گروه سياسي - رسانهها:از وقتی حسن روحانی گفت نمیشود مردم را به زور به بهشت برد، برخی ائمه جمعه حملات شدیدی را علیه او آغاز کردند که به تفصیل در خبرها آمده است.
به نوشته جعفر محمدي در سايت عصر ايران در این باره دو نکته قابل توجه و تأمل است: 1 - اگر سخنان روحانی را با بیانات رهبر معظم انقلاب که چند روز پیش از آن اظهار شد را مقایسه کنیم، در مییابیم که هر دو یک سخن گفته بودند. مقایسه کنید: سخنان رهبر انقلاب در مورخه 23 اردیبشهت 93 : حاکم اسلامى میخواهد کارى کند که مردم به بهشت برسند؛ به سعادت حقیقى و اُخروى و عقبائى برسند؛ [لذا] راهها را باید هموار کند. اینجا بحثِ زور و فشار و تحمیل نیست؛ بحثِ کمک کردن است. فطرت انسانها متمایل به سعادت است، ما باید راه را باز کنیم؛ ما باید کار را تسهیل کنیم براى مردم تا بتوانند خودشان را به بهشت برسانند؛ این وظیفهى ما است، این کارى است که امیرالمؤمنین بار آن را بر دوش خود گرفته است و احساس وظیفه میکند که مردم را به بهشت برساند.
سخنان روحانی در 3 خرداد 93 : بگذاریم مردم خودشان راه بهشت را انتخاب کنند، نمیتوان با زور و شلاق مردم را به بهشت برد. پیامبر (ص) شلاق در دست نداشت، پیامبر (ص) بشیر و نذیر بود و ما نیز باید بشیر و نذیر باشیم.همه باید کاری کنیم که آرامش در جامعه حاکم باشد. همان طور که ملاحظه میشود، هم رهبری و هم روحانی گفتهاند که انتخاب راه بهشت باید با خود مردم باشد و هر دو به صراحت تمام تأکید داشتهاند که این مهم، با زور محقق نمیشود. حال چرا بعد از سخنان روحانی ، عدهای از ائمه جمعه به طور هماهنگ علیه وی تاختهاند، از عدم توجه به این حدیث علوی سرچشمه میگیرد که فرمود:انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال. (به آنچه گفته میشود بنگر ، نه به کسی که میگوید.)
وقتی این روایت از سوی کسانی که باید مبلّغ کلامی و عملیاش باشند نادیده گرفته میشود،نتیجهاش این میشود که "هر چه فلان مقام که ما دوستش نداریم گفت، باید علیهاش بشوریم" و این بار،قرعه به نام حسن روحانی افتاده بود. خطبه های نماز جمعه ، همواره با این جمله شروع میشود:"اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم."بیتردید اولین مخاطب توصیه به تقوا و نظم، خود خطبای محترم هستند و سپس بقیه مردم. و قولی از قرآن کریم که فرمود: یا ایها الذین آمنوا ، لم تقولون ما لاتفعلون (ای کسانی که ایمان آوردهاید، چرا بدانچه میگویید عمل نمیکنید؟!).
2 - در نهایت، بحثهای آقایان به جایی رسید که رهبری و روحانی از قبل همان را گفته بودند. آخرین سخنان حجت الاسلام سید احمد خاتمی ،خطیب جمعه تهران را بخوانید: "رسالت حکومت دینی این است که جاده بهشت را صاف کند، ماموریتش هم این است حکومت وظیفه دارد جاده را هموار کند برای بهشتی شدن مردم."
جای شکرگزاری به درگاه احدیت است که آقایان نهایتاًبه همان جایی رسیدند که قبل از همه رهبر معظم انقلاب و سپس رئیس جمهور روحانی بدان تأکید داشتهاند. اگر کار حکومت ، جاده سازی به سمت بهشت باشد (که مجموع نظرات نهایتاً به اینجا رسید) میتوان این گونه گفت که بعد از جادهسازی و ترغیب به حرکت بر روی آن جاده، حکومت دیگر وظیفهای ندارد. (فذکّر انّما انت مذکّر،لست علیهم بمسیطر : "ای پیامبر! یادآوری کن، تو فقط یادآوری کننده هستی و بر مردم سیطره نداری " قرآن کریم، سوره غاشیه، آیه های 21 و 22)
برای تقریب ذهن، اگر یک مثال خاکی برای این مفهوم آسمانی بزنیم ، میتوانیم بگوییم که اگر حکومت جادهای مثلاً به سمت شمال احداث کند، راهِ عزیمت مردم بدانجا را تسهیل کرده است ولی هیچ وقت گروههای فشار را سراغ مردم نمیفرستد که به زور آنها را راهی شمال کند. حکایت حکومت و جاده و بهشت و مردم هم همین است. حکومت اسلامی جاده بهشت را هموار میکند ولی به ضرب و زور ، کسی را بدان جاده نمیفرستد و چنین حقی هم ندارد.
اما جاده صافکنی بهشت، فقط با موعظه و خطابه نیست بلکه طبق تعالیم اسلام ، یکی از مهم ترین وظایف حکومت برای رستگاری مردم، تأمین معاش است و الّا اگر زندگی مادی مردم تأمین نباشد، سخن گفتن از بهشت چندان کارساز نخواهد بود. مگر این روایتها از پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) نیست که فرمودند:"هر که معاش ندارد،آخرت هم ندارد" یا "نزدیک است که فقر به کفر بینجامد" یا "اگر فقر از دری وارد شود ایمان از در دیگر خارج میشود" و ...؟
بنابراین، اگر دولتی بخواهد با اصلاح روابط بین المللی کشور ، کاهش نرخ تورم ، افزایش صادرات ، رونق تولید و نظایر این ها ، معیشت مردم را ارتقا دهد، دقیقاً در راستای دینداری مردم و جاده صاف کنی بهشت کار کرده است ولی برخی این ها را نمی بینند و فکر می کنند جاده صاف کنی بهشت ،یعنی بگیر و ببند و ایجاد محدودیت و سانسور.