گروه سیاسی: نشست سید ابراهیم رئیسی، با ۵۰ نفر از دبیران کل احزاب و فعالان سیاسی، دوشنبه ۱۱ دی ماه برگزار شد. این جلسه که حدود ۱۵۰ دقیقه به طول انجامید، در شرایطی برگزار شد که طی ماههای گذشته و در فرایند پیش ثبت نام، ثبت نام و بررسی صلاحیت نامزدهای نمایندگی مجلس شورای اسلامی، اعتراضها و نقدهای مختلفی از سوی نمایندگان احزاب مطرح میشد.
به گزارش فرارو، برخی از نمایندگان معتقدند برخی مسائل باعث دلسردی مردم نسبت به انتخابات شده است، غلامرضا نوری قزلجه، رئیس فراکسیون مستقلین مجلس شورای اسلامی در این خصوص گفت: «با عملکردی که هیئتهای اجرایی در بحث ردصلاحیتها داشتند خیلی تنور انتخابات را سرد کردند و امیدواریم در ادامه مسیر این وضعیت جبران شود.» بر اساس قوانین انتخابات مجلس شورای اسلامی، اگر نامزدی یا به تعبیری داوطلبی تایید صلاحیت نشود، میتواند از هفدهم تا نوزدهم دی ماه، اعتراض کند. سپس شورای نگهبان به مدت یک ماه یعنی تا ۱۹ بهمن ماه بررسی مجدد خواهد کرد.
برخی از فعالان سیاسی معتقدند نشست رئیس جمهور با وجود مثبت بودن، تاثیر زیادی روی نرخ مشارکت مردمی در انتخابات ندارد و به تغییرات دیگری نیاز است، سید محمد علی ابطحی، فعال سیاسی اصلاح طلب، در این باره گفت: «با برگزاری یک جلسه با رئیس جمهور که اتفاق خاصی رخ نمیدهد و چیزی به شکل پررنگ تغییر نمیکند. تفاوتی نیز در جامعه ایجاد نمیشود. این ها، گفتگوهای تشکیلاتی و درون نظامی است و با این جلسات تغییری در آراء مردمی نیز رخ نمیدهد، اما در نهایت، اگر نقدها و پیشنهاداتی که در این جلسه مطرح شد، به بار بنشیند شاید تغییری رخ دهد. برای مثال پیشنهادی که من دادم و گفتم بهتر است نقش مجلس جدیتر شود و ملت احساس کنند که مجلس در راس امور است. این نوع نگاه شاید بتواند اصل مشارکت را بهبود ببخشد، گرچه من چندان امیدوار نیستم. درباره اصلاح طلبان نیز شرایط چندان فرقی نکرده است. مسئله اصلاح طلبان و غیراصلاح طلبان این است که چگونه میتوان کاری کرد که مردم مشارکت بیشتری داشته باشند. مشارکت جدی مردم در انتخابات است که تعیین کننده همه چیز است. به اعتقاد من، مشکل قهر مردم یک مشکل جدی است که فقط به اصلاح طلبان ربطی ندارد و به طور کلی در نگاه مشارکتی جامعه تاثیر دارد.»
برخی از فعالان حوزه سیاسی معتقدند بهتر است برای جذب حضور حداکثری احزاب به مجید انصاری، دبیر اجرایی مجمع روحانیون مبارز، از افرادی است که معتققد است باید به مسئله رد صلاحتها دقت بیشتری شود، وی در این باره گفت: «از دید من این جلسه فعلاً تأثیری در روند انتخابات ندارد. بسیاری از جریانات از جمله برخی احزاب اصلاحطلب که از احزاب بزرگ و مورد اقبال جوانان هستند، حتی شاید یک نفر هم از اعضای آنها نتوانستند ثبتنام کنند یا ثبتنام نکردند، چون در گذشته هر وقت ثبتنام کردند، رد صلاحیت شدند و کسی از مسئولین پاسخگو نبودند؛ لذا خود به خود کسی ندارند که لیست دهند و از او حمایت کنند. اعضای شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها، خواستههای حدأقلی جریانات سیاسی و مردم را مدنظر قرار دهند و از هماکنون به فکر اصلاح قوانین و رویهها برای انتخابات آتی باشند. البته اگر سخنان رهبری را جدی تلقی میکنند که ایشان برای اسلامیت و جمهوریت، انتخابات را ضروری و لازم تعبیر کردند.»
