مهمترین نقشآفرینی اصلاحطلبان این بود که کاندیدای موردنظرشان از سوی اکثریت مردم رای آورد و قدم مهم دیگر اصلاحطلبان این بود که در تشکیل دولت روحانی کمک کردند و بخش قابل توجهی از دولتمردان نیروهای اصلاحطلب هستند.
در این فضا و طی این مدت اصلاحطلبان بهتر بهره را بردند یا اصولگراها؟
اصولگرایان همواره یک مشکل اساسی داشته و دارند و همچنان با آن دست و پنجه نرم میکنند و آن این است که خودشان را به عنوان یک جریان سیاسی و ریشهدار اجتماعی تعریف نمیکنند. برخی از آنها برخلاف اصلاحطلبان که دغدغهشان حاکمیت مردمسالاری است درد قدرتطلبی دارند، به همین دلیل هم اصلا قابل مقایسه با اصلاحات و اصلاحطلبی نیستند قدرتطلبی کجا و به دنبال مردمسالاری بودن کجا؟
برخی منتقدان میگویند در این مدت که از عمر دولت یازدهم گذشته اصلاحطلبان در قبال کارها و برنامه روحانی و کابینهاش یا سکوت کردهاند یا بیبرنامه به میدان آمدهاند؟ این نقد را قبول دارید؟
کار مهمی که اصلاحطلبان کردند این بود که با وجود اینکه ۸ سال گذشته که شرایط برای فعالیتشان در کشور بسته بود در یک حرکت بینظیر در انتخابات به میدان آمدند و کاندیدای مورد حمایتشان هم رای آورد. این کار خیلی مهم و قابل دفاعی است. همچنین در بحث چینش کابینه هم خیلی موثر واقع شدند و توانستهاند نیروهای بسیار متعهد و کارآمد شان را وارد کابینه کنند. البته در بحث اجتماعی- سیاسی هم همچنان کارهای جامعه مدنیشان را دنبال میکنند.
کارنامه حسن روحانی و کابینهاش را طی سه ماه گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت روحانی راجع به دو موضوع باید به صورت ویژه کارکند که برای شرایط اولیه زندگی مردم لازم و ضروری هستند؛ یکی رفع خطرهای امنیتی خارجی در بحث هستهیی و دیگری هم مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم. این دو متغیرهایی هستند که رسیدگی به آنها در شرایط کنونی کشور حیاتی و ضروری است. ببینید تا سال ۸۴ مشکل کشور، جو ساز و جلوگیری از رشد مردمسالاری در کشور بود وآقایان میخواستند برای شکوفا شدن مردمسالاری در کشور مانع تراشی کنند اما در این ۸ سال گذشته این آقایان گاوشان بازهم زاییده و کشور را بهصورت جدی به خطر انداختند و همین شد که حل مشکل امنیت بینالمللی کشور و مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم بر مردمسالاری مقدم شد. اما در این صد روزی که گذشته است کارنامه روحانی که کاندیدای مورد حمایت اصلاحطلبان است در دو مقوله فوق بسیار مثبت و قابل دفاع است.
برخی معتقدند که بعضی شعارهای سیاسی روحانی در فصل انتخابات مثل گشایش فضای سیاسی کشور و آزادی زندانیان سیاسی و حتی رفع حصر از موسوی و کروبی معطل ماندهاند؟
ببینید لازمه پرداختن به مقوله آزادیهای سیاسی و حتی فرهنگی حرکت در چارچوب مردمسالاری است که متاسفانه از سال ۸۴ با برخی مشکلات مواجه شد و به شکل ویژهتر از سال ۸۸ تا۹۲ کشور با مشکلهای دیگری روبهرو شد. به خطر افتادن کشور و تلاش برای رفع خطرهای بینالمللی از پرونده هستهیی کشور و رسیدگی و حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم دو مشکل ویژه و حساس کشور هستند که بر بحث آزادیهای سیاسی - فرهنگی مقدم شدند.
