گروه سیاسی: «خالصسازی» در سیاست، دانشگاه، هنر و اخیرا در حوزه های علمیه اوج گرفته است و بنابر قول برخی افراد جبهه پایداری پرچمدار این جریان است، جریانی که تلاش دارد عقلا و میانه روها را با تکیه بر نفوذی که در برخی نهادهای قدرت دارد کنار بزند و براساس برخی نشانه ها و سیگنال ها اخیرا به سراغ چهرههای اصولگرایی نظیر قالیباف که تلاش میکند در قالب نواصولگرایی تعریف جدیدی از اصولگرایی ارائه بدهد، رفته اند.
غلامعلی رجایی، فعال و تحلیلگر سیاسی در گفتگویی ضمن ارزیابی اقدامات جریان خالصسازی و میزان پیشروی آن گفت: قضیه خالصسازی تنها مربوط به جبهه پایداری نیست بلکه یک سیاست است که اعمال میشود و مدتها است که انجام شده تا جایی که بنده به نقل از آیتالله حائری شیرازی شنیدم که به او گفته بودند اگر برای ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی فعالیت نمیکنید، شما را در لیست قرار بدهیم اما در نهایت نام او در لیست مجلس خبرگان قرار نداده بودند چراکه آیتالله حائری شیرازی گفته بود اگر خدایی نکرده اتفاقی برای رهبری بیافتد غیر از هاشمی رفسنجانی چه کسی را دارید؟
به گزارش خبرآنلاین بخش هایی از گفت و گوی رجایی را در ادامه می خوانید:
لذا قضیه خالصسازی مربوط به مدتها قبل است تا جایی که مرحوم هاشمی رفسنجانی نیز در زمره خودیها قرار نداشت، در مجموع افرادی که میخواهند داوطلب شوند اما نظر آنها با نظر آقای جنتی تفاوت داشته باشد، به نوع دیگری با آنها رفتار میشود، بنابراین خالصسازی یک سیاست است.
- جریان خالصسازی نظری نسبت کم و زیاد شدن آراء ندارند چراکه همین افراد از جمله رسایی گفته بودند که آراء زیاد شود، شانس آنها برای حضور کم میشود.کما اینکه در حال حاضر جریان پایداری جریان مقبولی نیست همانطور که اگر در حال حاضر نظرسنجی درباره مصباح و هاشمی رفسنجانی صورت بگیرد، فاصله آراء و نظرات پیرامون هر دو فرد کهکشانی است، بنابراین این قبیل افراد جایگاهی میان مردم ندارند و فکر میکنند به دلیل اینکه ویترین نظام جمهوریت است با آرای پایینی میتوانند هم پارلمان و هم پاستور را تصرف کنند، بنابراین این افراد دغدغه حضور مردم را هم ندارند.
در این میان قشر خاکستری که در سبد آرای اصلاحطلبان هستند امکان دارد در نبود این جریان، با سرمایهگذاری افرادی نظیر لاریجانی، قالیباف و روحانی تا حدودی حضور پیدا کنند اما در مجموع قشر خاکستری به دلیل اینکه از وضع اداره کشور نگران و عصبانی است، این دعوت را اجابت نخواهد کرد ولی ممکن است درصد کمی از قشر خاکستری تحت تأثیر تبلیغات قرار بگیرند و یا شاهد مناظرات متفاوتی باشیم، که در نهایت حضور پیدا کنند. لذا جریان خالصسازی دغدغه کمیت آراء را ندارد چراکه با آرای ۱۰ یا ۱۵ درصدی هم میتوانند بگویند که ما انتخابات برگزار کردیم.
در حقیقت همان سیاستی که وارد شورای نگهبان شد و گفت اگر هاشمی رفسنجانی وارد عرصه انتخابات شود، پیروز خواهد بود اما مصلحت این است که وارد نشود، همین مصلحت را هم در مورد بقیه افرادی که امکان دارد وارد پارلمان شوند و نظرات متفاوتی نسبت به وضعیت موجود داشته باشند، به کار بگیرند لذا طبیعی است که استصواب به اصلاحطلبان برسد و مصلحت هم شامل افرادی نظیر قالیباف شود کما اینکه تیغ مصلحت به امثال لاریجانی رسید.
