حجتالاسلام موسوی لاری در گفتوگو با ایسنا در پاسخ به اين پرسش كه با توجه به فضای کنونی کشور و رفع برخی محدودیتها برای فعالیت گروههای اصلاحطلب، مجمع روحانیون مبارز چه برنامهای برای حضور فعالتر در عرصه سیاسی کشور دارد؟ گفت: در ایجاد شرایط جدید در کشور، آقای خاتمی به عنوان شخصیتی حقیقی و همچنین به عنوان رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز نقش مهمی داشته و این مجمع نیز به عنوان یک تشکل روحانی شناخته شده و ریشهدار در حمایت از آقای روحانی هم به عنوان کاندیدای اجماعی جریان اصلاحطلب قبل از انتخابات و هم به عنوان رئیسجمهور بعد از انتخابات پیشقدم بوده است؛ چنانکه در جریان انتخابات پس از توافقی که با محوریت آقای خاتمی صورت گرفت، مجمع روحانیون با اعلام حمایت از آقای روحانی مردم را برای شرکت در انتخابات و حمایت از آقای روحانی فراخواند. بعد از اینکه آقای روحانی رای آوردند، مجمع روحانیون مبارز نیز طی بیانیهای به ایشان تبریک گفت و تعدادی از اعضای این تشکل نیز حضوری نزد ایشان رفتند و از وی اعلام حمایت کردند. به طور کلی معتقدم مجمع روحانیون در آنچه که رخ داده بیتاثیر نبوده است و این تاثیر را از طریق عناصر فعال خود چون آقای خاتمی و هم
اتفاقی که در دوران هشت ساله آقای احمدینژاد افتاد، یک فاجعه ملی بود؛ چراکه تمام نیروها و سرمایههای اجتماعی به حاشیه رانده شدند و به نظر من ضایعهای بزرگی رخ داد
از طریق مواضع تشکیلاتی ایفا کرده است.
وي در بخش ديگري از اين مصاحبه گفت: اتفاقی که در دوران هشت ساله آقای احمدینژاد افتاد، یک فاجعه ملی بود؛ چراکه تمام نیروها و سرمایههای اجتماعی به حاشیه رانده شدند و به نظر من ضایعهای بزرگی رخ داد. ضروری است که تمام دلسوزان انقلاب این مساله را مجدداً بررسی کنند و علل و عوامل و ریشههای این اتفاقات را پیدا کنند. به نظر من این فقط اصلاحطلبان نیستند که باید این مسائل را مورد بررسی قرار دهند بلکه اصولگرایان و متولیان امور در نهادهای حاکمیتی مثل شورای نگهبان، مجلس و قوه قضائیه نیز باید این موضوع را بررسی کنند و به این امر برسند که در هشت سال گذشته چه اتفاقاتی رخ داد.
در چند سال اخیر برخلاف اهدافی که در سند چشمانداز پیشبینی شده، نرخ رشد کشور منفی شد، اشتغال به پایینترین سطح خود رسید، پروژههای صنعتی و زیربنایی نیمهکاره رها شدند و آقای روحانی بدهکارترین دولت را تحویل گرفت در حالی که آن دولت پردرآمدترین دولت تاریخ ایران بود و بالاترین درآمد نفتی را در طول این 100 سال داشت ولی بدهکارترین دولت را تحویل داد. کسری بودجه در سال 92 به حدی است که دولت جدید مجبور شد که اصلاحیهای ارائه کند. مجلس و دولت دهم بودجهای را تصویب کردند که خیلی از منابع آن غیرقابل تحقق است و با علم به این موضوع این اقدام را انجام دادند. اگر در دوران هشت ساله اصلاحات شاهد کندی و یا تندروی از سوی برخی از افراد بودیم در دولت آقای احمدینژاد تیشه بر ریشه سرمایه اجتماعی کشور زده شد و نتیجه آن شد که اکنون در عرصههای مختلف با آن روبرو هستیم.
موسوي
آقای روحانی بدهکارترین دولت را تحویل گرفت در حالی که آن دولت پردرآمدترین دولت تاریخ ایران بود و بالاترین درآمد نفتی را در طول این 100 سال داشت ولی بدهکارترین دولت را تحویل داد
لاري در ادامه گفت: من معتقدم انتخابات سال 92 نشان داد که آحاد جامعه ما با جریان اصلاحطلبی نوعی همگرایی و همدلی دارند. آقای روحانی از زمانی که به عنوان کاندیدا اعلام حضور کرد تا زمانی که چهرههای برجسته جریان اصلاحطلب مانند آقای خاتمی از ایشان حمایت کردند، وضعیتشان کاملاً دگرگون شد و این را به راحتی میتوان دید. در واقع باید گفت که جریان اصلاحات در کشور ما ریشه دارد و مردم با نگاه مثبت به آن نگاه میکنند، البته این به این معنا نیست که مردم ما همیشه با جریان اصلاحات عقد اخوت بستند و هیچگاه فاصله نمیگیرند و به این معنا هم نیست که از هر روش و رویکردی به نام اصلاحات حمایت کنند؛ در جریان اصلاحات طیفهای مختلفی وجود داشته و دارد و آن طیفی که تاکنون توانسته بیشترین نسبت را بین خود و مردم ایجاد کند آقای خاتمی و مجموعه جریانی است که به آقای خاتمی نزدیک هستند. در واقع باید گفت جریان اصلاحطلبی که با محوریت آقای خاتمی در مناسبات و عرصههای اجتماعی کار میکند بیشترین بهرهمندی را از رای و گرایش مردم دارد.
