گروه علمی: اگر در روزهای اخیر، پس از غروب آفتاب بیرون رفته و اتفاقی به سمت غرب نگاه کرده باشید؛ احتمالا متوجه ستارهای با درخشندگی خیرهکننده شدهاید که انگار در آسمان شناور است. شاید با خودتان گفته باشید که آیا آن یک هلیکوپتر است، یا یک ابرنواختر یا شاید هم ... یک یوفو؟
فیل پلیت در Scientific American به این سوال پاسخ داده است: نه، شما سیاره زهره را دیدهاید؛ دومین جهان سنگی نزدیک به خورشید، دوقلوی شیطانی زمین و یکی از یوفوهای قلابی همیشگی.اگر تابهحال این سیاره را ندیدهاید، الان بهترین زمان برای تماشای آن است. پیدا کردنش دشوار نیست: هوا که رو به تاریکی رفت، بیرون بروید و به سمت غرب و سپس بالا نگاه کنید. زهره بسیار درخشان است و ممکن است از دیدن آن غافلگیر شوید. به همین دلیل است که بسیاری، آن را با یوفوها اشتباه میگیرند.
ولی این جسم درخشان نه تنها واقعی، بلکه یک سیارهی کامل است که در مداری نزدیکتر از مدار زمین، به دور خورشید میگردد. زهره ۱۱۰ میلیون کیلومتر و زمین ۱۵۰ میلیون کیلومتر از خورشید فاصله دارند. این سیاره نسبت به زمین سریعتر به دور خورشید میگردد، پس، سال کوتاهتری هم دارد که فقط ۲۲۵ روز زمینی طول میکشد.
آنچه ما در آسمان از زهره میبینیم، به جایگاه آن در مدارش وابسته است. تصور کنید در فاصلهی نزدیکی از یک ماشین مسابقه ایستادهاید که در یک پیست دایرهای حرکت میکند. یک پرچم هم در مرکز پیست، برای مقایسه قرار دارد. ماشین، مسیر را بین شما و پرچم، درحالیکه از چپ به راست حرکت میکند، شروع میکند. وقتی به سمت راست پیست میرسد، میبینید که پیچ را دور میزند و سپس شروع به حرکت از راست به چپ میکند. در ادامه، نیمهی دوردست پیست را طی میکند و از پشت پرچم عبور کرده و به سمت چپ آن میرسد. باز هم پیچ را دور زده و به سمت شما میآید و میبینید که دوباره از چپ به راست حرکت میکند. بالاخره به نقطهی اول میرسد و این چرخه دوباره شروع میشود.
در مورد زهره هم همین اتفاق میافتد، با این تفاوت که پرچم و پیست، به ترتیب با خورشید و مدار زهره به دور آن جایگزین میشوند. گاهی زهره را میبینیم که در آسمان از فاصلهی نزدیکی از خورشید عبور میکند و این همان زمانی است که در مدارش به نزدیکترین نقطه از زمین میرسد. به این وضعیت، «مقارنهی داخلی» گفته میشود. سپس زهره به سمت راست (در واقع به سمت غرب) حرکت میکند تا به دورترین فاصله از خورشید برسد که «بیشترین کشیدگی غربی» نامیده میشود.
سپس، با عبور از آن بخش از مدار، جهت حرکت زهره در آسمان تغییر کرده و به سمت چپ (شرق) حرکت میکند. در ادامه از دورترین نقطه مدارش نسبت به ما، از پشت خورشید عبور میکند (مقارنهی خارجی) و سپس به حرکتش ادامه میدهد تا به بیشترین فاصلهاش از خورشید در سمت شرق برسد که «بیشترین کشیدگی شرقی» نام دارد. با عبور از این نقطه، زهره دوباره تغییر جهت داده و به سمت غرب حرکت میکند تا باز هم به وضعیت مقارنهی داخلی برسد و این چرخه از نو شروع شود. همین حرکات رفت و برگشتی باعث شدند که واژگان «سیاره» به معنی «در حرکت» و «Planet» به معنی «سرگردان» برای این اجرام انتخاب شود.