جریانی وجود دارد که این افراد معتقد هستند نزدیکترین برداشت و کنش را نسبت به حاکمیت دارند و دیگران همگی دور هستند و فاصله دارند و یا زاویه دارند، مخالف و منتقد هستند، لذا نام این اقدام خود را خالصسازی گذاشتند چنانچه در انتخابات ریاست جمهوری گذشته مشاهده کردیم فردی مانند لاریجانی که ۱۲ سال رییس مجلس بود با بهانههای واهی در این دوره قرار نگرفت البته لاریجانی در واکنش به بهانههای مذکور بیانیه داد و به این نکته اشاره کرد که هیچ کدام از ایرادات مربوط به او نیست.
اما در هر صورت تصمیم بود و آن تصمیم عملیاتی شد و عملاً هم در جهت ستمی که در حق لاریجانی شد و رهبری فرمودند، اقدامی صورت نگرفت. شاید حکم حکومتی باید داده میشد که لاریجانی وارد عرصه شود که اگر این اقدام صورت میگرفت رئیسی به راحتی وارد پاستور نمیشد و چه بسا اصلا به پاستور نمیرفت.
در نهایت قضیه خالصسازی و یا همان یک دستسازی که جمهوریت نظام را زیر سوال برده یکی از ناپاکترین جریانها است. در حقیقت جمهوری اسلامی به حضور مردم، گستره دامنه حضور مردم در انتخابات بستگی دارد کما اینکه مقام معظم رهبری و امام خمینی ره نیز مدام به این نکته اشاره کردند.
بنابراین اگر حضور مردم در انتخابات به مرور کمرنگ شود، امر نابخشودنی است. در شرایط فعلی دامنه حمایت جمهور نباید مانند دریاچه ارومیه کم کم از بین برود و در نهایت چیزی از آن باقی نماند.
واقعیت امر این است که از طریق پیش ثبتنام زمان گرفتند افرادی که با آنها در یک دستسازی همسو هستند را پیدا کنند. البته این اقدام عملی شد و خوب شد که اصلاحطلبان وارد این بازی نشدند.
خالصسازی سیاست است به این ترتیب که هنگام اجرای یک سیاست دولت و مجلس همدست میشوند. در حال حاضر نتیجه ناشی از خالصسازی گرفته شده کما اینکه مردم احساس میکنند از آن جمهوری که پیشتر به آن اعتقاد داشتند فاصله گرفتند و به مرور فاصله آنها افزایش پیدا کرده است.
البته هر چه جلوتر میرویم دامنه آن بیشتر میشود و موردی است که قابلیت پنهان کردن را ندارد. در مجموع اگر به فکر آبروی نظام هستند هیچ راهی به غیر از جمهوریت برای نظام نیست که منظور از جمهوریت حضور حداکثری مردم است.
اما با این روشها که افراد مورد علاقه مردم را حذف کنند، مشخص است چه اتفاقی میافتد. مانند این است که تیم النصر وارد ایران شود اما رونالدو نیاید، در این شرایط مشخص است که بازی النصر با چه استقبالی روبرو میشود.
بنابراین اگر جریانهای سیاسی و چهرههای برجسته وارد میدان نشوند انتخابات مانند سوپر مارکتی که مشتری وارد آن میشود، اقلام مورد نطر را پیدا نمیکند و سریع خارج میشود اما چنانچه ترکیب اقلامی که میخواهد متنوع باشد، زمان حضور مشتری در مغازه بیشتر خواهد شد و از نظر بنده در حال حاضر ویترین انتخابات، ویترین کاملاً خلوت و تک محصولی است و مشخص است که مردم از ویترین تک محصولی استقبال نمیکنند.