم پاشیده مثل اقتصاد ایران را دارد و دلایل هم دلایل کاملا مشخصی است.
آرمان درباره وزیر ماندن زنگنه نیز توضیح داد: اما درباره وزیر نفت دولت یازدهم آقای زنگنه؛ کسی زحمات ایشان را درباره افزایش تولید نفت خام، بازپسگیری بخشی از بازار نفت ایران، فراهم کردن زمینه سرمایهگذاری خارجی در ایران و آوردن تکنولوژیهای مدرن در بخش پاییندستی صنعت نفت کتمان نمیکند ولی باید این نکته را هم در نظر گرفت که آقای زنگنه بیشترین خسارتها را به صنایع پاییندستی نفت وارد آورده و اگر آقای بابک زنجانی و آدمهای اطرافش خسارتهایی در حد چندده میلیارد دلار به کشور وارد کردند، اقدامات وزیر فعلی نفت در زمینه تشویق سیاست خامفروشی نفت، خسارتهایی به مراتب بیشتر از رقمهایی که به آقای بابک زنجانی و امثالهم نسبت داده میشود، ایجاد کرده است.
وی افزود: آقای زنگنه کاری کردند که سرمایهگذاری در صنعت پتروشیمی ایران کاملا متوقف شود و نه سرمایهگذار داخلی در این صنعت سرمایهگذاری میکند نه سرمایهگذاری خارجی، زیرا زمانی که قیمت گاز طبیعی در ایران 4 برابر میانگین خلیجفارس است، طبیعتا برای هیچ شرکت خارجی از جذابیت لازم برای سرمایهگذاری برخوردار نیست. آقای زنگنه شدیدا مخالف ساخت پالایشگاههای نفت و تبدیل نفت به فرآوردههای با ارزش افزوده بالا هستند. ایشان میخواهند برنامه پرهزینهای را اجرا کنند که عملا یک نوع خیانت به کشور است. یعنی با هزینهای حدود 2 میلیارد دلار نفت غرب کارون را به جزیره خارک بفرستد. در صورتی که اگر این نفت در همان خوزستان تبدیل به فرآوردههای نفتی میشد و در کنار آن چندین مجتمع پتروشیمی ساخته میشد، طبیعتا میتوانست بسیار موثرتر باشد.
آرمان درباره وزیر پیشنهادی صنعت گفت: انتخابی که صورت گرفته، بسیار ناگوار و فاجعهآمیز است؛ به خاطر اینکه صنعت کار بسیار پیچیدهای است. صنعت روز به روز در حال دگرگونی است. دوران کپیکاری و مهندسی معکوس به پایان رسیده و دوران تعامل با جهان دارنده تکنولوژی است. وزیر پیشنهادی صنعت، معدن و تجارت اصولا در حد برآورده کردن چنین نیازهای پیچیده صنعتی کشور نیست و تا به حال هم از او جز مطالب کلی، چیزی ارائه نشده و واقعا باعث تاسف است که به جای وزرای موفقی که ما در بخش صنعت داشتیم، الان به دوره بازگشت به گذشته حرکت کنیم و فردی را در راس چنین نهاد مهمی بگذاریم که اصولا آشنایی با صنعت ندارد.
وی در پایان تیم اقتصادی پیشنهادی را فاجعهآمیز خواند و گفت: این موارد باعث شده محافل بینالمللی عنوان کنند که تیم اقتصادی آقای روحانی در دولت دوازدهم عملا پوست خربزهای است که زیر پای ایشان گذاشتهاند و عملا یک دهنکجی به رای مردم است. من تصور نمیکنم مردم تا 11 شب در صف رای دادن ایستاده بودند تا چنین کابینه ناکارآمدی در زمینه مسائل اقتصادی، اداره امور را در دست بگیرد. مهمترین مشکل جامعه بیکاری است و اساس بنیاد خانواده را در ایران در معرض خطر قرار داده و با این کابینه به سختی میتوان بر مشکلات غلبه کرد.