گروه بین الملل: روز جمعه و در پایان نشست سران عربستان و چین بیانیه مشترکی صادر شد. در این بیانیه، طرفین توافقهایی را درباره توسعه روابط سیاسی، اقتصادی، امنیتی، انرژی، آموزشی و فرهنگی ذکر کردهاند؛ اما نکته جالب بیانیه مشترک به موضع دو کشور و بهویژه چینیها علیه ایران بازمیگردد که عنوان «متحد تهران» را از نگاه برخی چهرهها و جریانهای سیاسی اصولگرای داخلی یدک میکشد.
این بیانیه در زمینه سیاسی درباره موضوع ایران و با تمرکز بر پرونده فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی بر لزوم تقویت همکاریهای مشترک برای تضمین صلحآمیزبودن برنامه هستهای ایران توافق و تأکید دارد. ضمنا دو طرف عربستان و چین از ایران خواستند با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کند و رژیم عدم اشاعه را حفظ کند و مهمتر از آن بر لزوم احترام به اصل حسن همجواری و مداخلهنکردن در امور داخلی کشورها از جانب تهران تأکید کردند. در این بیانیه که خبرگزاری رسمی دولت عربستان (واس) متن کامل آن را منتشر کرده، آمده است: «دو طرف بر اهمیت تداوم اولویتدادن به روابط عربستان و چین در روابط خارجی خود و ایجاد الگوی همکاری، همبستگی، سود متقابل و رابطه برد-برد برای کشورهای در حال توسعه تأکید کردند».
عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک دانشگاه در گفتگوی با روزنامه آفتاب یزد در این باره و در بررسی سیمای کلی مباحث ژئوپلیتیکی منطقه و جهان میگوید: تحولاتی در حال گذر است در دنیا که شاهدیم و بعد از جنگ اوکراین این تحولات سرعت گرفته و روی همه بخشها اثر گذاشته است. ازطرف دیگر پای ایران در بحث استراتژیک حمله روسیه به اوکراین به میان کشیده شد و همین مسئله سبب شد اروپا تندتر از آمریکا شود چون این مسئله برای اروپا امنیتی است حمله روسیه به اوکراین را دارند با حمله هیتلر به لهستان مقایسه میکنند که جنگ جهانی دوم آغاز شد. البته آمریکاییها نظرشان با اروپاییها مقداری متفاوت است به ویژه جمهوری خواهان. این مسئله روی مباحث و مسائل ایران اثر گذاشته و همین باعث شده است تا شدت عمل اروپا نسبت به ایران بیشتر شود.
این تحلیلگر مسائل ژئوپلیتیک همچنین اظهار میدارد: در این وضعیت که ایران نمیتواند در آسیای مرکزی نفوذ کند، چینیها دارند این فضا را پر میکنند و در جنوب اتفاقاتی دارد میافتد که به ضرر ماست. غیر از نفوذ گسترده اسرائیل در کشورها به ویژه در بحرین و امارات. چینیها دارند به مهره اصلی در منطقه جنوبی خلیج فارس تبدیل میشوند و یکی از اهداف عربها در جنوب خلیج فارس همین است که امتیازاتی بدهند که این امتیازات آن قدر دهان پر کن باشد که چینیها از ایران دور شوند و این از نظر اقتصادی به وضوح دارد دیده میشود چینیها دیگر کار خاصی در ایران نمیکنند. غیر از صادرات کالاهای معمولی، پروژه بزرگی را بعد توافق 25ساله به عهده نگرفتند. لذا میبینیم در 4 گوشه ایران اتفاقاتی افتاده و مهمتر از همه هندیها هستند که دارند آهسته، آهسته در رقابت با چینیها در جنوب خلیج فارس کار میکنند و بسیار به عربها نزدیک شدند. ایران این وسط تنها مانده است. اعراب منابع انرژیشان را به چین و هند میفروشند و اگر این نهادینه شود کار ما در آینده سخت خواهد شد. لذا ما باید راهبردی استراتژیک اتخاذ کنیم که از این انزوا هر چه زودتر خارج شویم. تا زمانی هم که این توافق امضا نشود نه تنها اینا نزوا به اتمام نمیرسد بلکه روز به روز شرایط اقتصادی بدتر میشود.
