گروه سیاسی: سفر جوزف بورل به تهران در شرایطی صورت گرفت که به دلیل توقف مذاکرات هستهای در چند ماه گذشته، دستیابی به توافق هستهای دیگر تمام شده بود اما سفر بورل به تهران نشان داد که اتحادیه اروپا به دلیل تحولات کلان خود را نیازمند تحرک و ابتکاری جدید در مذاکرات هستهای با ایران میبیند.
سفر بورل به تهران که گویا با توافقاتی ضمنی پیش از سفر وی در تهران و واشنگتن همراه بوده است، در گام اول به نظر میرسد نشانگر وقوع تحولاتی جدید در پرونده هستهای ایران باشد؛ تحولاتی که شاید به احیای برجام منجر شود، با این حال این پرونده که هم ایران به دلیل مشکلات شدید اقتصادی و امنیتی، هم آمریکا به دلیل مشکلات اقتصادی و استراتژیک در روابط با قدرتهای بزرگ و هم اروپا به دلیل تحولات کلان امنیتی در قاره سبز خود را محتاج به آن میبینند در برابر سوالات و اما و اگرهای فراوانی قرار گرفته است.
مطابق اظهارات بورل به نظر میرسد که توافقی برای شروع مجدد مذاکرات، این بار در یکی از کشورهای خلیج فارس –به احتمال زیاد عمان– و با جایگزین شدن اروپا در نقش میانجی ایالات متحده و ایران به جای روسیه رخ خواهد داد، پرونده ایران را بیش از پیش به اهداف غربی نزدیک خواهد کرد و از سوی دیگر میانجی شدن اروپا یعنی نقش روسیه تا اندازه زیادی در مذاکرات کمرنگ میشود. همچنین با برگزاری مذاکرات در یکی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، احتمالا برخی تقاضاهای اعراب برای حضور در جریان مذاکرات نیز رفع خواهد شد.
تغییر مکان مذاکرات و نقش روسیه صرفا یک سمت ماجراست، سمت دیگر ماجرا این است که در میان بحرانهای متعدد اوراسیا، در حال حاضر واشنگتن بیش از پیش به دنبال تسلط بر جریان انرژی منطقهای به منظور تسلط بر معادلات امنیتی اروپا در برابر روسیه است.
به عبارت دیگر واشنگتن و اتحادیه اروپا هر دو با درک پتانسیلهای جنگ اوکراین در جهت تضعیف راهبردی اروپای واحد با نگرشهای متفاوت و اهداف مختلف به دنبال متنوعسازی منابع انرژی قاره سبز به طور خاص و کاهش قیمت انرژی به طور عام هستند. این در حالی است که در آمریکا نیز به دلیل مشکلات اقتصادی و مخصوصا بحران تورم قیمتهای انرژی و مواد غذایی، دولت جو بایدن و دموکراتها کارنامه مناسبی در سال منتهی به انتخابات کنگره ندارند، بنابراین تلاشها و علائق هر طرف از سه ضلع «ایران - اتحادیه اروپا - آمریکا» مشخص است.
هرچند تمام طرفهای درگیر در برجام به دنبال دستیابی به توفق هستند، اما مکانیسم رسیدن به یک توافق نهایی آن هم در بحبوحه افزایش تنشهای منطقهای در پی عقب کشیدن نیروهای روس از مناطق حساسی مانند سوریه مشخص نیست.
از سویی متحدان منطقهای آمریکا در حال تدارک یک اتحاد نظامی منطقهای علیه جمهوری اسلامی ایران هستند؛ امری که در مصاحبه پادشاه اردن با تلویوزیون ام.اس.ان.بی.سی آمریکا پس از سفر به امارات مشخص بود و از سوی دیگر خود جو بایدن به منظور متقاعدسازی محمد بنسلمان برای راضی کردن وی به همکاری در جهت کاهش قیمتهای انرژی در جهت هموار سازی پیوستن عربستان سعودی به پیمان ابراهیم و احتمالا ناتوی خاورمیانهای به سمت انعقاد یک توافق راهبردی امنیتی جدید با این کشور و امارات قدم برخواهد داشت.
قاعدتا ایران در مذاکرات آینده باید بر همین مسائل تاکید کند؛ همانطور که اروپاییها قبل از اعزام بورل به تهران سند مشارکت راهبردی اتحادیه اروپا با شورای همکاری خلیج فارس را تصویب کردند و خود را به امنیت خلیج فارس در برابر رفتارهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران متعهد کردند.
به هر صورت آنچه از مذاکرات هستهای به گوش میرسد، این است که لیست درخواستها و پاسخهای تهران و واشنگتن تا کنون تغییر نکرده و بعید است در مذاکرات پیش رو نیز تغییر خاصی صورت گیرد؛ چه آنکه ایالات متحده در ماه نوامبر منتظر برگزاری انتخابات میاندورهای است که مطابق تحلیلها احتمالا کنگره تبدیل به جمهوریخواهترین کنگره تاریخ ۳۰ سال اخیر آمریکا خواهد شد و کار هر گونه توافق یا اجراییسازی توافق با مشکلات شدید روبرو میشود.
دور نیست که اعراب و اسراییل نیز با پیشبینی نتیجه تحلیلهای انتخاباتی آمریکا دست به قمار روی رقیب دموکراتها در انتخابات کنگره زده و سعی در برهم زدن معادلات بازی در سیاست امریکا داشته باشند. به هر جهت گرچه سفر بورل به تهران حاوی پیامها و نکات متفاوتی هست، اما باید به خاطر داشت که بورل با سفر به تهران در جهت متنوعسازی منابع انرژی قابل اتکا اروپا در طول سالهای آینده به منظور کاهش وابستگی به یک منبع تامین چه روسیه و چه امریکا قدم برمیدارد و این مسئله اساسا خوشایند آمریکاییها نیست و از این منظر شاید این تحلیل بدبینانه را هم بتوان به ماجرا افزود که امید زیادی به توافق ایران و امریکا طی چند ماه آینده نیست.