به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۲:۳۶
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۹ ساعت ۱۶:۰۰
کد مطلب : ۲۲۰۸۵۰

عرب‌سرخی: نقد به نامه خوئینی قابل درک نیست

عرب‌سرخی: نقد به نامه خوئینی قابل درک نیست
گروه سیاسی: فیض‌الله عرب‌سرخی، فعال سیاسی در واکنش به نامه منتشر شده از طرف آیت‌الله موسوی خوئینی‌ها در اینستاگرام خود نوشت: «این روزها کسانی از هر دو جناح  آیت‌الله موسوی خوئینی را بابت انتشار نامه‌ای صمیمانه، هوشمندانه و از سر دلسوزی و درد به رهبری مورد حمله و اهانت قرار می‌دهند. حملات افراطیون به ایشان قابل درک است چون پاسخ چندانی به نامه سنجیده مزبور ندارند، اما نقد ایشان از جانب دوستان اصلاح‌طلب پس از انتشار نامه مذکور برای من قابل درک نیست. به‌عنوان کسی که سال‌ها در روزنامه «سلام» همچون همکاری کوچک در خدمتشان بوده‌ام عرض می‌کنم: من ایشان را شخصیتی صاحب‌نظر، متواضع، دقیق، باهوش و در خدمت مصالح کشور و مردم دیده‌ام هرچند در مقاطعی سکوتشان برایم سوال‌برانگیز بوده است.»

روزنامه اعتماد هم نوشت: نماینده بنیانگذار جمهوری اسلامی در ماجرای اشغال سفارت ایالات متحده در تهران، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماینده مجالس خبرگان رهبری و شورای اسلامی و حالا دبیرکل مجمع روحانیون مبارز است. سیدمحمد موسوی‌خوئینی‌ها یکی از شناخته شده‌ترین یا به بیان دقیق‌تر ازجمله مهم‌ترین بزرگان در قید حیات نظام جمهوری اسلامی است، در سکوت روزگار گذرانیده و حالا از قرار معلوم این روزها قصد شکستن این روزه سکوت را دارد؛ چنان‌که در ۲ هفته گذشته با ۲ نامه سرگشاده دوباره به صفحه اصلی اخبار رسانه‌ها بازگشته؛ بازگشتی که برای او بی‌جنجال هم نبود چنان‌که روز گذشته و ۲۴ ساعت پس از انتشار نامه‌اش به رهبری، کنشگران و البته مطبوعات و رسانه‌های متعلق به منتهی‌الیه راست سیاست ایران، یکی پس از دیگری دست به کار تخطئه او و کارنامه‌اش در انقلاب شدند؛ به‌ طوری که مهم‌ترین روزنامه این جریان سیاسی، عملا او و کلاس‌های درسش را عامل ترور شهیدان مطهری و مفتح معرفی کرد!

 موسوی‌خوئینی‌ها در جریان نامه خود به رهبری که درست ۱۶ روز پس از نامه‌اش به مهدی کروبی و درخواست رفع حصر از «خداوند» تدوین شده، انتقادهایی اساسی به وضع فعلی ایران مطرح و خواستار «درنگ» در این ملاحظات شده است. او در بند دوم نامه خود صراحتا از وضع امروز جامعه گلایه کرده و می‌نویسد: «آنچه از مسموعات و مشاهدات و مطالعه گزارش‌ها و تحلیل‌ها دریافت کرده‌ام آشکارا حاکی از آن است که آنچه در ذهن و زبان بسیاری از مردم و در زندگی آنان می‌‌گذرد، زیبنده نظامی نیست که با پرچم اسلام به دنیا معرفی می‌شود.»
او سپس به مساله‌ای اشاره می‌کند که چند سالی است ازسوی تحلیلگران چپ و راست تحت‌ عنوان «بحران مشروعیت» از آن یاد شده و می‌نویسد: «در ذهن این مردم باورهایی که پشتوانه استحکام و نیز مقبولیت و مشروعیت نظام اسلامی بود، به گونه‌ای روزافزون آسیب دیده و می‌بیند.»  این چهره تاثیرگذار نظام جمهوری اسلامی، اشاره به مشکلات اقتصادی و معیشتی موجود در جمهوری اسلامی را از یاد نبرده و در ادامه این مرقومه آورده است: «تورم روزافزون، همراه با کاهش درآمد اقشار گسترده، نه‌تنها زندگی امروز مردم را گرفتار دشواری‌های طاقت‌فرسا کرده که ناهنجاری درون بسیاری از خانواده‌ها را گسترش داده و آنان را نگران آینده نامعلوم خود و فرزندان‌شان ساخته است. علاوه بر این مردم گرفتار در تلاطم زندگی و مشکلات طاقت‌سوز معیشتی، بسیارند انسان‌های ناراضی از اوضاع فرهنگی و سیاسی که گرفتار بی‌عدالتی‌های غیرقابل ‌انکار شده‌اند.»

