گروه اقتصادی: نرخ بیکاری در اقتصاد ایران در سالهای ۹۵- ۱۳۵۵ بیش از ۹ درصد بوده است. در دورههایی که اقتصاد کشور دچار رکود بود (مانند سالهای ۱۳۶۵ و ۱۳۹۱) به واسطه بیکاری ادواری، نرخ مشاهده شده بیکاری بیش از نرخ طبیعی آن شده است. بیکاری ادواری در اقتصاد ایران بر اساس مشاهدات گذشته کمتر از ۴ درصد ارزیابی میشود.نتایج طرح آمارگیری مرکز آمار ایران نیز گویای آن است که در سالهای (۱۳۹۵-۱۳۸۴) نرخ بیکاری در کشور به ویژه در میان زنان بالا بوده است. در این بازه زمانی، نرخ بیکاری در میان زنان و مردان هرگز از ۱۰.۴ درصد کمتر نشده است. نکته در خور توجه این است که به دنبال تشدید تحریمهای اقتصادی در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ نرخ بیکاری کاهش یافته و بعد از خروج از تحریمها، سیر صعودی را پیموده است. این رفتار چرخهای بیکاری را باید به نوسانات جمعیت فعال در این دوره نسبت داد. در واقع در دوره بعد از تحریمها، گرچه اشتغال در اقتصاد کشور افزایش یافته، اما ورود خیل عظیم جویندگان جوان کار به بازار موجب افزایش نرخ بیکاری شده است.
وجود بیکاری دراز مدت
پدیده بیکاری در ایران اساسا از نوع بیکاری دراز مدت است. این نوع بیکاری در ادبیات اقتصادی «بیکاری ساختاری» نامیده میشود. ۴۷.۶ درصد بیکاران به مدت ۱۹ ماه و بیشتر بیکار میمانند و مدت بیکاری ۶.۳ درصد آنها بین ۱۳ تا ۱۸ ماه است. بیکاری دراز مدت نیروی کار در میان زنان شایعتر از مردان است.تجربه کشورهای در حال توسعه از جمله ایران گویای آن است که در بسیاری از موارد سطح مزدها پایینتر از حداقل معیشت تعیین میشود و در عین حال تشکلهای کارگری از قدرت چانه زنی اندکی برخوردارند؛ بنابراین در جستجوی علل بیکاری باید به عوامل دیگر توجه شود. در این بررسی عوامل زیر را مورد تحلیل قرار داده ایم.
رشد بالای جمعیت همزمان با رشد اندک و پرنوسان اقتصاد
ارزانی نسبی عوامل سرمایه و انرژی در مقابل عامل کار
عدم کارآیی نهادهای بازار کار که به واسطه وضع مقررات ناکارآمد روابط کار و تأمین اجتماعی به وجود آمده اند
وجود اقتصاد غیر رسمی
افزایش اشتغال ناقص
مسأله دیگری که در بازار کار کشور وجود دارد، اشتغال ناقص زمانی نیروی کار است. اشتغال ناقص زمانی شامل تمام شاغلانی است که در هفته مرجع، حاضر در سرکار یا غایب موقت از محل کار بوده و به دلایل اقتصادی نظیر رکود کاری، پیدا نکردن کار با ساعت کار بیشتر، قرار داشتن در فصل غیرکاری و ... کمتر از ۴۴ ساعت کار کرده، خواهان و آماده برای انجام کار اضافی در هفته مرجع بودهاند.بر اساس نتایج طرح آمارگیری نیروی کار مرکز آمار ایران، در فاصله زمانی ۱۳۹۵-۱۳۸۴ اشتغال ناقص نیروی کار بر حسب اوضاع و احوال اقتصادی در نوسان بوده، اما در مجموع با شیب صعودی از حدود ۱.۵ میلیون نفر به ۲.۳ میلیون نفر رسیده است. کسانی که به این نوع مشاغل روی میآورند، معمولاً تحت پوشش بیمههای اجتماعی قرار نمیگیرند. افزایش نرخ اشتغال ناقص در دوره ۱۳۹۵-۱۳۸۴ به کاهش میانگین ساعات کار هفتگی هر فرد شاغل انجامیده است.
نرخ بیکاری بالا در میان جوانان به ویژه زنان جوان
در سال ۱۳۹۵ در حالی که میانگین نرخ بیکاری در ایران ۱۲.۴ درصد بود، این نرخ برای زنان ۲۰.۷ درصد بود. در همین سال نرخ بیکاری در بین جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله در کشور ۲۵.۹ درصد و در میان زنان واقع در این گروه سنی ۴۲.۳ درصد بود.
نرخ بیکاری بالا در میان نیروی کار تحصیلکرده
بیکاری در ایران به ویژه در میان نیروی کار با تحصیلات عالی و به طور اخص زنان تحصیلکرده، به شدت بالاست، به نحوی که در سال ۱۳۹۵ به بالای ۲۰ درصد رسیده است. این مطلب حاکی از آن است که گذراندن سطوح بالاتر آموزشی لزوماً تضمین کننده اشتغال برای زنان و مردان تحصیلکرده نیست. نرخ بیکاری زنان و مردان دارای تحصیلات عالی از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵ روندی صعودی داشته است. نرخ بیکاری زنان دارای تحصیلات عالی در سال ۱۳۹۵ به بیش از ۳۱ درصد افزایش یافته است.
