گروه جامعه-رسانه هاروزنامه شهرونددر گزارشی نوشت:«دستکش یا ماسک نداری؟» دستهایش را از داخل سطل بیرون میآورد و متعجب نگاه میکند. «مامور دستکشی؟» «ندارم» را همزمان با به حرکت درآوردن چرخ و گونی زبالهها روی زمین به زبان میآورد. «از کرونا چیزی میدانی؟» ابروهایش را در هم میکشد. سرش را توأمان تکان میدهد و این یعنی هنوز خبر بد را نشنیده است.
او نمیداند کرونا چیست
نامش نصیر است، قد و قوارهاش بیش از ١۵سال را نشان نمیدهد اما خودش از گفتن سن واقعیاش طفره میرود، زبانش مدام میان ١٨ و ١٩ میچرخد اما ثابت نمیشود. از اهالی شهریار تهران است، شبها به تهران میآید و زبالههای خشک پلاستیکی را از هم تفکیک میکند. «از کرونا چیزی نشنیدی نصیر؟ نمیترسی بیمار شوی؟» قدمهایش روی آسفالت خیابان، سروصدای زیادی به پا میکند. دو خواهر و یک برادر کوچکتر از خودش دارد که گاهی با او همراهی میکنند. همراهی که البته او رضایتی از آن ندارد. «خودم بیام کار کنم بهتره. اینطوری راضیترم. من که نمیدونم چیه اما هرچی باشه، کار من سرجاشه.» سرعت قدمهایش همگام با سرعت ادای کلماتش میشود و این یعنی تمایلی به ادامه گفتوگو ندارد. جمله ماسک بزن، هنوز به نقطه نرسیده که صدای خندهاش با حرکت دستش، شمایل بیاعتنایی به خود میگیرد و دور میشود. برابر گزارشهای رسمی هفته گذشته، سرانجام نخستین موارد ابتلا به بیماری کرونا در شهر قم شناسایی شد. در روزهای گذشته تبلیغ رعایت نکات بهداشتی از سوی مسئولان موجب شده بسیاری از شهروندان از وسایلی مانند ماسک و دستکش استفاده کنند. در این میان اما به نظر میرسد برخی گروههای در معرض خطر در چرخه پیشگیری از بیماری کرونا جا ماندهاند. گروهی که به کودکان کار و خیابان شناخته میشوند و پراکندگی آنها این روزها، در کارگاههای زبالهگردی، چهارراههای شلوغ و حتی مترو و بیآرتی بیشتر از هر وقتی است. این گروه از کودکان که گاهی به استخدام پیمانکاران مدیریت شهری در میآیند، جزو آسیبپذیرترین گروهها به شمار میروند.
براساس آمارهای رسمی وزارت کار نزدیک به ۵٠٠ هزار کودک کار در کشور وجود دارد. آماری که احتمالا قدری بیشتر است. ناهید تاجالدین، نماینده مردم اصفهان در گفتوگویی که در سال ٩۶ با خبرگزاری تسنیم انجام داد، گفته بود به دلیل اینکه اغلب کودکان کار هیچگونه اوراق هویتی برای شناسایی ندارند، نمیتوان تعدادشان را به صورت دقیق تخمین زد. همچنانکه آمار دقیقی از کودکان کار و خیابان در ارگانهای رسمی وجود ندارد، آمار مشخصی از نسبت توزیع کار در میان آنها هم موجود نیست. سال گذشته رضا جعفری رئیس اورژانس اجتماعی کشور، درباره کار کودکان، به ایسنا گفته بود: «حدود ۶۳درصد از این کودکان دستفروشی میکنند، حدود ۷درصد از آنها به شغل پادویی بهویژه منطقه بازار مشغول هستند. همچنین ۶درصد از آنها به جمعآوری ضایعات و زبالهگردی میپردازند.» چندی پیش اما انجمن حمایت از حقوق کودک، آماری منتشر کرد که بر طبق آن مشخص شد، در کشور حدود ١۴هزار زبالهگرد وجود دارد که حدود یک سوم جمعیت آنها را کودکان تشکیل میدهند. کودکان شاغل این روزها با شمایل قبلی خود در خیابانها دیده میشوند، با همان لباسهایی که قبلا تن میکردند، با همان رویهای که قبلا داشتند دستفروشی میکنند و با همان شرایط به آدمها نزدیک میشوند، بیآنکه بدانند ممکن است کسی در اطرافشان مبتلا به ویروس کرونا باشد و آنها نیز در معرض ابتلا باشند.
