گروه جامعه: بیش از پنج میلیون نفر از ایرانیان در کشورهای دیگر زندگی میکنند. این آخرین آماری است که امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه از تعداد مهاجران ایرانی داده است. هر کدام از مهاجران دلیلی برای رفتن داشتند، یکی از وضعیت اقتصادی به ستوه آمده بود و دیگری برای باز کردن پنجرههای جدید علمی و کاری در زندگی خود، راهی کشورهای دیگر شد.
به گزارش تجارت نیوز، پروند مهاجرت از ایران اما تنها به پنج میلیون نفر محدود نمیشود. بسیاری از افراد در صف سفارتخانهها و گرفتن ویزا ماندهاند. بسیاری هم میل به مهاجرت دارند. بسیاری از آنها که رفتهاند هم تمایلی برای بازگشت به ایران ندارند. بلیتی یک طرفه گرفتهاند تا بنایی تازه و همیشگی در کشور دیگری بسازند.
شرایطی که بهرام صلواتی، تحلیلگر ارشد مهاجرت آن را تونل وحشت مهاجرت بدون بازگشت میداند.
روی دیگر ماجرا، تاثیرات روانی میل، تصمیم و اقدام به مهاجرت است. پدیدهای که میتواند تنشهای روانی خاص خود را به دنبال داشته باشد. ترک کردن تمام آنچه که فرد مهاجر در سرزمین خود به آن خو گرفته، دوستان، آشنایان، مکانها و... گاهی آسیبزا میشود. یکی از برنامههای نهمین کنگره انجمن روانشناسی ایران که اخیرا برگزار شد هم در همین مورد بود؛ یعنی بررسی پدیده مهاجرت از منظر روانشناسی. علی صاحبی، مربی ارشد موسسه واقعیت درمانی گالسر در این برنامه، ابعاد روانی-اجتماعی مهاجرت را بررسی کرد.
تب تند میل به مهاجرت از ایران
صاحبی در این مورد گفت: «سلامت روان به سه عامل برمیگردد. یک عامل قبل از مهاجرت میشود. یعنی فرد پیش از مهاجرت سلامت روانی داشته است یا نه؟ حین مهاجرت هم در این روند باید در نظر گرفته شود. به این معنا که در مهاجرت چه اتفاقی میافتد؟ یا اینکه چه اتفاقی میافتد که فرد تصمیم به مهاجرت میگیرد؟ پس از مهاجرت هم مرحله بعدی است.»
او ادامه داد: «واقعیت این است که دلایل مهاجرت در نوع مسائل مربوط به سلامت روان نقش بسیار زیادی دارد. به چه دلیلی فرد مهاجرت قصد مهاجرت دارد؟ در حال حاضر هر فردی را میبینیم قصد مهاجرت دارد. کجا؟ هر جا که بشود. فقط میخواهند از اینجا بروند. برای همین است که شرایط افراد بعد از مهاجرت متفاوت میشود.»
فرد مهاجر امکان سوختگیری عاطفی دارد؟
مربی ارشد موسسه واقعیت درمانی گالسر در ادامه این برنامه گفت: «موقتی یا دائمی بودن مهاجرت هم مهم است. کسی که حق انتخاب برای ماندن یا ترک کردن دارد، شرایط بسیار متفاوتی را تجربه میکند. در سراسر جهان اینگونه است و برخی مجبور میشوند سرزمین خود را ترک کنند.»
او ادامه داد: «مهم است که فرد بعد از مهاجرت امکان دیدار مجدد از کشور خود را دارد یا نه. این امکان میتواند هم سیاسی باشد، هم اقتصادی. یعنی فردی که در کشور دیگری زندگی میکند، پول دارد که دوباره به سرزمین خود برگردد؟ به عبارتی فرد امکان سوختگیری عاطفی و شناختی دارد یا نه.»
صاحبی گفت: «گاهی فرد مهاجر میخواهد افق جدید در زندگی خود باز کند، اما برخی میخواهند از فلاکت نجات پیدا کنند. فلاکت میتواند اقتصادی باشد یا سیاسی و اجتماعی. گروهی از مهاجران پناهندگان هستند. کسانی که به اردوگاهها میروند. بماند که در این اردوگاهها چه تروماهایی برای آنها شکل میگیرد. گروهی دیگر اما مانند دانشجویان کم کم با فرهنگ جامعه مقصد آشنا میشوند، بعد تصمیم به ماندن یا ترک آنجا را میگیرند.»
