گروه سیاسی: دختر رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت:من از کسانی بودم که سال ۹۸ در انتخابات مجلس شرکت نکردم و در چند مصاحبه هم گفتم که نه تنها منطقی برای مشارکت در این انتخابات نیست، برعکس دلایل قوی برای عدم مشارکت وجود دارد.
فائزه هاشمی رفسنجانی افزود:از آن موقع تاکنون هم نکته مثبتی که انگیزه برای رأی دادن در انتخابات ۱۴۰۰ بوجود آورده باشد اتفاق نیفتاده، متقاعد کردن مردم به اعمال افراد، احزاب و مقامات بستگی دارد. اینکه گفتم کارگزاران و بسیاری دیگر از احزاب اصلاح طلب مدتی است از اصلاحات فاصله گرفته اند یکی از دلایلی است که مردم از صندوق های رأی فاصله گرفته اند، میگویند که اگر قرار است ما به اصلاح طلبان رأی دهیم وآنها بخواهند بر کارهای حاکمیت سرپوش گذارند و یا خودشان همان خطاها و سیاست های غلط را دنبال و تکرار کنند، چرا رأی دهیم؟اصولگرایان را که نمی خواهیم و تکلیفشان معلوم است، اصلاح طلبان هم بعد از پیروزی ها در سه انتخابات قبل از ۱۳۹۸ عملکرد قابل دفاعی نداشتند، پس از اینها هم راضی نیستیم. بدین ترتیب رای ما یک نمایش و ابزار شده است برای بهره برداری در مسیر نادرست.
وی گفت: مهمترین راهی که وجود دارد عملکرد است و نه شعار و حرف، یعنی اگر قرار است اصلاح طلبان مردم را راضی کنند تا رای دهند باید عملکرد شان طوری باشد که مردم باور کنند که خودشان روند دموکراتیک و توسعه یافته و شاخص های اصلاح طلبی را دارند. نشان دهند که حاضرند بخاطر شاخص های اصلاح طلبی هزینه بدهند. منظور من جدل و براندازی نیست، ولی اگر اصول و آرمانی داریم باید پای آن بایستیم و نمی توانیم از آن عبور کنیم.اگر در عمل نشان داده شود که بعید میدانم در این فرصت کوتاه چنین شرایطی محقق شود شاید عده ای رأی دهند. من معتقدم که رای ندادن در ۱۳۹۸ نتیجه خشم از اصولگرایان نبود، قبلا" رأی می دادند تا شاید اصلاح طلبان کاری کنند و از اصولگرایان خلاص شوند، متأسفانه اصلاح طلبان هم جامعه را نا امید کردند. پس چرا به اصلاح طلبان رأی دهیم.اگر قرار است در نهایت همه مثل هم باشند.به نظر من در شرایط فعلی دلیلی برای رای دادن وجود ندارد، البته بخاطر نتیجه انتخابات امریکا ممکن است اتفاقاتی در کشور بیفتد و انگیزه هایی برای رأی دادن ایجاد شود.
این فعال سیاسی در پاسخ به این پرسش كه روی کار آمدن بایدن میتواند نقطه امیدی برای انتخابات و حضور اصلاح طلبان باشد؟،گفت:نه،به روشهای اینطرف برمی گردد، چگونه می خواهیم از روی کار آمدن بایدن برای منافع ایران و حل مشکلات کشور استفاده کنیم.آن روش ها است که ممکن است عده ای را متقاعد کند تا رای دهند.من اگر امریکایی بودم و یا به عنوان یکشهروند جهانی اگر حق رأی داشتم به آقای ترامپ رای نمی دادم، ولی برای ایران ایشان را ترجیح می دادم. دموکرات ها قبلا هم روی کار بودند، اگر ما از این رفتارهای غیر معقول دست بر نداریم فرق آنچنانی در دراز مدت ندارد، بعد از یک تأثیر روانی کوتاه مدت باز همان آش و همان کاسه است.
وی درباره شعار اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا،گفت: آن شعار بخاطر نا امیدی مردم به ویژه معترضین از اصلاح طلبان بود چون آن موقع اکثر این احزاب و افراد اصلاح طلب بیانیه هایی دادند و یا چیزهایی گفتند و عملا" در کنار حاکمیت و آن سرکوب ها ایستادند و یک جوری حرف ها و اعمال آنها را تایید کردند. اصلاح طلبان بهتر از هرکسی می دانند که معمولا" عده ای را بین معترضین می فرستند تا اخلال کنند و بعد به این بهانه جمعیت را سرکوب کنند.اصلاح طلبان می دانند که این اخلالی نیست که معترضین شروع کرده باشند، به همین دلیل هم آن بیانیه ها و اظهار نظرها قابل قبول نبود. جریان اصلاح طلبی ما راه را اشتباه رفته ولی اصلاح طلبی تمام شدنی نیست، مگر راهی جز اصلاحات وجود دارد؟
فائزه هاشمی گفت:عملکرد اصولگرایان سالها است که معلوم است و اصلاح طلبان هم در این چند سال اخیر در مجلس و شهرداری ها و شورای شهر و ریاست جمهوری عملکرد خودشان را نشان دادند. بنظر می رسد هدف اصلی برای مدیران بیشتر بقا است تا توجه به شاخص های توسعه و پیشرفت و کشورداری خوب. اعتقاد دارم که اگر کشور می خواهد در مسیر درستی قرار گیرد باید از دست این دو جریان سیاسی خارج شود و یکسری مدیر واقعی غیر ایدئولوژیک که یا حذف شده اند، یا خود کنار رفته اند و یا از کشور رفته اند بر سر کار بیایند. دچار سوء مدیریت هستیم و با این شاخص های مدیریتی موجود حتی در دولت آقای روحانی هم کمتر مدیر شایسته ای انتخاب شد و حتی در شهرداری ها هم، انتهای مدیریت ما همین است، من اعتقاد ندارم که آقای روحانی فقط دچار فشارها و موانعی بوده که اصولگراها برای او ایجاد کردند، بخشی از آن هم به سوءمدیریتی برمی گشت که در دولت وجود داشت.
دختر رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطر نشان كرد:متأسفانه خود اصلاح طلبان هم دموکرات نیستند و در درون خودشان اعتقاد واقعی به دموکراسی ندارند، این موضوع به لیدری آقای خاتمی هم برمی گردد، در شورای عالی اصلاح طلبان افراد بیشتر بر اساس سلیقه آقای خاتمی حضور دارند، سیستمی وجود ندارد که چند درصد زنان، چند درصد جوانان و کلا چه ترکیبی آنجا باشند، بخشی از نا امیدی اصلاح طلبان از جمله خودم همین جا است، همچنین این روند دموکراتیک در احزاب هم کمتر وجود دارد، خود اصلاح طلبان در درون خودشان نیاز به اصلاحات جدی دارند.