گروه سیاسی: سید ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم در اظهاراتش در صحن مجلس در زمان ارائه لایحه بودجه ۱۴۰۳ از برنامه ریزی دولت برای رفع فقر سخن گفت، این درحالیست که رئیسی ۴ اسفند ۱۴۰۰، تاکید کرده بود؛«فقر مطلق نباید به سال ۱۴۰۱ برسد. میشود در همین سال ۱۴۰۰ برطرف شود.» نمونه ای از چند نمونه ناکامی دولت در عمل به وعده هایی که در ایام انتخابات یا در ماه های اول ریاست جمهوری اش مطرح کرده بود.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، محمد باقری بنابی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی درباره این موضوع معتقد است داوطلبین ریاست جمهوری به دلیل آشنا نبودن با فضای اجرایی قبل از پیروزی چنین شعارهایی میدهند اما بعد از قرار گرفتن در مقام اجرایی با مشکلات آشنا میشوند و به فراخور آن، تغییر استراتژی میدهند.
در ادامه گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با محمد باقری بنابی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی را میخوانید:
*********
*رئیسی اسفند ماه سال ۱۴۰۰ اعلام کرد که فقر مطلق را را میتوان به زودی حل کرد و کاری کرد که حتی به سال ۱۴۰۱ نرسد اما آذر ماه سال جاری در مجلس اعلام کرد که مبارزه با فقر مطلق یکی از برنامههای دولت است، ارزیابی شما از فاصله شعار تا عمل رئیسی به چه صورت است؟
در زمان انتخابات کاندیداها در فضایی قرار میگیرند و شعارهایی می دهند اما بعد از انتخابات، فرد منتخب در فضای دیگری قرار میگیرد چراکه مشاهده میکند مشکلاتی که در اجرا وجود دارد با مشکلاتی که در جای دیگر قرار داشتند، متفاوت است. لذا همیشه در انتخابات به داوطلبین گفته میشود که واقعیتها و مشکلات کشور را مشاهده کنند و بعد اظهارنظر کنند و وعدههای انتخاباتی بدهند. بنابراین فکر میکنم رئیسی زمانی که در قوه قضائیه بود آمال و آرزوهایی داشت که با آن آرمان و آرزوها وارد بحث انتخابات شد اما وقتی در جایگاه اجرا قرار میگیرند متوجه ایرادات و مشکلاتی میشوند که با توجه به شرایط مشاهده میکنند وعدههای داده شده عملاً قابل تحقق نیست، لذا برای حل مشکلات باید یک استراتژی دیگری برای حل مشکلات کشور انتخاب کنند.
دادههای داوطلبین ریاست جمهوری با واقعیتها تطبیق ندارد
بنابراین به نظر میرسد که داوطلبین زمان انتخابات دادههایی داشتند که شاید این دادهها واقعی و منطبق با واقعیتها نبودند، الان واقعیتهای جامعه را مشاهده کردند و راهکارهایی پیشبینی میکنند که به آن آرمانهایی که وعده داده بودند، نمیتوانند دست پیدا کنند، در مجموع داوطلبین ریاستجمهوری بعد از انتخاب شدن در مسیر مشکلاتی را مشاهده میکنند که بنابر آنها استراتژی خود را تغییر میدهند.
فردی که از قوه دیگری به ریاست جمهوری میرسد نمیتواند موفق شود
*همانطور که اشاره کردید رئیسی پیش از حضور در مقام ریاستجمهوری، رییس قوه قضائیه بوده و به نظر نمیرسد که از واقعیتها و مشکلات جامعه دور بوده، باشد، نظر شما چیست؟
فضای دستگاه قضا و مقننه با دستگاه اجرایی متفاوت است، بر همین اساس میگوییم رییسجمهور باید از دستگاههای اجرایی بالا بیاید وقتی فردی از قوه دیگر که تجربه اجرایی ندارد به ریاستجمهوری میرسد، همین مشکلات را دارد، لذا اگر کسی که دستگاه اجرایی باشد و از فرمانداری، استانداری و سپس وزارت به ریاستجمهوری برسد، صد در صد میتواند موفق شود اما وقتی فردی از دستگاه دیگر به ریاست قوه مجریه برسد و به این صورت باشد که از اول تا آخر عمرش نماینده بوده و هیچگونه تجربهای در دستگاههای اجرایی ندارد، نمیتواند موفق شود اما فردی که زمانی در دستگاههای اجرایی بوده و زمان دیگری هم نماینده بوده، نسبت به بقیه افراد میتواند موفقیت بیشتری داشته باشد. در نهایت به نظر بنده به دلیل اینکه رییسی از ابتدا در دستگاه قضائی بود شاید در آنجا تئوری را مشاهده کرده بود اما عملی را مشاهده نکرده بود، این اتفاقات میافتد.
وقتی دلار دست افرادی باشد که امضای طلایی دارند، این تخلفات شکل میگیرد
*گشت ارشاد مدیران از جمله وعدههای رئیسی بود اما امروز شاهد فساد بزرگ در حوزه چای هستیم، ارزیابی شما از این وعده و عمل به چه صورت است؟
با توجه به وضعیت و ساختارهای اقتصادی و سیاسی در کشور روزنه برای تخلف فراوان است و عملاً کشور با این مشکل مواجه است، این اتفاقات نظیر اشتباهات و تخلفاتی در دولتهای مختلف صورت گرفته لذا باید مشاهده کرد رئیس دولت و وزرا چگونه با این تخلفات برخورد میکنند، اما به نظر بنده با این ساختار اقتصادی کشور پیشبینی میشود که چنین تخلفاتی صورت بگیرد، در حقیقت وقتی انحصاری و رانتی شد و دلار در دست افرادی باشد که امضای طلایی دارند، این تخلفات شکل میگیرد.
حتی اگر حکومت امام زمان هم این گونه رانتها و افراد با امضای طلایی حضور داشته باشند، این تخلفات صورت خواهد گرفت. اگر میخواهیم جلوی تخلفات را بگیریم باید و باید ساختارهای اقتصادی و سیاسی کشور را اصلاح کنیم به این ترتیب که تصمیمات در اتاقهای شیشهای گرفته شود.
بنابراین تخلفات با این ساختارهای اقتصادی عملاً کشور را با مشکل مواجه میکند، اگر مسئولان میخواهند اقدامی انجام دهند باید ساختارهای اقتصادی کشور را اصلاح کنند، شفافیتی که گفته میشود منظور این است که ارز به کدام شرکت تخصیص داده میشود، چه زمانی تخصیص داده میشود و چه زمانی قرار است جنس وارد کشور شود.در مجموع تخلفات منجر به ناامیدی و مایوس شدن مردم میشود.
اگر هزار تا گشت ارشاد داشته باشیم باز هم فساد شکل میگیرد
*بنابراین به نظر میرسد که گشت ارشاد مدیران کارکرد مناسبی نداشته است؟
خیر، بنده این را نمیگویم، گشت ارشاد مدیران شعارهایی است که داده میشود، هزار تا گشت ارشاد بگذارند اما تا زمانی که ساختارهای اقتصادی به این ترتیب باشد کماکان فساد داریم همه هم پلیس باشیم اما خود پلیسها هم با مشکل مواجه میشوند.