آسانترین زمان برای دیدن زهره، زمانی است که در بیشترین کشیدگی نسبت به خورشید قرار داشته باشد. زهره در بیشترین کشیدگی غربی، ستارهای صبحگاهی است که چند ساعت قبل از طلوع خورشید، طلوع میکند و در بیشترین کشیدگی شرقی نیز ستارهای شامگاهی است که پس از غروب خورشید در آسمان دیده میشود.
زهره ۱۴ خرداد امسال به بیشترین کشیدگی رسید و در آسمان ۴۵ درجه از خورشید فاصله داشت. این روزها، وقتی خورشید زیر افق میرود و آسمان تاریک میشود، زهره مانند فانوسی درخشان در آسمان دیده میشود.
مکانیکِ سماوی، تنها عامل درخشش خیرهکنندهی زهره نیست و علوم سیارهای هم نقش خود را ایفا میکنند.
زهره تقریبا هماندازهی زمین است، ولی برخلاف سیارهی ما، با جوی بسیار متراکم از جنس دیاکسیدکربن پوشیده شده است. این لایهی ضخیم گازی، نور فروسرخ را جذب میکند و آن را به شکل گرمایش گلخانهای به دام میاندازد. از طرف دیگر، این جو، به شکل موثری، نور مرئی را بازتاب میکند. این شرایط که باعث درخشش زهره در آسمان ما میشود، زیر جو زهره، زودپزی با دمای ۴۷۵ درجهی سلسیوس ایجاد میکند که میتواند سرب را ذوب کند. به همین دلیل به زهره لقب دوقلوی شیطانی زمین را دادهاند.
نکتهی دیگری هم وجود دارد. با زیر نظر گرفتن دقیق نور زهره و شکل آن در آسمان، به حقیقتی ساده ولی عمیق دربارهی منظومه شمسی پیمیبریم. سیارهی زهره هم مثل ماه از شکل هلال تا قرص کامل، تغییر شکل میدهد (هرچند برای دیدن آن باید از تلسکوپ یا دوربین دوچشمی استفاده کنید). زمانی که دور از زمین و آنسوی خورشید قرار دارد، ما آن را مانند ماه کامل میبینیم. وقتی به بیشترین کشیدگی شرقی (مانند شرایطش در این روزها) میرسد، نصف آن روشن و نصف دیگرش تاریک دیده میشود.
سپس، هر روز هلالش باریکتر میشود تا وقتی که بین خورشید و زمین میرسد و در آسمان بسیار نزدیک به خورشید قرار میگیرد. در این وضعیت، ما نیمهی تاریک سیاره که پشت به خورشید قرار گرفته را میبینیم که شبیه به هلالِ ماه نو است. در بیشترین کشیدگی غربی نیز دوباره نیمی از قرص زهره روشن دیده میشود. سپس دوباره به پشت خورشید رفته و چرخه از نو تکرار میشود.
این هلالها، صرفا منظرهای زیبا از پشت تلسکوپ نیستند. گالیله در ابتدای قرن ۱۷ میلادی، هلالهای زهره را رصد کرد و از آن به عنوان شاهدی علیه نظریهی «زمینمرکزی جهان» که در آن دوره، نظریهی پذیرفتهشده بود، استفاده کرد. در این نظریه، زهره و خورشید هر دو، به دور زمین میگشتند و مدار زهره نزدیکتر از مدار خورشید به دور زمین بود. ولی اگر این نظریه درست بود، ما نباید هرگز قرص کامل زهره را میدیدیم، چون هیچگاه از دید ما، پشت خورشید قرار نمیگرفت. قرص کامل زهره که گالیله مشاهده کرد، مدرک محکمی برای نظریهی رقیب، یعنی نظریهی «خورشیدمرکزی» بود که توسط کوپرنیک ارائه شده بود.
گالیله تاوان این کشف را بعدا، زمانی که کلیسای کاتولیک او را به ارتداد محکوم کرد، پرداخت؛ ولی خوشبختانه امروز دیگر چنین مجازاتی برای شما وجود نخواهد داشت. پس، هر وقت توانستید، زهره را تماشا کنید و از منظره لذت ببرید.