به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۲:۳۶
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۱ ساعت ۱۳:۰۰
کد مطلب : ۱۶۸۵۸۰

حرف حق حجاریان و اصلاح‌طلبان سطحي‌نگر

حرف حق حجاریان و اصلاح‌طلبان سطحي‌نگر
گروه سیاسی_ رسانه‌ها: روزنامه قانون در گزارشی می‌نویسد: ناكارآمدي‌ و ضعف‌های دولت روحاني سبب شده‌است شخصيت‌هايي كه در انتخابات‌ها از او حمايتي کردند يا آنكه هزينه‌هايي پرداختند، به اين تكاپو بيفتند كه خود را از معركه بي‌كفايتي جدا كنند و راه خود را بروند. در همين راستا چندي پيش سعید حجاریان، در مصاحبه‌ای با اشاره به امکان تحریم انتخابات آتی از سوی اصلاح‌طلبان گفته بود:« پروژه اصلاحات به انتخابات گره نخورده است زیرا انتخابات به‌معنای کنونی آن، مصداق گدایی قدرت است. اصلاحات صدقه بگیر نیست و اگر مکنت دارد، باید با اتکا بر آن به بازار سیاست برود. اگر پول بازار سیاست را نداشتیم، باید تلاش کنیم آن را کسب کنیم نه آنکه به هر جنس بُنجلی تن دهیم». هرچند كه بايد به انتخابات به عنوان ميزان مقبوليت نظام توجه ويژه داشت ولي از طرفي اينكه برخي راي بدهند و عده‌اي ديگر پز داده و اندكي نيز پست و مقام بگيرند و كف بزنند شايسته نيست.

گفتني است اين اظهارات سعيد‌ حجاريان كه همواره با سياست‌مداران سطحي‌نگر اصلاح‌طلب تفاوت انديشه داشته‌ است، به كام وزیر کشور دولت اصلاحات خوش نيامد و عبدالواحد موسوی لاری به اظهارات اخیر حجاریان مبنی بر امکان تحریم انتخابات از سوی اصلاح‌طلبان واکنش نشان داد. اين فرد كه اين روزها نایب ريیس شورای سیاست‌گذاری اصلاح طلبان نيز به حساب مي آيد و در كنار عارف شوراي پرانتقاد را اداره مي‌كند، در مصاحبه‌ای که با روزنامه سازندگی (ارگان حزب کارگزاران ) داشت، درباره موضوعات مختلفی از جمله اظهارات اخیر حجاریان مبنی بر امکان تحریم انتخابات آتی از سوی اصلاح‌طلبان، رابطه اصلاح‌طلبان با دولت، اختلافات دو نهاد اصلاح طلبِ شورای سیاست‌گذاری و شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اظهار نظر کرده است. موسوی لاری، در گفت‌وگو خود با ارگان حزب کارگزاران در واکنش به اظهارات حجاریان گفته است: «برخی معتقدند جامعه مخاطب اصلاح‌طلبان به سمتی که آقای سعید حجاریان و طرفداران عقیده ایشان هستند، گرایش دارند. یعنی گذر از انتخابات و گذر از شکل اصلاح طلبی انتخابات، من این را قبول ندارم. آن‌ها نگاه اکثریت نیستند».

خيانت به اعتماد مردم
نكته‌اي كه اين روزها بيشتر از ناكارآمدي دولت و ساير نهادهاي مردم نهاد، سبب اعتراض و دلزدگي مردم از برخي شخصيت‌هاي منتسب به اصلاحات شده‌است، ماجراي دورويي و نفاق برخي شخصيت‌هاست. آن‌هايي كه تا از حاكميت خارج هستند به عنوان سخت‌ترين اپوزيسيون فعاليت‌ مي‌كنند و تمام سياست‌هاي حاكميت را زير سوال مي‌برند اما به محض آنكه دست‌شان در گوشه‌اي بند كاري مي‌شود، برچسب سكوت بر لبان شان كوبيده مي‌شود و در زنجيره‌اي تاسف بار دوباره زماني كه از منصب اخراج يا عزل شده يا دوره آن‌ها به پايان مي‌رسد، شيپور انتقادچي را علم كرده و شروع به تخريب مي‌كنند؛ روندي كه ديگر در ايران كارآيي ندارد و اگر جرياني شعار اصلاح‌طلب و اصولگرا ديگر تمام است ماجرا را سر مي‌دهند با بهانه و اهرم اين نوع عملكرد است.

بن‌بست اصلاح‌نمايي
شخصيت‌هاي سياسي ايران، از حافظه‌كوتاه مدت برخي جريان‌ها در كشور استفاده‌هاي بهينه‌اي برده‌اند و همواره كوشيده‌اند تا از اين فرصت استفاده كنند و مسير را به گونه‌اي كه مي‌خواهند ترسيم كنند ولي بايد بدانند اين روزها به لطف همان فضاي‌مجازي كه سبب پيروزي آن‌ها بر سنت‌گراها شد، امروز همان سنت‌گراها به خوبي فراگرفته‌اند كه چگونه ادعاها و اظهارات مقطعي كه بعدها فراموش مي‌شود را به ياد مردم بياورند، بنابراين راه را عوض كنيد و به قدرت مردم ايمان بيارويد زيرا در آينده‌اي نزديك دوباره مجبور مي‌شويم كاسه تكدي‌گري قدرت در دست گرفته و سراغ مردم بياييد ولي آن روز بسيار دير است و راه برگشتي وجود ندارد.