به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۲:۳۶
 
۱۳
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۳۱ ساعت ۱۱:۲۹
کد مطلب : ۴۲۶۵۶
از دستگاه شنود تا ریسیور موجود است

گزارش ماهواره‌اي يك روزنامه از میدان توپخانه

گروه جامعه- رسانه‌ها: روزنامه اعتماد در گزارشي نوشت: نزديك به سه دهه از ورود ماهواره به ايران مي‌گذرد. شايد سال‌هاي اول افراد معدودي به سراغ آن مي‌رفتند اما در دهه اخير شاهد افزايش ميزان استفاده‌كنندگان از ماهواره هستيم. همين باعث شده يكسري از افراد سودجو به صورت غيرقانوني اقدام به فروش اين محصولات كنند. شغلي كه براي آنها درآمد بسياري دارد.
گزارش ماهواره‌اي يك روزنامه از میدان توپخانه
چه آنهايي كه تجهيزات ماهواره را به صورت قاچاق وارد مي‌كنند، چه آنهايي كه مي‌فروشند و چه آنهايي كه نصب مي‌كنند. بازار اصلي عاملان فروش قطعات و لوازم نصب ماهواره، پشت شهرداري و لاله‌زار تهران است. با يك تلفن ساده مي‌توانيد كار خود را راه بيندازيد. انگار پشت شهرداري خبرهايي است كه تا از آنجا سر درنياوري و به دنبال شير مرغ نگرديد دست‌تان نمي‌آيد چه خبر است. پشت شهرداري جايي است كه علاوه برآنتن‌هاي ديجيتال، دوربين مداربسته، فلش، MP3 و... مي‌توانيد سراغ دستگاه‌هاي غيرمجازي مثل دستگاه شنود، ماهواره و... را هم خيلي «زيرزميني» بگيريد! مقابل متروي ايستگاه امام خميني چند مغازه است.

در گوشي گفتم كه براي خريد لوازم ماهواره آمده‌ام. آنها هم جواب دادند از دلال‌هاي كنار خيابان سراغ بگير؛ آنها دارند. حتي يكي از آنها گفت: «از راهنماي برخي روزنامه‌ها استفاده كن. در آنجا آگهي‌هاي نصب وسايل ديجيتال زده‌اند كه همان كار نصب ماهواره را انجام مي‌دهند! حالا چند مغازه برو جلو برو فلان مغازه شايد داشته باشد.»

از مغازه‌ها كه نااميد مي‌شوم به سراغ كساني مي‌روم كه كنار خيابان دستفروشي مي‌كنند. از دستفروشي كه پريز برق مي‌فروشد، مي‌پرسم: ريسيور داري؟ با احتياط جلو مي‌آيد و مي‌گويد: «چند وقت است بدجور بگير بگير شده اصلا كار من همين است. چون شما هستيد جواب‌تان را دادم كه دارم وگرنه اينقدر مامور بازار شده كه آدم جرات نمي‌كند حرف بزند. چند بار هم خود من رو گرفتند.» بعد شماره‌اش را داد و گفت هرجا باشد با تجهيزات براي نصب مي‌آيد. چند قدم جلوتر دستفروش ديگري. تا از تجهيزات ماهواره سوال كردم چند نفر مثل مور و ملخ روي سرم ريختند كه چي مي‌خواهي؟ چه مدلي؟ خانه‌تان كجاست؟
يكي گفت: «اگر مي‌خواهي برايت ارزان دربيايد پول نصب را نمي‌گيرم. مي‌خواي زنگ بزنم قيمت‌ها را بپرسم. فقط بشقاب اينجا پيدا نمي‌شود اگر بشقاب نداري بايد آن را از جاي ديگري برايت بياوريم.» شماره كسي كه قيمت‌ها دستش است را مي‌گيرد و روي آيفون مي‌زند تا قيمت‌ها را بشنوم. صدا مي‌گويد: «ديش از 35 تا 45، سوييچ 7 تا 10، LMB 90، بشقاب 50 و فيش هم 15. ريسيور بسته به اينكه چه ماركي باشد از 200 تا 320.»

مامور نباشي؟

بعد از گرفتن چندين شماره از كساني كه آنجا بودند و اعلام آمادگي براي نصب ماهواره يكي از آنها گفت: «مامور نباشي؟» كه دوستش دستش را با بي‌تفاوتي تكان داد كه انگار دارد مگسي را مي‌پرداند، گفت: «نه بابا به قيافش نمي‌خوره مامور باشه من از صد فرسخي مي‌شناسم وگرنه بي‌گدار به آب نمي‌زنم.» يكي ديگر از آنها كه از همه پيرتر است، مي‌خندند و مي‌گويد: «بعضي‌ها هستند اينجا اطلاعات مي‌گيرند تا براي نصب مي‌رويم مامور از آب در ميان و كارمان ساخته است. خانم ما را از نان خوردن نيندازي.»