اما توجه ویژه دولت به بحث هستهیی سبب شده که برخی حامیان روحانی از عدم توجه دولت به شعارهای سیاسی گلایه کنند و بگویند دولت شعارهایش را فراموش کرده است؟
اینها همه الکی و ساختگی است. همه این حرفها قبلا هم عنوان میشد میگفتند مردم دیگر پای صندوق رای نمیآیند اما در ۲۴ خرداد دیدید که آمدند و روحانی که مورد حمایت اصلاحات هم بود رای آورد. شعارهای سیاسی فراموش نشده است و دولت هرگز در این مدت آنها را نفی نکرده است، دولت روحانی همواره اعلام کرده که پیگیر مطالبات انتخاباتی مردم است. این حرفها که دولت شعارهایش را فراموش کرده برنامه تندروها است که میخواهند مردم را علیه دولت روحانی تحریک کنند.
فضاهای مجازی این روزها پر است از انتقاد به دولت به خاطر سکوت در قبال شعارهای سیاسیاش؟
روحانی در شعارهای سیاسیاش گفت که برای رفع محدودیتها و محصوریتها در فضای سیاسی کشور به حداقل یکسال وقت نیاز دارد. دولت پیگیر اموری که وعده داده است. پیشرفت در کارهای دولت برای روحانی مهم است و شخصا بر این امر بارها تاکید کرده است.
اما بحث هستهیی و خطر امنیتی بینالمللی و مشکلات معیشتی فعلا بر همه امور اولویت دارد. البته در همین مدت کوتاه دولت در امور فرهنگی و سیاسی ساکت نبوده است و همواره اعلام کرده که پیگیری میکند تا به تدریج فضا باز و بازتر شود. درست است که فعلا انجمن صنفی روزنامهنگاران بازنشده اما در همین مدت کوتاه شاهد گشایش خانه سینما گران بودهایم. و کتابها هم به زودی بدون سانسور بیرون میآیند.
اما روحانی در فصل انتخابات بیش از ۴۶ وعده انتخاباتی داد که به جز سه چهار مورد آن هنوز بخش اعظمی از آنها رها شدهاند مثلا وعدهاش برای ایجاد وزارت زنان ناکام ماند یا درهمین مدت کوتاه روزنامه بهار را توقیف کردند؟
ببینید هنوز صد روز هم از روی کار آمدن روحانی و کابینهاش نگذشته است، برخی ۸ سال سر کار بودند و ۸۰۰ میلیارد هم در آمد ارزی داشتند و میخواستند جهان را مدیریت کنند. کشور را با جهان بینالملل در انداختند و مردم را درگیر مشکلاتی معیشتی کردند اما روحانی در این سه ماهه کشور را از بحران خارج کرده است این کار کمی نیست. جامعه مدنی هم نمرده است و زنده است. اینکه بگوییم همه امور باید در این ۱۰۰ روز حل و فصل شود حرف و خواست تندروهاست.
توصیهتان به روحانی و دولتمردانش در پایان مهلت صد روزهیی که خودشان تعیین کرده بودند چیست؟
پیشنهاد میکنم که با همین قدرت این دو هدفگیریشان یعنی برقراری تعامل در سیاست خارجی و مهار تورم در اقتصاد و حل مشکلات معیشتی را تا به ثمر رسیدن دنبال کنند.
فکر میکنید مشکلات بر سر راه دولت روحانی برای تحقق وعدههایش چیست؟
مهمترین مشکل این است که افراطیون که امکانات بسیاری هم دارند همچنان مانع تراشی میکنند، مشکل این است که دولت قبلی میرفت در سازمان ملل سخنرانی میکرد و آبروی مردم و کشور را میبرد در داخل برایش کف و سوت میزدند و کاروان استقبال از او به راه میانداختند و حالاکه دولت میرود آبروی کشور را میخرد و عزت و احترام برای مردم و ایران میآورد با لنگه کفش به استقبالش میروند.
دولت برای مقابله با این تندروها چه کند؟
راه همین است که در پیش گرفته است باید با آرامش اهداف اولیهاش را پیگیری کند و پیگیری امور سیاسی اجتماعی را تا حصول اهداف اولیهاش به اصلاحطلبان بسپرد و اصلاحطلبان خودشان کارشان را در جامعه مدنی انجام میدهند.
توصیهتان به روحانی و مردان کابینهاش چیست؟
خوشبختانه کشور دارد با عقلانیت اداره میشود هرچند که تندروها دارند جیغ میزنند، دولتمردان باید با عقلانیتشان امور را پیگیری کنند و تا وقتی که تندروها هسته اولیه قدرت و رانت اصلی را ندارند جیغهای زیادی میزنند و دولتمردان بگذارند آنها جیغ بزنند و خودشان کارشان را بکنند.