الیاس حضرتی، فعال سیاسی اصلاح طلب و نماینده پیشین مجلس نیز پیشنهاداتی در این زمینه ارائه کرده و گفته است: «انتخابات به تاخیر افتاده و ثبت نامهای مجدد انجام شود. اکثریت ۲۴ هزار نفر ثبتنامکننده تایید صلاحیت شوند. اقدامات عاجلی در زمینه حل مشکلات اقتصادی صورت گیرد. تصمیماتی جهت ارتقا و بالا بردن جایگاه مجلس صورت گیرد.»
احمد وحیدی وزیر کشور شرکت در انتخابات را فرصت کم نظیری برای ملت دانسته است و تاکید دارد حضور مردم و همه جناحهای سیاسی در این انتخابات الزامی است. او گفته است، انتخابات فرصت کمنظیری برای ملت است که با حضور قوی میتوانند یک مجلس قوی را رقمبزنند. برخی کارشناسان حوزه سیاست داخلی معتقدند ابراهیم رئیسی جلسه با احزاب را با هدف افزایش مشارکت احزاب و مردم در انتخابات برگزار کرده است. اما برخی دیگر از جمله جواد امام سخنگوی جبهه اصلاحات میگویند عدم دعوت و حضور، آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات نمیتواند به معنای تلاش برای جذب مشارکت حداکثری باشد.
غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی و فعال سیاسی اصلاح طلب در این باره گفت: «واقعیت امر این است که فلسفه برگزاری جلسه با رئیس جمهور خوب است و هیچکس نمیتواند نسبت به آن ایرادی بگیرد، اما چه زمانی این جلسه تشکیل شده است؟ برای رفع تکلیف؟ برای اجرای شوی تبلیغاتی؟ برای این که فقط بگوییم برای جذب حداکثر مشارکت اقدامی را انجام داده ایم؟ این حرکت فقط برای جذب حداکثر مشارکت مردم بود؟ بالا نشستن برخی افراد خاص از جمله آقای آقاتهرانی چه مفهومی داشت؟ یعنی دولت ما دولت پایداری است؟ پایداری چه تفاوتی با سایر احزاب و جناحها دارد؟ بهتر بود از یک سال قبل از ثبت نام احزاب دعوت میشدند تا مشارکت کنند و دغدغههای احزاب شنیده میشد. این رفتارها، همه، شوی تبلیغاتی است. این جلسات چندان مفید نیست. همین نکاتی که در جلسه مطرح شده است، کدام یک را آقای رئیسی قول داد که من انجام میدهم؟ حالا که همه ثبت نام کرده و آمده اند چه کاری میتوان انجام داد؟ در حال حاضر مقصر اصلی مشارکت مردم در انتخابات، مجلس یازدهم و دولت سیزدهم است. این مجلس و دولت مردم را ناامید کرده اند.»
وی افزود: «تا حدودی حرکات آقای اژه ای، مردم را امیدوار کرده، برای مثال ایشان با زندانیان دیدار کرده است. واقعیت این است که من به این جلسات در این مقاطع زمانی اعتقاد ندارم چرا که هیچ مکانیسمی برای ارائه پیشنهادات احزاب و گروهها ارائه نشده است. از همه اینها گذشته، پرسش دیگر این است که دولت هم اکنون چه نقشی دارد؟ مقصر اصلی عدم مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم است و دولت سیزدهم. بزرگترین اختلاس در این دولت اتفاق افتاده است. چرا این اتفاق رخ داد؟ حتی گفته میشود که اعلام نکنید، مردم ناامید میشوند. چرا سری به دانشگاهها نمیزنیم؟ به جز بسیج دانشجویی، هیچ گروهی در دانشگاهها فعال نیست. یک دلخوشی به نام اینترنت برای دانشجوها باقی مانده بود که آن هم گران شد. دولت عامل اصلی در کاهش مشارکت مردم و مجلس «هیزم بیار» این آتش است. مردم ما، مردم خوبی هستند و میگویند نباید قهر کرد. من حتی به برخی از افراد نقد کردم که اصلا چرا در جلسه با آقای رئیسی شرکت کردید؟ حالا چه وقت جلسه بود؟ شما چگونه میتوانید تقاضاهای ما را به کرسی بنشانید؟ رهبری بر امنیت، رقابت و مشارکت انتخابات تاکید کرده اند چه میزان از این اصول در کشور در حال تحقق است؟»
