گروه جامعه: پدیده «کارآفرینی اجتماعی» بدون مدیریت و نظارت دقیق، میتواند فضای روابط کار را که در شرایط فعلی به اندازه کافی بههمریخته و غیرنظاممند است، نابسامانتر نیز بکند؛ تا جایی که به بهانه کارآفرینی و بهرهبرداری از ظرفیتهای حداقلی نیروی کارِ به اعتقاد کارآفرینان، «غیربهرهور»، حقوق کار ازجمله حداقل دستمزد، بیمه، اصول ایمنی و باقی الزامات قانونی زیر سوال برود.
علی خدایی (عضو کارگری شورای عالی کار) با اشاره به اینکه کارآفرینی اجتماعی «میتواند» ابزاری سازمان یافته برای استثمار طبقهی کارگر باشد، میگوید: نباید به خیریهها اجازه دهند که با بهره بردن از معافیتهای مختلف هرجور که میخواهند به همهی عرصههای خُرد و کلان اقتصاد ورود کنند.
او ادامه میدهد: آنها پیش از این پولشویی میکردند، زد وبند میکردند، واردات و صادراتِ بدون تعرفه و بدون معطلی داشتند، حالا به فکر افتادهاند کارگاه بزنند و از آدمهای آسیبپذیر اجتماع بهرهجویی کنند؛ دنبال سود مضاعف هستند؛ این خیریهها پول روی پول میگذارند و به هیچکس هم جواب پس نمیدهند!
بحث معافیتهای خیریهها، بحث پیچیده و گستردهای است؛ شاید اصلیترین دلیلِ رشد بیمارگونه خیریهها و اینکه در کوچهها و خیابانهای محلات فرودست و بالادستِ شهرها، تعداد بیشماری موسسات ریز و درشت خیریه از زمین سربرآوردهاند، همین معافیتها و تسهیلگریها باشد.
مهمترین معافیت این است که موسسات خیریه، مالیات نمیپردازند؛ حتی اکثر قریب به اتفاق این موسسات از آنجا که وابسته به نهادهای دولتی یا عمومی مثل شهرداریها هستند، از پرداخت عوارض، قبوض انرژی و جرایم شهری و حتی کرایه خانه و مغازه معاف هستند؛ همین معافیتها و ارتباطاتِ گستردهی پشت پرده با نهادهای بالادستی، فضای کسب و کار و رشد و نمو خیریهها را در ابهام فرو برده است؛ ابهامی که «عدم شفافیت مالی» اولین پیامد آن است.
غلامحسین دوانی، عضو شورای عالی انجمن حسابرسان خبره ایران، در ارتباط با عدم شفافیت مالیِ موسسات خیریه میگوید: از بین هزاران مؤسسه خیریه در ایران بهجز چند مؤسسه خیریه بزرگ که همگی میشناسیم، خیلیها صورتهای مالی خود را افشا نمیکنند. هرچند بین همین مؤسسات هم تقریبا اغلب حاضر به انتشار عام وضعیت مالی خود نیستند.
ماده ۳ قانون خدمات کشوری، مؤسسات یا نهادهای عمومی غیردولتی را تعریف و معرفی کرده است که از بنیاد مستضعفان و بنیاد شهید تا صندوقهایی مانند صندوق تأمین اجتماعی و صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر و حتی مؤسسات منحلشدهای مانند سازمان دانشآموزی حزب جمهوری اسلامی را شامل میشود. وقتی در این مؤسسات و نهادها انتشار عمومی اطلاعات جدی گرفته نمیشود، تکلیف مؤسسات دیگر مانند مؤسسات خیریه کاملا روشن است.
موسساتی با اهداف فرهنگی که لاستیک خرید و فروش میکنند!
دوانی درباره مرجع رسیدگی به وضعیت مالی خیریهها میگوید: مؤسسات خیریه طبق قانون مکلف هستند تحت نظارت دولت و نماینده آن یعنی سازمان امور مالیاتی باشند. همهجای دنیا این مؤسسات زیر ذرهبین دولتها قرار دارند، زیرا بهطورکلی مستعد درگیرشدن در فساد و پولشویی هستند. طبیعی است که اگر ریگی به کفش این مؤسسات نباشد، دلیلی ندارد منابع و مصارفشان را پنهان کنند و وقتی این سطح از تلاش برای پنهانکاری مشاهده میشود، حساسیت بیشتری ایجاد میکند؛ اصلا هم عجیب نیست چون تجربه تاریخی وجود دارد که چگونه گروههای تبهکار و حتی ثروتمندان بهظاهر محترم از این مؤسسات برای مقاصد سیاسی-اقتصادی خود در جهان استفاده کردهاند.
دوانی درباره استفادههای سیاسی از مؤسسات خیریه میگوید: استفاده از این مؤسسات در دنیای سیاست نیز بسیار تجربه شده است. برگزاری مراسمهای مختلف به بهانه امور خیریه در ایام انتخابات و توزیع کمکهای نقدی و غیرنقدی به قصد تأثیرگذاری بر جامعه هدف، یک نمونه از این سوءاستفادههاست.
استفاده از اسامی مقدس و توسل به مسائل اعتقادی برای تحتتأثیر قراردادن جامعه نیز یکی دیگر از روشهایی است که بهطور گسترده استفاده میشود و همانطور که به یاد دارید در زمینه مؤسسات مالی و اعتباری همین ترفند تا آنجا پیش رفت که بانک مرکزی در نهایت استفاده از این اسامی را درباره مؤسسات مالی بهکلی ممنوع کرد؛ بنابراین بهطور عمده خیریههایی که در ایران تأسیس شدهاند بهدلیل فسادهایی که در آنها صورت میگیرد، مشکلزا هستند.
اما جدا از انتقادات کارشناسانه، رسمی یا غیررسمی به مبحث خیریهها، با یک نگاه اجمالی و یک حساب سرانگشتی میتوان به راحت متوجه شد که خیریهها به تنها هدفی که نمیپردازند «کار خیر» است: طبقِ آخرین آمارهای منتشر شده بیش از ۱۱ میلیون نفر زیر خط فقر زندگی میکنند، البته این آماری است که کاملاً رسمی توسط کمیته امداد ارائه شده است؛ مسلماً یک جای کار میلنگد که با وجود بیش از ۳۰ هزار خیریه و گردش مالی ۴۰ هزار میلیارد تومانیِ آنها، اوضاع فقر در کشور اینگونه نابسامان است!
طور عمده خیریههایی که در ایران تأسیس شدهاند بهدلیل فسادهایی که در آنها صورت میگیرد، مشکلزا هستند.