چرا حالا که تعطیل شدی، خانه نماندی؟
با اسپنددانی در دست، پشت چراغ قرمز ایستاده است. نامش علی است و همیشه پاتوق خودش و دوستانش آریاشهر است، پسری که به گفته خودش کلاس دومی است و عصرها برای کمک خرج خانوادهاش بعد از مدرسه راهی چهارراههای غرب تهران است. «چرا خانه نماندی؟» جملهام را با گزاره امروز هم گل میخواهی ادامه میدهد: «امروز که تعطیلم گفتم از صبح بیام بیشتر پول بگیرم.» از دوستانش خبری نیست، پاتوقشان خالی است. «کمی دیرتر میان امروز.» چراغ قرمز هنوز عدد ٨٠ را نشان میدهد، این یعنی وقت برای سوال بعدی هم هست. «از کرونا چیزی نشنیدی؟» دستهایش را که به لبه شیشه ماشین تکیه داده بود، تکان میدهد و بله بلندی میگوید. «برای همین اسفند آوردم تا ضدعفونی کنه.» لبخند میزند و بین جملاتش حالا یه پولی بده را تکرار میکند. «بچهها نمیگیرن خاله، حالا یه پولی بهم بده.» جمله آخرش را نقطه میرساند، سرفه میکند و همزمان چراغ سبز روی عدد ٢٠ شمرده میشود.
هنوز پروتکل و دستورالعملی وجود ندارد
هرچند پیمانکاران شهرداری همچنان بهکارگیری کودکان زیر ١٨سال را برای زبالهگردی انکار میکنند، اما واقعیتهای خیابانهای شهر چیز دیگری نشان میدهد. حجت نظری، سخنگوی کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران درباره اینکه چرا شهرداری تاکنون پیمانکارانش را ملزم نکرده که اقدامات ایمنی و امکاناتی به کودکان کار بدهد، به «شهروند» میگوید: «گاهی گزارش میشود پیمانکاران برای انجام امور از کودکانی استفاده میکنند که زیر ١٨سال دارند. ما معمولا اگر با این مسأله مواجه شویم با آن برخورد و ورود میکنیم. در این مورد خاص، پروتکلی که در سطح شهر برای آموزش به کودکان برای جلوگیری از ابتلا به این ویروس وجود داشته باشد، هنوز تدوین نشده، یعنی نهتنها ما بلکه بشریت هنوز آمادگی مواجهه با این ویروس را ندارد و به نظر میرسد ما همچنان از سرعت رشد ویروس عقب هستیم.» باید به مجموعههای ذیربط شهرداری توصیههایی برای تهیه دستورالعمل شود. عضو شورای شهر تهران، توصیه و دستورالعمل را راه موثری میداند: «باید به شرکت شهر سالم و دیگر حوزههای ذیربط توصیه کنیم که برای گروههای مختلف سنی دستورالعملهای خاص خودشان را تهیه و ابلاغ کنند، هرچند که وظیفه اصلی مدیریت شهری نیست اما همکاری لازم است، همچنین از وزارت بهداشت هم میخواهیم که به این مسأله خاص ورود کند.»
تنها پروتکل برای زباله گردان بزرگسال است
وزارت بهداشت، که انگشت سایر نهادها برای ایجاد دستورالعمل و پیشگیری به سمت آن است، هنوز درباره جلوگیری از شیوع کرونا در میان گروههایی مانند کودکان کار و خیابان اظهارنظر روشنی نکرده است. تنها گروه خاصی که تاکنون درباره آن صحبت شده است، معتادان ساکن در کمپ اعتیاد بودند. این پیگیری به ایجاد دستورالعملی برای کمپهای ترک اعتیاد منجر شد. گروهی از افراد ساکن کمپهای ترک اعتیاد، زبالهگردان بزرگسالی هستند که در طول روز با کودکان زبالهگرد دمخورند. در این باره مجتبی غالبی، رئیس کانون سراسری انجمنهای صنفی کارفرمایی مراکز درمان اعتیاد کشور، به دنبال پایین بودن سیستم ایمنی معتادان و همچنین توجه به رعایت مسائل بهداشتی در نامهای، از معاونت درمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی خواستار اجرای اقدامات پیشگیرانهای به منظور فروکش کردن اپیدمی کرونا در مراکز سرپایی درمان اعتیاد شد. در یکی از بندهای این نامه آمده بود: «از آنجا که بخش قابل توجهی از بیماران مراکز مانند (کارتنخوابها و جمعآوران ضایعات) به علت سوء تغذیه، ضعف ایمنی، رعایت نکردن بهداشت فردی و تماس با سطوح آلوده، جزء گروههای پرخطر ابتلا و انتشار بیماری هستند یک خط ارتباطی مستقیم برای ارجاع موارد مشکوک به کرونا به سیستم بهداشتی درمانی ایجاد شود.»
