هرچند این تصمیمگیری عجیب و دور از ذهن نبود و از زمان آمادهشدن فیلم بهراحتی قابلپیشبینی بود که فرجام آن چیزی جز «توقیف» نخواهد بود، اما بااینحال این واقعه ما را به موضوع مهمتری هدایت میکند که همانا غیرپاسخگوبودن برخی از مسئولان فرهنگی - هنری در برابر اموری است که همواره به آنها مربوط میشود!واقعیت این است که مسئولان وقت در زمان ساخت و فیلمبرداری «کاناپه» از اصل موضوع که همانا استفاده از کلاهگیس بازیگران زن در داخل خانه و مقابل محارم خود -و نه در خیابان و انظار عمومی- مطلع بودند، اما ظاهرا تبعات آن را به شخص کارگردان واگذار کردند. شاید چنین تصمیمی در زمان ساخت فیلم کمی بهاصطلاح متهورانه تلقی میشد، اما آیا این به این معنی است که مدیران بعدی - فعلی - برای ترس از ترک صندلی مدیریت به دنبال راهحل برای رفع مشکل فیلم نباشند و در نهایت سرنوشت یک فیلم را به دست روزگار بسپارند؟فیلم «کاناپه» به گواه افرادی که آن را دیده اند، فیلمی بسیار خوب با ساختار درست سینمایی است که جامعه امروز را به تصویر میکشد و به دور از هرگونه اغراق و گزافهگویی از فقر و بیپولی که از دل شرافت و آبرومندی بیرون آمده دفاع میکند.
«کاناپه» فیلمی در مدح انسانیت با همه مشکلات موجود در جامعه است و در نهایت سادگی، شرافت یک انسان دردمند را به نمایش میگذارد. فیلمساز هم به دلیل وفاداری به اصل واقعیت - که اصولا در جامعه ما زنان در داخل خانه و مقابل محارم خود حجاب ندارند- دست به ابتکار زده و از کلاهگیس استفاده کرده است، هرچند که چنین کاری مسبوق به سابقه بوده؛ چنانچه در آثاری مثل «بازمانده» و سریالهای «امیرکبیر» و «یوسف پیامبر» کلاهگیس کاربرد مؤثری در تصویر واقعیت داستانی داشته است، اما حالا مدیران فعلی سازمان سینمایی به راحتی پرونده چنین فیلمی را مختومه اعلام میکنند. چرا؟!آیا واقعا آنقدر سخت است که سراغ مراجع تقلید دلسوز و افراد آشنا به فقه و اصول و احکام اسلامی بروند و از آنها درخواست کنند بر اساس نظرات فقهی موضوع را بررسی کنند.کیانوش عیاری در مصاحبه با روزنامه همشهری نیز گفت: احتمالا مشکل خود من هستم که فیلم «کاناپه» توقیف شده است، در صورتی که من در خانه نشسته و علاوه بر بی مهری ها کارم را انجام می دهم.