گروه اقتصادی: کرونا نه تنها باعث شده که تعداد زیادی از افراد شغل خود را از دست بدهند که منجر به کاهش چشمگیر درآمد افراد نیز شده است. به گزارش ایلنا، اگر این اتفاق را با ادبیات کار بیان کنیم، باید عنوان کرد که کرونا مشاغل بیشتری را به مشاغل نصفه و نیمه تبدیل کرده یا ظرفیت مشاغل برای تامین حداقلهای افراد را کاهش داده است. در این بین جوانان به عنوان قشری از شاغلان که نسبت به میانسالان ثبات شغلی کمتری دارند، آسیب بیشتری دیدهاند.بدنه کارگری سازمان ملل در گزارشی اعلام کرده: از ابتدای پاندمی کرونا تاکنون از هر شش جوان یک نفر دست از کار کردن کشیده است.در این گزارش که سی ان بی سی منتشر کرده، همچنین آمده است: بدنه کارگری سازمان ملل متحد در مطالعه جدید خود متوجه شد که حدود ۴۲ درصد از جوانان جهان که علیرغم پاندمی هنوز کار میکنند، شاهد سقوط درآمد خود به علت بحران کرونا بودهاند.
چرا جوانان آسیبپذیرترند؟
در حدود هشت ماهی که کرونا جهان را درنوردیده و چهرهای دیگر به آن داده است، گمانهزنیهای مختلفی درباره این بیماری مطرح شده است. یکی از گمانهزنیهای قوی که خیلیها هم آن را پذیرفتهاند، این است که کرونا برای جوانان به نسبت افراد سالمند خطر کمتری دارد. آنچه این گمانه را تقویت میکند، این است که جوانان بدنی قویتر دارند و سیستم ایمنیشان نسبت به سالمندان بهتر کار میکند. البته روند ابتلا و مرگ و میر کرونا در ایران به ویژه در یکی دو ماه اخیر، این نظر را اندکی متزلزل کرده است. مسئولان بهداشتی در چند استان ایران نسبت به ابتلای بیشتر جوانان به کووید ۱۹ هشدار دادهاند.اگر همچنان هم نظر غالب این است که جوانان مصونیت بیشتری در برابر کرونا دارند، اما در بعد آسیبهای دیگر این بیماری، آنها نه تنها مصونیت ندارند که بیشتر از سایرین در معرض خطر هستند.بدنه کارگری سازمان ملل متحد در مطالعه جدید خود متوجه شد که حدود ۴۲ درصد از جوانان جهان که علیرغم پاندمی هنوز کار میکنند، شاهد سقوط درآمد خود به علت بحران کرونا بودهاندفتحالله بیات (رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی کشور) میگوید: دلیل تاکید روی جوانان این است که این افراد به نسبت میانسالان از ثبات شغلی کمتری برخوردار هستند. آنها تازه وارد بازار کار شده و به قول معروف هنوز جا نیفتادهاند. بر این اساس اگر برای کسی کار کنند، ممکن است در تیررس تعدیل نیرو باشند و اگر خودشان کسبوکاری را اداره میکنند، احتمالا توان کمتری برای ادامه دارند.آمار دقیقی از تعداد مشاغلی که بر اثر کرونا در ایران آسیب دیدهاند در دسترس نیست. میدانیم که ۸۶۳ هزار و ۶۰۵ نفر برای بیمه بیکاری ثبت نام کردهاند که از این تعداد ۷۲۳ هزار و ۴۹۶ نفر حائز شرایط دریافت بیمه بیکاری شناخته شدهاند، اما این تعداد بیکار شده قطعا رقم دقیق بیکارشدگان نیست و رقم شاغلان آسیب دیده تا شش یا هفت برابر آن بالا میرود. چندی پیش مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی به ارزیابی ابعاد اقتصاد کلان شیوع ویروس کرونا در ایران پرداخت و برآورد کرد که ایران تا پایان سال ۹۹ درگیر تبعات اقتصادی ویروس خواهد بود و بین دو میلیون ۸۷۰ تا شش میلیون و ۴۳۱ هزار نفر از شاغلان فعلی، متاثر از پیامدهای این بیماری شغل خود را از دست خواهند داد. اینکه از این تعداد چند نفر جوان هستند، مشخص نیست؟بیات میگوید: همانطور که عنوان شد جوانان نسبت به میانسالان ثبات شغلی کمتری دارند. تعداد بیشتری از جوانان در مشاغل پروژهای، موقت، نیمه وقت و ... فعال هستند. مشخص است که در زمانه بحران این نوع مشاغل بیشتر از سایر مشاغل آسیب میبینند. کرونا باعث شده است که صاحبان مشاغل مختلف دچار آسیب شوند که این آسیب خودش را در دو شکل از بین رفتن شغل و کاهش شدید درآمد نشان میدهد.او توضیح میدهد: مشاغل حوزه گردشگری و خدماتی مثل رستورانداری، هتلداری و ... به شدت آسیب دیدهاند. برای مقطعی نسبتا طولانی حوزه گردشگری تعطیل بود. در شرایطی که اواخر اسفند و اوایل فروردین اوج کار گردشگری است، شاغلان در این حوزه با محدودیتها و ممنوعیتهایی روبهرو شدند. بعد از آن هم شرایط عادی نشد و همچنان کار بسیاری از مشاغل از جمله همین گردشگری و خدمات رستورانداری و هتلداری کساد است. افراد فعال در این حوزه، حتی اگر کارشان را کنار نگذاشته باشند شاهد افت چشمگیر درآمد هستند که این افت در مواردی به صددرصد هم میرسد.