مهدی تدینی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ نیز درباره این بیانیه نوشت: چین شریک دزد است و رفیق قافله. چین در روابط خارجی دو اصل دارد: پول و پول. از جزایر سلیمان وسط اقیانوس آرام ــ نه! از فلان جزیرۀ آدمخواران ــ تا آن سر دنیا، هر رژیم اقتدارگرا میتواند روی خندههای ماسیدۀ امپراتور شی حساب کند. برای فهم سیاست خارجی چین باید به یک نکتۀ ساده اما مهم دقت کرد: چین در واقع «کشور چین» نیست، بلکه «حزب کمونیست حاکم بر چین» است. برای این حزب دو چیز مهم است: زدن هر تکدلاری روی هوا و تزریق به آن قفس طلایی که برای مردم چین ساخته و دوم زیر سوال بردن «دموکراسی» به عنوان یک الگوی حکمرانی. چین هست تا نشان دهد دموکراسی کار نمیکند، بلکه سعادت بشر در هر چیزی هست ــ هم در سکولاریسمِ بشار اسدی و هم در بنیادگرایی طالبانی ــ الا در دموکراسی.
قطعاً یکی از آیندهدارترین روابط رابطۀ شاه بنسلمانِ آتی و امپراتور شی است. بنسلمان اصلاحات درخورتوجهی کرده، اما همین اصلاحات به زودی دردسرهای بزرگی برایش ایجاد خواهد کرد. رفتهرفته عربستان سعودی بزرگترین متحد اقتصادی و سیاسی چین در غرب آسیا خواهد شد.
اما بنسلمان چه میکند؟ بنسلمان از سیاست خارجی عربستان «آمریکازدایی» میکند. آمدن بایدن این روند را شتاب بخشید. بایدن با ژست ماتم برای قتل خاشقچی آمد و پس از بحران انرژی در پی جنگ اکراین یاد رفیق قدیمی آمریکا، عربستان سعودی، افتاد ــ که دیگر دیر بود. در این میان، ایران بزرگترین درس برای عربستان بود: وقتی ایران با اینهمه تحریم، میتواند اینهمه با آمریکا مبارزه کرد، چه لزومی دارد کشوری آنقدر به آمریکا بچسبد و دست رد به سینۀ شرکای دیگر بزند؟ این درسی بود که همۀ دولتهای خلیج فارس گرفتند. نتیجه اینکه امروز همگی با امپراتور شی سر یک میز نشسته بودند.و البته بزرگترین تضمین امنیتی برای عربستان خریدن چین است. عربستان هم بزرگترین تأمینکنندۀ نفت چین است و هم میخواهد به یک شریک تجاری بزرگ تبدیل شود. شاید آمریکا نتواند پالایشگاههای عربستان را از پهپادها محافظت کند ــ اما امپراتور شی میتواند! لحن ضدایرانی بیانیۀ مشترک عربستان و چین در امروز چشمۀ اول آن است.
بیژن اشتری، تاریخنگار نیز درباره موضع این دو کشور نوشت: چین و عربستان در یک بیانیه رسمی از جمهوری اسلامی خواستهاند که با آژانس بین المللی انرژی اتمی همکاری و از دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه خودداری کند.عجب واقعا عجب.چه کسی فکرش را میکرد که چین این چنین صریح و روشن دست دوستی به دشمن درجهی یک جمهوری اسلامی بدهد؟
در یک شرایط طبیعی ایران میتوانست بهترین مسیر برای پروژه بزرگ اقتصادی چین، موسوم به "جاده- کمربند"، باشد اما حالا معلوم شد که چین دور ایران را کاملا خط کشیده و حتی به این نتیجه رسیده که ایران میتواند عاملی مزاحم در پروژه مذکور باشد.حالا معلوم شد که پیمان شانگهای چیزی جز یک افسانه نیست.