به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۲:۳۶
 
۵۵
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۳ ساعت ۰۹:۴۹
کد مطلب : ۴۴۰۰۳
مقاله وارده

دستور غلط اندرغلط ستاد نماز جمعه

گروه مقالات: نماز جمعه هفته گذشته در اکثر نقاط کشور كه به نظر مي رسد با یک دستور اقامه شد و محور خطبه های ائمه جمعه بر موضعگیری علنی علیه سخنان ریاست جمهوری پیرامون " بهشتی کردن مردم " بود. آنچه که شورای سیاستگذاری نماز جمعه بر آن تاکید و دستور داده است خطایی بسیار بزرگ و اهانت به اسلام عزیز و توهین به خرد جمعی مسلمانان بود.
علیرضا کفایی

از تریبونی رسمی و دینی و توسط اشخاصی که خود را عالم اسلامی! معرفی می کنند و در تهران و شهرهای بزرگ و مذهبی کشور عهده دار تریبون نماز جمعه هستند. نمازی که خطابه های آن در شهر تهران و مشهد و قم و سایر شهرهای مذهبی از سوی معاندین اسلام و غرب و وهابی ها بطور کامل رصد می شود و حتی سیاستهای نظام از آن تریبونها به همه جهان اعلام می گردد. ولی با کمال تاسف و در عین ناباوری در این تریبون مقدس مواردی را به اسلام عزیز ربط دادند که تا کنون هیچ تکفیری و سلفی به این شکل و آشکار بیان ننموده است.

موضوع از آنجا شروع شد که رهبری در سالروز ولادت امیرالمومنین (ع) در دیدار با جمعی از مردم ایلام در حسینیه امام خمینی با اشاره به عبارتی از حضرت امیر علیه السلام گفتند که " امیرالمومنین فرمود : اگر از من اطاعت کنید من شما را به بهشت میرسانم. عبارت امیرالمومنین در خطبه نهج البلاغه این است، میفرماید : فان اطعتمونی فانی حاملکم ان شاءالله علی سبیل الجنه. فرمود اگر آنچه من میگویم، گوش کنید و عمل کنید، من شما را به بهشت خواهم رساند ان شاءالله، و ان کان ذا مشقه شدیده و مذاقه مریزه، اگر چه این کار بسیار دشوار است بسیار سخت است تلخ است..... حاکم اسلامى میخواهد کارى کند که مردم به بهشت برسند؛ به سعادت حقیقى و اُخروى و عقبائى برسند؛ [لذا] راه‌ها را باید هموار کند. اینجا بحثِ زور و فشار و تحمیل نیست؛ بحثِ کمک کردن است. فطرت انسانها متمایل به سعادت است، ما باید راه را باز کنیم؛ ما باید کار را تسهیل کنیم براى مردم تا بتوانند خودشان را به بهشت برسانند؛ این وظیفه‌ى ما است، این کارى است که امیرالمؤمنین بار آن را بر دوش خود گرفته است و احساس وظیفه میکند که مردم را به بهشت برساند.... از جمله‌ى چیزهایى که مردم را به بهشت نزدیک میکند، بهبود معیشت مردم است....جامعه‌اى که در آن فقر باشد، بیکارى باشد، مشکلات معیشتىِ غیر قابل حل وجود داشته باشد، اختلاف طبقاتى باشد، تبعیض باشد، شکاف طبقاتى باشد، حالت آرامش ایمانى پیدا نمیکند. فقر، انسانها را به فساد میکشاند، به کفر میکشاند؛ فقر را باید ریشه‌کن کرد. کار اقتصادى، فعّالیّت اقتصادى باید به‌طور جدّى در برنامه‌هاى مسئولین قرار بگیرد، که خب امروز بحمدالله مسئولین دنبال این چیزها هستند. "

چنانکه مشاهده می کنید رهبری وظیفه حکومت را آماده کردن زمینه مناسب برای رهنمونی مردم به بهشت میداند و به صراحت استفاده از زور و فشار و تحمیل را مردود می داند و بهبود معیشت مردم، عدم تبعیض و شکاف طبقاتی را رهزن سلامت روحی و روانی و آرامش ایمانی معرفی میکند که مانع از رسیدن مردم به بهشت میشود و تاکید دارد که " ما باید کار را تسهیل کنیم براى مردم تا بتوانند خودشان را به بهشت برسانند "