زنان در مهاجرت موفقتر هستند
مربی ارشد موسسه واقعیت درمانی گالسر گفت: «نکته دیگر در مهاجرت، شخصیت فرد مهاجرت است. هر آدمی با هر تیپ شخصیتی میتواند مهاجرت کند؟ پژوهشها نشان میدهند که تیپهای شخصیتی مختلف (فارغ از جنسیت) به مهاجرت پاسخهای متفاوتی نشان میدهند.»او گفت: «ضمن آنکه از نظر جنسیتی، زنان در امر مهاجرت موفقتر هستند؛ چراکه خود را زودتر سازگار میکند. ارتباطگیری زنان متفاوت از مردان است.»
بررسی سن مهاجرت از منظر روانشناسی
علی صاحبی در ادامه برنامه گفت: «یکی دیگر از مسائلی که در فرآیند مهاجرت مهم است و بسیار کم به آن پرداخته میشود، سن افراد است. فرق دارد که فرد در 28 سالگی مهاجرت کند یا 60 سالگی.»او ادامه داد: «به طور کلی همانطور که سلمان اختر (روانکاو هندی-امریکایی) گفته مهاجرت یک برهمزننده ثبات است. یعنی فرد از جامعهای که نظام آن را میشناسد به جایی میرود که هیچ شناختی از نظام آن ندارد و به هیچ عنوان نمیتواند آن پیشبینی کند. اگر ساختار روان مهاجر در سرزمین خودش تقویت شده باشد، در زمان مهاجرت میتواند ثبات بهتری داشته باشد.»
مهاجرت در خانواده
علی صاحبی در ادامه به بررسی مهاجرت در خانواده پرداخت: «پدر و مادر مهاجرت را انتخاب میکنند و تنشها و استرسهای مربوط به آن را هم تجربه میکنند. فرزندان اما مهاجرت را انتخاب نمیکنند. به ناگهان آنها را از دامن پدربزرگ و مادربزرگ، فامیل و آشنایان دور کرده و به جایی دیگر میبرند.»
او ادامه داد: «شیرخوارگان در فرآیند مهاجرت، آسیب روانی بسیار کمی میبینند. کودکان هم نسبت به پدیده مهاجرت فانتزیهایی دارند که هم میتواند آسیبزا باشد و هم سازگارانه. بستگی به این دارد که پدر و مادرها ماجرا را چگونه مدیریت کنند.»
صاحبی توضیح داد: «در سیاهه استرسهای مربوط به کودکان، استرسها را از یک تا 100 رتبهبندی کردهاند. در این سیاهه، مرگ والدین در جایگاه 100 قرار دارد. مرگ برادر یا خواهر در جایگاه 95 است. استرس تغییر مدرسه در جایگاه 90 قرار دارد. حالا فکر کنید کودک به مدرسهای برود که نه زبان آن را بداند نه فرهنگش را. نحوه تعامل را هم نمیداند. این شرایط میتواند برای کودک آسیبزا باشد.»
سوگواری مضاعف نوجوانان با مهاجرت
مربی ارشد موسسه واقعیت درمانی گالسر گفت: «نوجوانان بیشتر از کودکان در فرآیند مهاجرت در معرض خطر هستند. برخی از والدین میگویند که برای فرزند نوجوان خود قصد مهاجرت دارند، اما من توصیه میکنم اگر برای فرزند نوجوانتان چنین تصمیمی دارید، این کار را نکنید. اجازه دهید فرد وارد مرحله جوانی شود، بعد تصمیم بگیرید.»
او ادامه داد: «اساسیترین مشکل نوجوانان در فرآیند مهاجرت، بدتنظیمی هیجانی سرگشتگی است. اغلب افراد بعد از مهاجرت نوعی از سوگواری را دارند، اما نوجوانان سوگواری مضاعف دارند.»
مهاجرت در میانسالی و سالمندی
اما مهاجرت در میانسالی و سالمندی چگونه است؟ آیا این دورههای سنی برای مهاجرت زمان مناسبی است؟ صاحبی در این مورد گفت: «پژوهشهای متفاوتی درباره مهاجرت در سالمندی انجام شده است. برخی میگویند سالمندی زمان بسیار بدی برای مهاجرت است و برخی دیگر میگویند اگر فرد سالمند، تکالیف تحولی خود را خوب گذرانده باشد، زمان بسیاری خوبی برای مهاجرت است.» او ادامه داد: «مهاجرت در میانسالی اما آسیبهای زیادی دارد. مهاجرت در میانسالی مانند ساختن خانهای مدرن روی یک بنای قدیمی است که بسیار کار مشکلی است.»