وزیر کشور دولت اصلاحات همچنين در خصوص نقش آيت الله هاشمی رفسنجانی در آینده جریان اصلاحطلبی گفت:
آقای هاشمی در قضیه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم کار بسیار بزرگی انجام دادند که به نظر من در تاریخ ماندگار شد. ایشان با وجود مشکلاتی که پیش پایشان بود و در حالی که تقریبا تمام تحلیلگران معتقد بودند که آقای هاشمی وارد عرصه انتخابات نمیشود، در این عرصه حضور پیدا کردند و ریسک این موضوع را پذیرفت و مهمتر از آن، کار بسیار سنگینی بود که ایشان بعد از عدم تایید صلاحیتشان انجام
انتخابات سال 92 نشان داد که آحاد جامعه ما با جریان اصلاحطلبی نوعی همگرایی و همدلی دارند
دادند، یعنی به شدت خویشتنداری کردند و نگذاشتند عدم تایید صلاحیتشان تبدیل به بحران در کشور شود. این کار بسیار بزرگی بود و در واقع باید گفت که این کار برای آقای هاشمی سرمایه گران سنگی شد و حتی کسانی که پیش از این روی خوش به آقای هاشمی نشان نمیدادند، بعد از این تصمیم و برخورد با ایشان، همراه و همدل شدند و آقای هاشمی نیز از این فضا در جهت حمایت از آقای روحانی استفاده کرد.
آقای هاشمی نقش جدی در رأیآوری آقای روحانی داشت. در کنار اینکه آقای خاتمی به عنوان لیدر جریان اصلاحات با یک سیاستورزی بسیار شایسته از کاندیدایی که جزو جریانات اصلاحات نبود، حمایت کردند آقای هاشمی نیز در این عرصه حمایت خوبی از آقای روحانی کردند و من فکر میکنم یکی از دستاوردهای مهم انتخابات خرداد 92 این است که همگرایی بیشتری بین جریان اصلاحات و آقای هاشمی بوجود آمد. ایشان در بازنگری گذشته به این نتیجه رسید که از پتانسیل عظیم اصلاحطلبی که در جامعه وجود دارد، باید در جهت منافع ملی حداکثر استفاده را کرد و اصلاحطلبان نیز به این نتیجه رسیدند که آقای هاشمی یک سرمایه است و نباید آن را کنار بگذارند و باید با ایشان رفتاری متناسبتر از گذشته داشته باشند.
وي درباره آزادی برخی فعالان سیاسی از زندان گفت: خواست همه این است که شرایطی ایجاد شود که ما از این مرحله عبور کنیم. من معتقدم که انتخابات 24 خرداد اگر هیچ پیامی نداشته باشد، قطعاً این پیام را داشت که مردم
هاشمی در قضیه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم کار بسیار بزرگی انجام دادند که در تاریخ ماندگار شد
خواهان تغییر وضعیت موجود در عرصههای مختلف داخلی، خارجی، اقتصادی، فرهنگی و ... بودند و این تغییر باید محسوس باشد و به نظر میرسد آزادی فعالان سیاسی زندانی و احیاناً رفع حصر میتواند یکی از نمادهای این تغییر باشد و امیدواریم این کار هر چه زودتر رخ دهد.
موسوي لاري در خصوص تاثیرگذاری عارف در تحولات سياسي كشور گفت:آقای عارف در انتخابات ریاست جمهوری 92 یک کار اخلاقی بزرگی انجام داد و در تحولاتی که رخ داد سهم آقای عارف و حرکت اخلاقی که ایشان انجام دادند را نمیتوان نادیده گرفت. عارف امروز با عارف دیروز خیلی متفاوت است و گرایش مردم به ایشان امروز خیلی بیشتر از گذشته است. در مورد انتخابات ریاست جمهوری نیز باید گفت گرچه آقای عارف با مشورت اصلاح طلبان در عرصه حضور پیدا نکرده بود و کاندیدای آنها نیز نبود مثل آقای روحانی؛ آقای عارف با شعار اصلاح طلبی آمده بود و خود را اصلاحطلب میدانست اما کاندیدای این جریان نبود. گرچه به صورت طبیعی اگر اصلاح طلبان میخواستند بین کسانی که کاندیدا شده بودند فردی را انتخاب کنند، آقای عارف را به دلیل قرابت بیشتری که با آنها داشت، انتخاب میکردند. اینکه آقای عارف در انتخابات آینده چه نقشی داشته باشد، میتواند به عنوان کاندیدا حضور داشته باشد یا به عنوان مؤید کاندیداها نقش ایفا کند یا اینکه اصلاً تصمیم بر این بگیرد که یک نهاد مدنی یا تشکلی را ایجاد کند، ولی قطعاً امروز تاثیرگذاری آقای عارف خیلی بیشتر از قبل از انتخابات است.
فقط مجلس دهم (142952)