آنچه هم که رئیس جمهور گفتند در واقع همان سخنان رهبری و تاکیدی بر آن بود. دکتر روحانی گفتند " بگذاریم مردم خودشان راه بهشت را انتخاب کنند، نمی توان با زور و شلاق مردم را به بهشت برد. پیامبر (ص) شلاق در دست نداشت ... بشیر و نذیر بود و ما نیز باید بشیر و نذیر باشیم، همه باید کاری کنیم که آرامش در جامعه حاکم باشد. "

ظاهراً ستاد نماز جمعه آگاهی دقیقی از دستورات دینی و سیره پیامبر (ص) و ائمه اطهار علیهم السلام ندارد و یا اگر هم آگاهی دارند، صرفاً بخاطر اینکه تقابلی با افکار آقای روحانی داشته باشند و به تخریب وی بپردازند متاسفانه خواسته یا ناخواسته با گروههای تکفیری همصدا شده اند. البته نباید از نظر دور داشت که مخالفت آنها با دکتر روحانی و تخریب وی ریشه در شکست انتخاباتی دارد و از سوی دیگر می بینند تفکرات رئیس جمهور، شمه ایی از تفکرات اصلاح طلبان را دارد و تداعی کننده تفکرات سید محمد خاتمی در دوم خرداد 76 است. اما باید از این جماعت پرسید آیا می ارزد برای کوبیدن اندیشه ایی، آنهم اندیشه ایی منطقی و انسانی و اصلاحی، مذهب را آماج حملات خود قرار دهید و مردم را از دین بری کنید ؟

آنچه که از قرآن کریم و دستورات معصومین علیهم السلام مشهود است، توجه به سعادت اخروی و دنیوی انسانهاست و تاکید بر این دارند که شرایط جامعه به سمت و سویی سوق داده شود تا مردم بتوانند راه حق را به آسانی بیابند و خود راه بهشت را انتخاب کنند. با زور و شلاق و تهدید و.... نمی توان راه سعادت را هموار کرد و ارزشی هم ندارد که خداوند به صراحت در کتاب آسمانی در فرازهای بسیاری بر این مطلب تاکید می نماید و حتی به پیامبرش دستور می دهد از جمله در سوره مبارکه " الغاشیه " که بنا بر فرموده مفسر کبیر قرآن مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان آمده است : " فذکر انما انت مذکر – پس ای پیامبر تو تذکر بده که تنها وظیفه تو تذکر دادن است. لست علیهم بمصیطر - و تو بر آنها تسلطی نداری. الا من تولی و کفر – جز آنها که اعراض کرده و کفر ورزیدند. فیعذبه الله العذاب الاکبر – که خدا آنان را به عذاب بزرگتر قیامت معذب خواهد کرد. ان الینا ایابهم – بدرستی که آنها بازگشتشان بسوی ماست. ثم ان علینا حسابهم – و سپس محققاً حساب ایشان بر عهده ماست. میفرماید : فذكر انما انت مذكر اين جمله به دليل اينكه حرف فاء بر سر دارد تفريع بر مطالب گذشته و نتيجه گيري از آن است، و معنايش اين است كه وقتي معلوم شد خداي سبحان رب ايشان است و رب ديگري سواي او ندارند، و نيز معلوم شد كه در پيش رو يوم الحساب و يوم الجزا را دارند كه در آن روز مؤمن و كافرشان جزا داده مي‏شوند، پس تو اي پيامبر ايشان را به اين حقايق تذكر بده كه انما انت مذكر، وظيفه تو - كه پيامبر خدايي - تنها همين تذكر دادن است، به اميد اينكه دعوتت را اجابت كنند و به طيب خاطر و بدون اكراه و اجبار ايمان آورند.