بیکاری بالا در میان فارغ التحصیلان دانشگاهی در ایران به دلیل کمبود تقاضا در بازار کار و مازاد عرضه نیروی کار دارای تحصیلات عالی است. به لحاظ تاریخی، بخش عمومی تأمین کننده اصلی شغل برای افراد با تحصیلات عالی بوده است. داشتن مدرک دانشگاهی یکی از الزامات اصلی برای ورود به مشاغل بخش عمومی در ایران است و این الزام توسط دولت برای مشاغل خاصی در بخش خصوصی نیز مقرر شده است. کاهش اخیر مشاغل بخش عمومی و تقاضای ضعیف نیروی کار در بخش خصوصی همراه با موج عظیم عرضه نیروی کار تحصیلکرده، منجر به بیکاری بالاتر در میان این گروه از نیروی کار شده است. این امر به ویژه برای زنان صادق است که به دلیل هنجارهای اجتماعی رایج در ایران، اشتغال در بخش عمومی را ترجیح میدهند و باید با مردان بر سر تعداد محدود مشاغل بخش عمومی رقابت کنند.در سالهای اخیر نرخ مشارکت کل کشور و جمعیت جوان ۱۵ تا ۲۹ ساله روندی نزولی را طی کرده و این پدیده به رغم روند افزایشی جمعیت جوان به وقوع پیوسته است. یکی معیت جوان در بازار کار، تغییر ترجیحات آنها به سمت افزایش تحصیلات دانشگاهی و به تعویق انداختن ورود به بازار کار است. اما نکته در اینجا است که تحولات ساختاری تولید و فناوریهای به کار گرفته شده در کشور چنان تحول اساسی را تجربه نکرده است تا بتواند تقاضای کافی برای جوانان فارغ التحصیل دانشگاهی ایجاد کند. این پدیده که عدم تطابق شغلی نامیده میشود، به معنای ناهماهنگی میان تحصیلات و مهارتهای مورد نیاز نیروی کار و مشاغل موجود در اقتصاد است و میتواند یکی از دلایل اصلی افزایش نرخ بیکاری و کاهش بهره وری به شمار رود. در دوره ۱۳۹۵-۱۳۸۴ تعداد افراد دارای تحصیلات بالای دیپلم در میان بیکاران با شتاب بیشتری نسبت به شاغلان این گروه افزایش یافته است، نکته در خور توجه این است که پدیده عدم تطابق تحصیلی در بین نیروی کار زن با شدت بیشتری نسبت به مردان در بازار کار بروز یافته است.
تفاوت نرخ بیکاری در استانها
در میان مناطق مختلف کشور، شاهد تفاوت در خور توجه در نرخ بیکاری هستیم. نتایج آمارگیری نیروی کار مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵ گویای آن است که:
• نرخ بیکاری بیشتر استانهای کشور بین ۱۰ تا ۱۵ درصد است (۲۳ استان).
• در ۴ استان کرمانشاه، چهارمحال و بختیاری، اردبیل و کردستان نرخ بیکاری بالاتر از ۱۵ درصد است.
• در ۴ استان زنجان، همدان، سمنان و مرکزی نرخ بیکاری کمتر از ۱۰ درصد است.
از میان ۱۳ استان کشور که نرخ بیکاری آنها بیش از میانگین نرخ بیکاری کشور (۱۲.۴ درصد) است، در ۱۰ استان نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۹ سال و در ۱۱ استان نرخ بیکاری زنان بیش از میانگین کشوری است. به عبارت دیگر استانهای دارای نرخ بیکاری بالا، عموماً با نرخ بیکاری بالای جوانان و زنان مواجه هستند.از میان ۱۸ استان کشور که نرخ بیکاری کل آنها کمتر از میزان نرخ بیکاری کشور است، در ۱۳ استان نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله و در ۱۴ استان نرخ بیکاری زنان کمتر از میانگین کشوری است. به عبارت دیگر استانهای دارای نرخ بیکاری کمتر، عموماً با نرخ بیکاری کمتر جوانان و زنان مواجه هستند.تفاوت شدید در نرخهای بیکاری استانها، بیانگر عدم تعادل منطقهای بازار کار کشور است که خود ناشی از عدم تحرک کافی نیروی کار در سطح ملی است. یکی از دلایل عدم تحرک نیروی کار، وجود فرصتهای شغلی کم بازده و موقت است که جابجایی نیروی کار را موجه نمیسازد. به هر حال این مسأله ضرورت ایجاد شغل برای جوانان و زنان را در مناطقی که با نرخهای بالای بیکاری دست به گریبانند، مطرح میسازد.در ۱۳ استان کشور نرخ بیکاری کمتر از میانگین ملی است. از میان این استانها، در ۵ استان بوشهر، یزد، تهران، مرکزی و هرمزگان، سرانه تولید ناخالص داخلی بدون نفت بیش از میانگین کشور بوده است. این وضعیت بیانگر آن است که سطح پیشرفت اقتصادی در این استانها با بیکاری رابطه معکوس دارد.در سه استان اصفهان، سمنان و قزوین با آن که تولید ناخالص داخلی قدری بیشتر از میانگین ملی است، اما نرخ بیکاری بالاتر از میانگین ملی است و وجه ممیزه این سه استان صنعتی بودن آنها است و احتمال میرود رکود تقاضا برای آهن آلات ساختمانی، مواد کانی غیر فلزی و سایر محصولات صنعتی در سال ۱۳۹۳، موجب افزایش نرخ بیکاری در این سه استان شده باشد.