گروه اقتصادی:اگرچه استان سیستان و بلوچستان از یک سو رودخانه هیرمند را دارد و از سوی دیگر به خاطر خط ساحلی مکران به دریای عمان و آبهای آزاد متصل میشود، اما کمآبی و خشکسالی این استان محروم ایران را به سرزمینی خشک تبدیل کرده و آثار و نتایج آن بر زندگی مردم این خطه هر روز هولناکتر میشود.
به گزارش اکوایران، سالهاست که خشکسالی بر سر استان سیستان و بلوچستان سایه افکنده است و این وضعیت هر سال بدتر میشود و با شروع فصل گرما، نگرانیهای مردم این استان برای ادامه حیات در سرزمین مادری شدت مییابد.
در این میان اگرچه برخی مسئولان گاهی اظهاراتی را درباره مردم این استان به زبان میآورند و وعدههایی را برای حل مشکلاتشان میدهند، اما تاکنون قدم موثری برای حل موضوع کمآبی این استان برداشته نشده است.
احمد وحیدی - وزیر کشور - روز دوشنبه ۲۶ تیر امسال در حاشیه بازدید از کارخانه زرد بند و سینره، درباره مسأله آب در سیستان و بلوچستان گفت: «موضوع سیستان و بلوچستان از چند جهت برای ما مورد توجه است.
چندین طرح برای تامین آب در این منطقه وجود دارد و دولت اقداماتی را در این خصوص آغاز کرده است؛ از جمله ساخت و ایجاد چاههای ژرف. بعضی از چاهها هم حفر شده و اقداماتی نیز برای انتقال آب انجام شده است. موضوعات خوبی نیز در دستور کار دولت قرار دارد.»وی همچنین گفته است: «موضوع آب و تامین آن جزو اولویتهای جدی است که بطور ویژه در دستور کار دولت قرار دارد اما اجرای برخی طرحها اقدامی کوتاهمدت نیست و در حال انجام است و انتقال آب از یک نقطه به نقطه دیگر، زمانبندی خاص خودش را دارد.»
حقآبهای که پرداخت نمیشود
علاوه بر خشکسالی به عنوان یک رخداد طبیعی، یکی از مشکلات اصلی کمبود آب در استان سیستان و بلوچستان، مناقشه ایران و افغانستان بر سر حقآبه رودخانه هیرمند است؛ مناقشهایی که شاید برای اکثر مردم حکم یک خبر را دارد، اما برای اهالی این استان، حکم از بین رفتن دامها و زمینهایشان و در نتیجه از بین رفتن کل دارایی و زندگیشان را دارد.
طی معاهدهای که بین ایران و افغانستان در سال 1351 منعقد شده، افغانستان باید سالانه 820 میلیون متر مکعب از حقابه هیرمند را به ایران بدهد؛ اما در سالهای گذشته از پرداخت حقآبه ایران سر باز زده و با ساخت سد کجکی و بعد از آن ساخت بند کمالخان بهنحوی مسیر رودخانه هیرمند را تغییر داده که حتی در صورت بروز سیلاب نیز آب، بهجای ایران وارد گودزره شود.
بعد از آنکه در بهار امسال، هشدارهای ابراهیم رئیسی به طالبان برای تامین حقآبه ایران با واکنش توهینآمیز و تند حاکمان افغانستان روبهرو شد، هیأتی از ایران و طالبان برای حل این مشکلات وارد گفتوگو شدند. حسین امیرعبداللهیان - وزیر امور خارجه - یازدهم خرداد درباره مذاکرات میان ایران و افغانستان گفت: «در موضوع حقابه ما از مسیر حقوقی و از مسیر سیاسی مسأله را در دستور کار داریم و اخیرا به سفیر ایران در افغانستان مأموریت داده شد تا مسائلی که در این بین وجود دارد را از نزدیک بررسی و حل و فصل کند.»
وی افزود: «در این رابطه اقداماتی انجام شده و خوشبختانه مقامات طالبان هم مذاکرات خوبی با سفیر ایران در افغانستان داشتهاند و به نتایج خوبی داریم دست یابی پیدا میکنیم که امیدوار هستیم پس از اینکه ابعادش روشنتر شد بتوانیم جزئیات آن را بیشتر برای افکار عمومی توضیح بدهیم.»
با این حال، هرچند وزیر خارجه از نتاج خوب این مذاکرات خبر داده بود، اما تاکنون تغییری در وضعیت مردم سیستان و بلوچستان مشاهده نشده و آنها روزهای زیادی را در بحران کمآبی میگذارنند؛ تا جایی که در روزهای گذشته فیلمی از یک زن سیستانی به همراه فرزندش در فضای مجازی منتشر شد که با شکایت از وضعیت این استان میگفت: «اسم سیستان را خط بزنید و خشکستان بنامید، قبرستان بنامید.»
زابل، آلودهترین شهر ایران
علاوه بر اثرات مستقیم خشکسالی بر زیست مردم این استان و از بین رفتن زمینهای کشاورزی و دامها، بحران کمآبی استان سیستان و بلوچستان را گرفتار مشکلات متعددی از جمله بحران آلودگی هوا و افزایش گرد و خاک، فقر، بیکاری و در نتیجه مهاجرت اجباری کرده است، تا جایی که این استان، در بالای فهرست استانهای مهاجرفرست کشور قرار گرفته و سالانه تعداد زیادی از روستاییان این استان به علت این مشکلات به شهرها و استانهای دیگر مهاجرت میکنند.
همچنین در روزهای گذشته، رئیس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم وزارت بهداشت گفت که «زابل» به دلیل بروز طوفانهای گرد و غباری، آلودهترین هوا را در میان شهرهای کشور دارد. بر اساس اعلام مدیرکل مدیریت بحران سیستان و بلوچستان، در پی موج جدید وزش باد در پنج شهرستان زابل، زهک، هامون، هیرمند و نیمروز، حدود هزار و 300 نفر از مردم این مناطق در روزهای پایانی تیرماه راهی بیمارستان و مراکز درمانی شدند.
مردم سیستان و بلوچستان سالهاست با روی سخت زندگی دست و پنجه نرم میکنند و اینکه چند روزی در سال اسمشان در صدر خبرها و بر سر زبانها میافتد، به این معنی نیست که مابقی سال زندگی نرمالی برخوردارند. حالا هم چند روزی است که نام این استان محروم در اخبار زیاد شنیده میشود و شاید در میان این خبرها و با یادآوری وعدههای دولت که دردی از مردم سیستان و بلوچستان دوا نمیکند، بیراه نباشد اگر شعری را که روزگاری مداحان طرفدار دولت فعلی برای مقامات دولت سابق میخوانند، یادآوری کرد: «کجاست روحیه دستگیری و یاری / کجاست شور جهاد و خروش بیداری / کجاست آنکه به توفیق بیکران برسد / به داد مردم محروم سیستان برسد.»