جوانان بازهم باید منتظر بمانند
انتظار برای یافتن شغل حالتی آشنا برای خیلی از ایرانیان به ویژه جوانان است. عدم توازن در بازار کار باعث شده صدها هزار جوان به رغم داشتن تحصیلات دانشگاهی مدت زمانی طولانی دنبال کار بگردند و در مواردی سالها بیکار بمانند. این جوانان منتظر، حالا هم باز باید صبوری کنند و منتظر فروکش کردن کرونا بمانند.دلیل تاکید روی جوانان این است که این افراد به نسبت میانسالان از ثبات شغلی کمتری برخوردار هستند. آنها تازه وارد بازار کار شده و به قول معروف هنوز جا نیفتادهاند. بر این اساس اگر برای کسی کار کنند، ممکن است در تیررس تعدیل نیرو باشند و اگر خودشان کسبوکاری را اداره میکنند، احتمالا توان کمتری برای ادامه دارند.بیات میگوید: از بعدی آسیب کرونا به مشاغل اجتنابناپذیر است. شرایط به گونهای است که عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی باعث شیوع بیشتر و ماندگاری بیماری میشود. باید در وهله اول تلاش کرد زنجیره شیوع کرونا را شکست و بر این بیماری فائق آمد، هر چند همزیستی با آن و ادامه فعالیتها با رعایت پروتکلهای بهداشتی نیز باید مد نظر باشد.او ادامه میدهد: باید زیرساختهای لازم برای مشاغلی که میتوان بدون حضور فیزیکی و به صورت غیرحضوری فعالیت داشت، فراهم شود. بخشی از کارهایی که جوانان، برای مثال دانشجویان، میکنند، مشاغل پروژهای پارهوقت است که اساسا بدون حضور فیزیکی امکانپذیر هستند. باید کار در این جور مشاغل ترویج شود و افراد شاغل در آن مورد حمایت قرار گیرند.این فعال کارگری به وظیفه دولت در مواقع بحران اشاره میکند و میگوید: لازم است دولت حمایتهای بیشتر و ساختارمندتری داشته باشد. حداقل در دو مورد، یکی بیمه بیکاری و دیگری حمایت برای سر پا ماندن کسبوکارها، دولت وظایف قانونی دارد. بیمه بیکاری که یک بیمه حمایتی است باید به افراد بیکار شده تعلق بگیرد و کارگرانی که قانونا از آن برخورد نمیشوند هم مورد حمایتهایی قرار گیرند. کرونا باعث بیکاری تعداد زیادی کارگر فصلی و کارگر ساختمانی هم شده که این افراد مستمری بیکاری هم نمیگیرند. هر چند سازمانهای مردم نهاد می توانند حمایتهای داشته باشند، اما در نهایت این وظیفه دولت است که اقداماتی در این زمینه صورت دهد.به خودی خود وضعیت شغلی و درآمدی جوانان در ایران مناسب نیست. خیلیها کار پیدا نمیکنند و خیلیها به گرفتن دستمزدهای پایین راضی میشوند یا زندگی خود را با چند کار نیمه وقت میگذرانند. کرونا همین موقعیتهای ناپایدار را هم از بین برده است. جوانان نسبت با میانسالان شرایط سختتری پیدا میکنند، چون فرض بر آن است که یک فرد میانسال در نتیجه چند سال کار پساندازی دارد یا سرمایهای برای خودش فراهم کرده. جوانان نه تنها شغل ناپایداری دارند که چنین پسانداز و سرمایهای هم ندارند و این بحران را عمیقتر میکند. این استدلال که ممکن است جوانان به دلیل تجرد یا داشتن خانواده کوچک، خرج کمتری داشته باشند، نباید مانع از حمایت ویژه از این افراد شود، چراکه کرونا هم مانند سایر مشکلات دارد فرصتهای جوانان را میسوزاند و تحقق آرزوهایشان را به تاخیر میاندازد.