گروه بین الملل: سایمون تیسدال، مفسر سیاست خارجی در روزنامه گاردین، جو بایدن در یک سفر هفت ساعته به اسرائیل با مهربانی همدردی خود را نشان داد. مقادیر اندکی کمک به غزه روانه شدند. دو گروگان از ۲۰۰ گروگان آزاد شدند. اما نه آتش بس، نه مکث بشردوستانه یا منطقه امن، نه پایان بمباران، نه برنامه بلندمدت وجود ندارند. ترس از گسترش دامنه جنگ آغاز شده در حال افزایش است.
درعوض، موافقت غرب در مورد حمله قریب الوقوع و تمام عیار نظامی اسرائیل به غزه با هدف دست نیافتنی آن صورت گرفته است: ریشه کن کردن دائمی حماس. در حالی که بیش از ۴۰۰۰ فلسطینی جان شان را از دست داده اند تیم نتانیاهو باید با اصطلاح تلخ بایدن یعنی کارت قرمز مواجه شود، اما به تازگی چراغ سبز دریافت کرده است.
آشفتگی سیاسی غرب و سردرگمی آن در مواجهه با فاجعه، به شکلی ناامیدکننده آشکار شده است. نزاع مقامهای ارشد، اتحادیه اروپا را در این ماجرا به یک تماشاگر تقریبا بی ربط تبدیل کرده است. ریشی سوناک و اولاف شولتز مقامهای ارشد بریتانیا و آلمان نیز صرفا واژگان ملایم و محتاطانهای را بیان کردند.
در شورای امنیت سازمان ملل متحد که نگهبان حقوق بین الملل محسوب میشود فرانسه و سایر کشورها از پیش نویس قطعنامهای برای توقف خصومتها و لغو دستور اسرائیل برای تخلیه شمال غزه حمایت کردند، اما آمریکا آن را وتو کرد. متأسفانه بریتانیا به همراه روسیه به پیش نویس رای ممتنع دادند: یک زوج ناگوار.
دیپلماسی بزرگی در پشت پرده جریان دارد. بزرگترین ترس این است که اگر اسرائیل به غزه حمله گسترده تری انجام دهد حزب الله لبنان جبهه دوم جنگ را باز کند. بی ثباتی به عراق و سوریه سرایت میکند. وعدههای آمریکا مبنی بر ارائه گلوله و تجهیزات نظامی بیشتر به اسرائیل جهان اسلام را خشمگین میسازد. در همین حال، هیچ کس حتی بایدن نمیداند برنامه نتانیاهو پس از جنگ چیست.
رهبران جهان عرب که از خشم مردمان شان میترسند و حق دارند که بگویند مجازات دسته جمعی غیر نظامیان توسط اسرائیل راهی برای دفاع در برابر حملات حماس نیست. سازمان ملل نیز خواستار آتش بس است. بدون برقراری آتش بس تراژدیهای بیشتری مانند انفجار بیمارستان الاهلی المعمدانی اجتناب ناپذیر است. علیرغم آن چه مقامهای ناراضی بریتانیایی میگویند چیزی به نام تهاجم "آرام و سنجیده" وجود ندارد.
کابینه جنگی اسرائیل چهار هدف را برای "عملیات شمشیرهای آهنین" تعیین کرده است: نابودی نظامی حماس، از بین بردن تهدیدات متوجه اسرائیل از سوی غزه، حل بحران گروگان گیری و دفاع از مرزهای دولتی و شهروندان اسرائیل. با این وجود، مقامهای اسرائیلی اعتراف میکنند که هنوز در حال بحث در مورد آن چه پس از آن رخ خواهد داد هستند. با این وجود، به نظر میرسد استراتژی خروجی وجود ندارد.
نهاد مستقل بین المللی گروه بین المللی بحران هشدار داده که حمله به معنای مقابله با حماس در زمین خود آن گروه است و احتمالا خونین خواهد بود. خلاصی پایدار غزه از تمام مظاهری که اسرائیلیها آن را تروریسم میدانند و فلسطینیها آن را مقاومت میخوانند بدون تغییرات سیاسی گستردهتر غیرممکن خواهد بود. با این فرض که حماس سرنگون خواهد شد چه کسی ممکن است غزه را اداره کند؟ یک مدیر منصوب از سوی سازمان ملل با حمایت نیروهای حافظ صلح؟ یک نوع نماینده عالی بین المللی مانند قضیه بوسنی؟ پیشنهاد شده که میتوان کنترل غزه را به تشکیلات خودگردان فلسطین بازگرداند کنترلی که توسط حماس در سال ۲۰۰۷ میلادی از آن تشکیلات گرفته شد. با این وجود، تشکیلات خودگردان ضعیف میباشد و مورد بی مهری قرار گرفته است. در آغازین قدم محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین باید راه را برای رهبران تازه منتخب باز کند.