لست عليهم بمصيطر كلمه مصيطر در اصل مسيطر با سين بوده، كه به معناي متسلط است، و جمله مورد بحث بيان و تفسير جمله انما انت مذكر است. الا من تولي و كفر اين جمله استثنايي است از مفعول جمله فذكر كه در كلام نيامده بود، و تقدير كلام چنين است : فذكر الناس انما انت مذكر ولست عليهم بمصيطر الا من تولي منهم عن التذكرة و كفر - مردم را تذكر بده كه وظيفه تو تنها تذكر دادن است، تو دست زور به ايشان نداري مگر افرادي از ايشان كه از تذكر و پندگيري روي گردانند و كفر مي‏ورزند، چون تذكر دادن آن جناب به افراد آن چناني لغو و بي فايده است و معلوم است كه تولي و اعراض و كفر، همواره بعد از تذكر رخ مي‏دهند، پس آنچه با اين استثناء نفي شد تذكر مكرر است، گويا فرموده : تو به ايشان تذكر بده و تذكر خود را پي بگير و آن را قطع مكن، مگر از كسي كه يكبار و دو بارتذكرش دادي و او روي گردانيد و كفر ورزيد كه در اين صورت ديگر لازم نيست به تذكر خود ادامه دهي، بلكه بايد از او اعراض كني، تا خداي تعالي به عذاب بزرگتر معذبش سازد.

پس جمله فذكر... الا من تولي و كفر فيعذبه الله العذاب الاكبر در معناي آيه زير است كه مي‏فرمايد : فذكر ان نفعت الذكري... و يتجنبها الاشقي الذي يصلي النار الكبري كه رجمه و بيانش گذشت.
بعضي از مفسرين درباره اين استثناء گفته‏اند : استثناء منقطع و به معناي ليكن است، و معناي آيه اين است كه تو بر آنان دست زور نداري، و ليكن هر كس كه از دعوت تو اعراض كند و كفر بورزد خداي تعالي به عذاب اكبر گرفتارش مي‏كند، ولي آنچه به نظر ما رسيد، بهتر و به ذهن نزديك‏تر است.

بعضي ديگر گفته‏ اند : استثناء متصل است، و مستثني منه آن كلمه عليهم است، و معنايش اين است كه تو دست زوري به مردم نداري، مگر به كسي كه از تذكر روي‏گردان شود و كفر بورزد كه خداي تعالي به زودي تو را بر او مسلط نموده، دستور مي‏دهد تا با او جهاد و قتال كني، و در آخر به قتلش برساني. فيعذبه الله العذاب الاكبر منظور از عذاب اكبر عذاب جهنم است، پس آيه شريفه همانطور كه گفتيم محاذي آيه سوره اعلي است كه مي‏فرمود : الذي يصلي النار الكبري.

ان الينا ايابهم مصدر اياب به معناي بازگشتن است، و كلمه الينا خبر مقدم براي كلمه ان است، و اگر جلوتر ذكر شده براي تاكيد و نيز براي رعايت فواصل آيات بوده نه اينكه بخواهد انحصار را برساند، چون هيچ كس نگفته كه مردم بعد از مرگ بغير خداي سبحان بر مي‏گردند، تا آيه شريفه بفرمايد : تنها برگشتشان به سوي ما است، و اين جمله در مقام بيان علت عذاب اكبر در آيه قبل است.
ثم ان علينا حسابهم گفتار در باره اين آيه همان گفتاري است كه در آيه قبل داشتيم. "

چنانکه در تفسیر علامه طباطبایی به روشنی می بینیم توسل به زور برای بهشتی کردن مردم و شلاق و غیرذالک بر اساس تعالیم اسلامی و در راس آنها قرآن کریم به هیچ وجه جایگاهی ندارد و حتی خداوند سیطره پیامبرش را بر این امر منتفی اعلام می کند. آنهمه جار و جنجال و خرد سوزی و تخطئه دین و موکول کردن امر دینی به شلاق و قرار دادن تنبیه بجای تذکر و عناد و لجاج و مخالفت صریح در حکم الهی و سیره نبوی، امر توبه را بر این جمود فکران لازم و مقرر می نماید.

البته پس از این قیل و قال تکفیری ظاهراً یکی از خطبای نماز جمعه گفته است " رسالت حکومت دینی این است که جاده بهشت را صاف کند، ماموریتش هم این است حکومت وظیفه دارد جاده را هموار کند برای بهشتی شدن مردم. " باز هم جای شکر دارد که به خطای خود واقف شدند و دست از دستور به شلاق برداشتند و همان را گفتند که دکتر روحانی گفته بود. اعترافی که امیدواریم قلبی باشد و پس از این در راه خطا گام بر ندارند. ان شاءالله تعالی، و باید در ترکیب اعضای ستاد نماز جمعه و شورای سیاستگذاری ائمه جمعه تجدید نظر اساسی صورت پذیرد.