  انتظار از عالی‌ترین مقام
موسوی‌خوئینی‌ها در ادامه خطاب به رهبری آورده است: «البته هنوز کم نیستند کسانی که اصلاح امور و تغییر وضع نامطلوب کنونی را از عالی‌ترین جایگاه مدیریت کشور انتظار می‌کشند. در چشم این خیل عظیم، اوضاع غیرقابل‌ دوام‌ امروز صرفا معلول تصمیمات مدیرانی که می‌آیند و می‌روند، نیست (که البته این آمدن‌ها و رفتن‌ها هم خارج از چارچوب اراده عالی و حاکم بر کل مقدرات کشور نیست). از نگاه مردم، شیوه مدیریت در بالاترین سطح، و قدرت نافذ آن، نقش‌آفرین اصلی در تمام یا اکثر مهام امور کشور است. مردمی که چنین انتظاری دارند هرگز الزامات و محدودیت‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی (که البته ۴۰ سال از آن گذشته است) و نیز کینه‌توزی دشمنان انقلاب، به‌ویژه امریکا و رژیم غاصب صهیونیستی را نادیده نمی‌گیرند.» موسوی‌خوئینی‌ها، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز همچنین در ادامه این نامه نوشته است:« همچنین آنان از پیامدهای دفاع مقدس غافل نیستند و به شهیدان و مجاهدان و نقش‌آفرینان آن حماسه ملی و اسلامی - که فرزندان همین ملت بودند - سپاس و درود بی‌پایان تقدیم می‌کنند. اما همین مردم بر این باورند که مدیریت کشور، به‌ویژه عالی‌ترین سطح آن باید با ملاحظه همین مشکلات و چالش‌ها شیوه‌ای در مدیریت امور به کار می‌بست که امروز گرفتار این آشفتگی‌های فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و... نمی‌شدیم.»

   سرنوشتی محتوم یا...
مهم‌ترین بخش نامه موسوی‌خوئینی‌ها به عالی‌ترین مقام جمهوری اسلامی شاید بخش پایانی آن باشد. آنجا که خطاب به رهبری، از شیوه اداره کشور براساس «محاسبات متعارف» یا «مبادی غیرمتعارف» طرح پرسش می‌کند: «اگر شیوه‌ای که تاکنون به کار رفته، نتیجه محاسبات متعارف و براساس آرا و تحلیل‌های شناخته‌ شده در حکمرانی است، پس هستند پرشمار صاحب‌نظرانی که حق دارند و باید مجاز باشند تا زبان و قلم به نقد بگشایند و درست و نادرست این روش را تذکر دهند و اصلاح آن را با تاکید درخواست کنند و نگران پیامدهای ناگوار بهره‌مندی از این حق طبیعی و الهی نباشند.»موسوی‌خوئینی‌ها بر این اساس در ادامه این نامه می‌نویسد: «اما اگر مبنای تصمیمات این چند دهه دانسته‌هایی از مبادی غیرمتعارف است که تنها در اختیار خواصی از بندگان خدای متعال است که بنده و امثال بنده هیچ حظّی از آن نداریم و در نتیجه، آنچه بر کشور و مردم و جمهوری اسلامی می‌گذرد سرنوشتی محتوم و گریزناپذیر است؛ پس همگان تسلیم امر محتوم و مشیت الهی خواهیم بود.»