بیپولی بدتره یا کرونا؟
«این چیزی که میگی که از بیپولی بدتر نیست؟ باید همه جنسامو تا شب بفروشم، هیچی نفروختم، اگه میتونی یه کمکی بهم بکن، این آدامسا تو مغازه ١٠ تومنه، ۵ تومن میدم، حراج کردم.» مترو از روزهای معمول خلوتتر به نظر میرسد. ایستگاههایی که معمولا یکی در میان کودکان با بستههای آدامس و کولهپشتیهایی روی دوش به آن وارد میشوند هم خلوتتر هستند. نرگس، شاید تنها دختر بچهای است که خودش را به ایستگاه دروازه دولت رسانده و قرار است در ایستگاه شلوغ بعدی پیاده شود. نگاهها روی صورتش سنگین است. این را خودش هم فهمیده که به هر فردی که نزدیک میشود با لهجهای که به نواحی جنوبی کشور نزدیک است، میگوید ارزانتر از هر وقتی میفروشد. وقتی از او میپرسم چرا دستکش یا ماسک ندارد، میگوید دستهایش را تمیز شسته و ماسکش را هم قبل از سوار شدن به این قطار دور انداخته. دستهایش را روی صندلیهایی که در ایستگاههای شلوغ خالی میشود، میکشد و به مسافران نزدیک میشود، آدامسهایش فروش نرفته و میگوید: «این کرونا که میگید از بیپولی که بدتر نیست؛ هست؟»
فرشید یزدانی، مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان میگوید: «کودکان کار به صورت عام و به صورت خاص در معرض بیشترین آسیب هستند، زیرا امکان و توان جسمی و حمایت از خود را ندارند. نه غذای خوب میخورند و نه نوع شرایط زندگی آنها به نحوی است که بتواند آنها را در مقابل ابتلا به بیماری مصون نگه دارد.» نداشتن اسکان مناسب میتواند باعث شیوع این بیماری در بین کودکان کار و خیابان شود. به گفته یزدانی «چون زندگی بسیاری از این کودکان به صورت کمپی است و آنها با هم غذا میخورند، طبیعتا امکانات محافظت از خود را هم در مقابل این بیماری خاص ندارند. از طرف دیگر به این کودکان آموزش هم داده نمیشود. در مبحث آموزش این روزها گفته میشود که دستها به کرات شسته شود. از طرف دیگر، شرایط زندگی کودکان و نداشتن اسکان مناسب هم این امکانات را به کودکان نمیدهد. آموزش هم که بدون امکانات بیفایده است. از طرف دیگر، دسترسی این کودکان به رسانهها کمتر است و نمیدانند که چگونه باید از خود محافظت کنند.»
باید برای کودکان کار چه کرد؟
یزدانی اما اقدام سریع را در این موقعیت لازم میداند: «به نظرم باید شهرداری، شورای شهر، بهزیستی و وزارت بهداشت در اقدامی سریع سهمرحله را برای کمک و پیشگیری از کروناویروس در میان کودکان کار به کار ببندد، در اختیار دادن امکانات حداقلی به این کودکان، شامل دستکش و مواد ضدعفونیکننده باید در دستور کار مسئولان قرار گیرد، دوم آموزش استفاده از اینها باید در دستور کار قرار گیرد و سوم هم اصلاح محل اسکان این کودکان است. کودکان کار زبالهگرد، معمولا در کمپها و کنار زبالههایی که جمعآوری میکنند، میخوابند و این اماکن از نظر بهداشتی به شدت سطح پایینی دارد و محدود است. اگر بتوانیم امکانات اسکان موقت برای گذران این دوران را به این کودکان اختصاص دهیم اقدامی موثر است. این کودکان اگر به بیماری دچار شوند، در آمار جایی ندارند و بهدلیل نداشتن بیمه و امکانات درمانی، احتمالا بیشتر از سایر افراد در معرض آسیباند.»