در هر صورت مشخص نیست که رهبران ضعیف غربی تا چه اندازه میتوانند حل و فصل جنگ و مراحل پس از آن را مدیریت کند. حمایت به ظاهر بی قید و شرط بایدن و سوناک از اسرائیل باعث میشود آنان نتوانند خود را به عنوان میانجی صلح مطرح نمایند. اتحادیه عرب بار دیگر خواستار احیای مذاکرات برای تشکیل کشور فلسطین شده است. با این وجود، اسرائیل بیش از هر زمان دیگری گوش شنوایی در برابر این خواسته ندارد.
بایدن از سال ۲۰۲۱ مرتکب سه اشتباه اساسی در خاورمیانه شده است. او با تمرکز بر مسائل داخلی و مسئله چین سعی کرد منطقه خاورمیانه را نادیده بگیرد. سیر تحولات نشان داد این کاری غیر ممکن است. اشتباه دوم آن که او از توافق نامه ابراهیم دوره ترامپ و کارزار عادی سازی رابطه اسرائیل و اعراب حمایت کرد. این در حالیست که آن توافق نامه و کارزار به شکل مرگباری در تلاش بودند تا مسئله فلسطین را دور زده و به آن نپردازند. اشتباه سوم آن که زمانی که نتانیاهو یکی از طرفداران ترامپ کودتای ضد دموکراتیک خود را تحت عنوان اصطلاح قضایی انجام داد و همراه با او اعضای کابینه اش که افرادی از جریان راست افراطی و متعصب هستند به ضمیمه کردن کرانه باختری رو اردن به خاک اسرائیل مبادرت ورزیدند و همزمان تلاشهای امریکا برای کاهش تنش با ایران تضعیف شد، بایدن به سختی دچار شکست شد.
این یخبندان اکنون به شدت ذوب شده است، اما نه به این دلیل که رهبر اسرائیل ناگهان تغییر کرده است. نتانیاهو به شدت برای زنده ماندن میجنگد. وقتی بایدن روز چهارشنبه در تل آویو از هواپیمای ریاست جمهوری امریکا پیاده شد و برای دست دادن به سمت نتانیاهو رفت نتانیاهو او را همانند یک خرس نیازمند در آغوش گرفت. نتانیاهو امروز شخصی خطرناک، عمیقا نامحبوب، دو چهره و سمی به نظر میرسد. اغراق نیست اگر بگوییم او میتواند بایدن را با خود به پایین بکشاند. پس از شوک اولیه که آن دو را به یکدیگر نزدیک کرد هر دوی آنان دوباره در مسیرهای متفاوتی قرار گرفتند. نتانیاهو به دور از کاهش تنش یک "جنگ طولانی" را پیش بینی میکند. در واقع، به نظر میرسد این همان چیزی است که او میخواهد.
"دیوید راتکاف" نویسنده در این باره نوشته است: "این به نفع هیچ کس نیست مگر نتانیاهو که احتمالا پایان دولت اش را با پایان نبرد آتی با حماس گره خورده میبیند". درگیری طولانی مدت، ایجاد تلفات غیرنظامی بیشتر و بی ثباتی منطقهای بیشتر میتواند آمریکا را به شکلی عمیقتر به سوی نزاع در خاورمیانه بکشاند.
بایدن در دام نقاط کور و طبیعت خود گرفتار شده اکنون مالک این جنگ شده است. اگر اوضاع بدتر شود گریزی از آن وجود نخواهد داشت. او در حال حاضر یک جنگ طولانی برای مبارزه با روسیه در اوکراین دارد. او به طور بالقوه با جنگ سرد یا گرم با چین مواجه میشود. ولادیمیر پوتین و شی جین پینگ که هفته گذشته در پکن دیداری دوستانه داشتند، نظاره گر اوضاع هستند.
درباره وضعیت ایجاد شده هر فردی ممکن است مقصر باشد، اما مطمئنا تمام تقصیر متوجه بایدن نیست. این فاجعه زیر نظر او در حال آشکار شدن است. دوستان ترامپ و جمهوری خواهان در کمین هستند. تا انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا به سختی یک سال دیگر باقی مانده است. این تصور تلخی است که نتانیاهو که بایدن هفته گذشته برای نجات اش کارهای زیادی انجام داد در میان کسانی باشد که شکست او را تشویق میکنند.