اقباله هیئتی
تازهترین دستور اقتصادی رئیس دولت سیزدهم درباره ریشه كن فقر مطلق در كشور آن هم در دو هفته به موضوع تازه انتقادات از سخنان و دستورات غیر قابل انجام مقامات بدل شده است و بسیاری از مردم هم علاوه بر كارشناسان اقتصادی، بیش از دستوری برای اجرا شدن تنها آن را در حد حرف میدانند، دیگر در دنیایی زندگی میگنیم كه حتی اگر تحصیلات آكادمیك اقتصادی هم نداشته باشید میدانید كه اقتصاد علمی است مطلقا نمی توان آن را با دستور و بیانیه به پیروی واداشت و این را تجربه همین سالهای اخیر هم به ما ثابت كرده است.
اظهارات و دستورات رئیسی برای ریشهکن شدن فقر در حالی صادر میشود که اقدامات و تصمیمات دولت تاکنون منجر به افزایش شدید قیمت کالاها و تشدید فقر بین مردم شده است. از سوی دیگر در لایحه بودجه سال آینده تصویب شد که ارز ترجیحی حذف شود که کارشناسان بارها نسبت به پیامدهای چنین تصمیمی در شرایط فعلی کشور هشدار دادهاند. افزایش روز افزون قیمتها، رها شدن کنترل بازار و حتی حذف ارز ترجیحی را میتوان بخشی از این بحران جدی در ماههای اخیر دانست.این در حالی است كه بدون حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی نیز طی سالهای اخیر با رشد فقر مطلق و فقر در مجموع مواجه بودهایم و میتوان متصور بود .با این شرایط وضعیت حتی بدتر نیز خواهد شد. یک روش برای کنترل و جلوگیری از تشدید فقر نیز این است که دستمزدها را افزایش بدهیم كه همین موضوع هم با مخالفات مقامات ارشد اقتصادی در همین دولت، باعث اعتراضات بسیاری شد. در همین رابطه اعلام شده كه قرار است كوپن به اقشار ضعیف مردم داده شود تا با حذف ارز 4200 تومانی متحمل فشار مضاعف نشوند اما همین شیوه را نیز بارها امتحان کردهایم و با این روش نتوانستهایم موفق باشیم چرا که نه تنها گاهی نتوانستهایم به جامعه هدف این کمک را برسانیم بلکه که اساسا چه کسانی فقیر مطلق هستند نیز خود محل سئوال است. تا زمانی که نظارت بر قیمتها وجود نداشته باشد هر گونه سیاست حمایتی، پرداخت نقدی و کالابرگی تنها میتواند برای این طبقه که مبتلا به فقر است، در حد چند هفته یا چند ماه مسکنی موقت باشد و با این رهاسازی بازار در نهایت قیمتها چنان رشد میکند که همچون سیلی به صورت این طبقه برخورد میکندو بعد باز باید عددها را اصلاح کنیم و در پی یافتن کف درآمد و معیشت برای فقر مطلقیابی باشیم. ادعای ریشه کنی فقر مطلق در دو هفته ادعای بزرگی است و اصولا هیچ متخصص حوزه اقتصادی انتظار ندارد که ریشهکنی فقر مطلق در دو هفته صورت بگیرد بلکه همواره درخواست این بوده است که بر اساس برنامهای مدون، فقرزدایی رخ بدهد.اکنون دولت در مدیریت قیمتهای مواد غذایی و کالاهای اساسی ناتوان مانده ودر این شرایط چطور میخواهد فقر مطلق را ریشه کن و نابود کند؟ توجه کنید که میشود در یک حرکت فوری گفت در دو هفته فقر مطلق ریشه کن شده است، اما حفظ این ریشهکنی، کاهش یا نابودی فقر مطلق خود نیازمند برنامهریزی مجزای دیگری است. چطور بدون کنترل قیمتها اصلا میتوان تصور کرد که فقر مطلق را بتوان کنترل کرد.