گوش‌هايت را تيز كن
دوباره سراغ مغازه دارها مي‌روم. يكي از مغازه دارها مي‌گويد: «گوش‌هايت را تيز كن هر كس گفت سي‌دي يا ال.ان.بي ‌ازش سراغ نصب ماهواره بگير.» در كمتر از چند دقيقه صدايي آرام زير گوشت مي‌گويد:« ال ان بي.» اول از همه از جايي كه قرار است ماهواره نصب شود و چند جهت مي‌خواهم، مي‌پرسد و بعد از دادن اطلاعات مي‌گويد: «اينجا هيچ كس به اندازه من تنوع كار ندارد. دست زياد شده است اما كسي نتوانسته روي دست من كار كند. آنقدر كارم خوب است كه حتما دوست، همسايه و فاميلت هم راغب مي‌شوند به سراغ من بيايند. بعد از نصب هم قطعي، پارازيت و هر مشكل ديگري بود به خودم زنگ بزن.»

چند درصد از مردم ماهواره دارند؟
آن طور كه به نظر مي‌رسد روي پشت‌بام رفتن هر ماهواره با هزينه نصب - بين 50 تا 100 هزارتومان -نزديك به 500 هزارتومان مي‌شود. درآمدي كه با وجود اين همه ماهواره روي پشت‌بام‌ها نمي‌تواند بد باشد. چون به گفته وزيرارشاد 71 درصد از مردم تهران ماهواره دارند و آمارهاي غيررسمي اين درصد را به 80 درصد هم مي‌رساند و با وجود آنكه از سوي نمايندگان مجلس مخالفت‌هايي درخصوص اعلام اين آمار صورت گرفت اما با نگاهي روي بام‌ها اين آمار چندان هم غيرواقعي به نظر نمي‌رسد. با وجود آنكه 25 سال از ورود ماهواره به ايران مي‌گذرد و 20 سال است براي مقابله با آن قانون رسمي وجود دارد هنوز بسياري از مردم هستند كه صدها هزار تومان خرج ديدن شبكه‌هايي مي‌كنند كه از نظر مسوولان عامل اصلي بروز ناهنجاري‌هاي فرهنگي به شمار مي‌روند و بعضا گناه كم كاري نهادها به پاي همين شبكه‌ها ريخته مي‌شود.

ديوار گوش دارد

دستگاه شنود هم از جمله وسايلي است كه پشت شهرداري مي‌شود آن را پيدا كرد اما به خاطر اينكه غيرقانوني است بايد با احتياط درباره آن سوال كرد. «دستگاه شنود داريد؟» مي‌گويد: «دستگاه شنود را ديگر به اين راحتي نمي‌توانيد پيدا كنيد تا چند سال پيش راحت‌تر بود اما الان سخت است. بايد آشنا داشته باشي.»

شما كسي را نمي‌شناسيد؟

آدرس چند مغازه بالاتر را مي‌دهد و مي‌گويد بگو از طرف فلاني آمده‌ام. پيش او كه مي‌روم مي‌گويد: «الان ندارم اما اگر مي‌خواهيد 250 هزارتومان مي‌شود. اندازه قوطي كبريت است. بيعانه بگذاريد با پيك براي شما مي‌فرستم.» از او اندازه‌هاي كوچك‌تر يا نوع‌هاي ديگر را كه درخواست مي‌كنم، مي‌گويد: «همين مدل را هم به زور مي‌توانيم بخريم و ديگر گير نمي‌آيد!» مغازه‌هاي كمي هستند كه جواب اين سوال را مي‌دهند. يكي از آنها آدرس مغازه ديگري را مي‌دهد كه كارش «همين» است.

مغازه كوچكي كه جز يك راهروي باريك، مسير ديگري براي رفت و آمد ندارد. حرفم را نگفته، ناگهان هوار مي‌كشد: «چه كسي گفته من اين جور چيزها را مي‌فروشم؟ چرا اسم من را بدنام مي‌كنند؟ از وقتي كه گيربازار شد ديگر نمي‌آورم! بفرماييد بيرون.» بيرون مغازه، يكي از اين دادزن‌ها مي‌گويد: «دنبال چي هستي؟»، مي‌گويم و مي‌شنوم: «دستگاه شنود مي‌خواهيد چه كار كنيد؟ يك ريكوردرهايي آمده كه براي خبرنگارهاست تا فاصله 100 متر را هم ضبط مي‌كند، بهتر از هر دستگاه شنودي! تازه مجاز و قانوني!» باز هم چرخش در بازار ادامه دارد.
يكي ديگر از فروشنده‌ها مي‌گويد: «نرم‌افزاري هست روي گوشي‌ات نصب مي‌كني و خيلي راحت مكالمات را گوش مي‌دهي.» راه‌حل ديگري كه برسر راه ما قرار مي‌دهند خدمات يكي از اپرتورهاست كه وقتي آن را فعال كنيم سيستم كنفرانسش فعال مي‌شود و ما به عنوان نفر سوم مي‌توانيم شنونده آنچه آن دو نفر مي‌گويند، باشيم. نفر آخري كه از او درباره دستگاه شنود مي‌پرسيم با حالت عصباني كه حساب كار دست‌مان بيايد، مي‌گويد: «اين چيزها را برو از خارج بخر، در اينجا پيدا نمي‌كنيد بفرماييد بيرون.»