با وجود همه وعدهها و تلاشها برای افزایش نرخ مشارکت مردمی در انتخابات برخی فعالان سیاسی همچنان جریان خالص ساز را در کاهش احتمالی نرخ مشارکت مقصر میدانند، منصور حقیقت پور، فعال سیاسی اصولگرا در این خصوص گفت: «جریانی در کشور حاکم است که تمامی مدیریت کشور را مختص تیم و قبیله خود میداند و اگر از مفهوم «خالص سازی» که دقیقا حال این گروه را شامل میشود صحبت کنیم، حقیقت این است، که این افراد مملکت را خالص برای خودشان میخواهند و برای افراد دیگر حق و حدی قائل نیستند که وارد حوزه مدیریت، قانون گذاری و ... شوند. طبیعیست که برخی از جریانها نسبت به این شرایط معترض شوند و بگویند که چرا فقط مملکت را برای خودتان میخواهید آن هم در شرایطی که مملکت به همه تعلق دارد. اگر از ظرفیت حضور همه استفاده کنیم مجبور نخواهیم بود کارهای بزرگ را به افراد کوچک بسپاریم و سپس در گیر ناکارامدی و ضعف در اجرا شویم. همه نباید از یک دانشگاه فارغ التحصیل شده باشند یا به یک حزب خاص وابستگی داشته باشند. به همین دلایل است که بسیاری از سرمایه گذاران ایرانی و نخبگان، مهاجرت کرده اند. سرمایه گذاران ایرانی در قطر، ترکیه، چین و مالزی چرا رفته اند؟»
وی افزود: «ما در به کارگیری نیروهای بالنده ایرانی در همه سطوح ضعیف عمل کرده ایم. هر زمان فرصتی را فراهم کنیم که افرادی که خط قرمزهای نظام را رعایت میکنند وارد عمل شوند، میتوانیم مطمئن باشیم که کشورمان پیشرفت میکند. در حوزه انتخابات هم با جریانی رو به رو هستیم که حقی برای هیچکس در مشارکت و مدیریت قائل نیست در ماههای اخیر چه تعدادی از دانشمندان ما از دانشگاهها خالص سازی شدند. چه اشکالی دارد که افرادی که اختلاف نظر دارند نظر ارائه دهند؟ همه افراد باید در چارچوب ظرفیتهای نظام امکان صحبت داشته باشند.»
سید حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران از دیگر افرادی است که معتقد است باید به همه احزاب و گروههای سیاسی توجه ویژه شود. وی در این باره گفت: «ما حزب، تجربه و ظرفیتهای انسانی در حزب را به پای هیچ گروه و جمعی فدا نمیکنیم. تجربه ما متعلق به مردم است و ما اصطلاحا روی سر کچل این مردم به نمایندگی رسیدیم و امروز آنچه من و دوستانم در حزب کارگزاران دارند متعلق به خودمان نیست و متعلق به کشور است.»
حمید رسایی، مسئول کمیته انتخاباتی شریان و عضو جبهه پایداری، از افرادی است که برعکس حقیقت پور معتقد است این جلسه بسار پربار بوده و فضا برای فعالیت همه احزاب باز است. وی گفت: «جلسهی خوبی بود مثل همه جلسات قبلی که معمولا آقایان میآیند و حرفهایشان را میزنند. اصلاحطلبان ناراضی و ناراحت بودند از اینکه چرا حاکمیت به آنها سهم بیشتری در تائید صلاحیتها نمیدهد. از این طرف دوستان اصولگرا پاسخ میدانند که باید طبق قانون عمل شود. چیزی که خیلی عجیب بود این بود که هیچکس از آنها بر اجرای قانون تاکید نمیکرد و اعتراضشان صرفا این بود که چرا سهمشان از کیک بیشتر است. اصلاحطلبان همواره از رد صلاحیت گلایه میکنند و نباید این امر را بهانه قرار دهند. من در جلسه تاکید کردم که کمترین نقش در مشارکت را این امر دارد. بیشترین نقش در کاهش مشارکت را سبک زندگی مردم دارد. سکونت فرزندان مسئولان در خارج از کشور، دور دور کردن فرزندان مسئولان با ماشینهای میلیارد دلاری، رانتخوریها، تبعیض، سکونتها در مناطق خوش آب و هوا، فاصله طبقاتی، سبک مدیریتی غیر مردم و توام با ناکارآمدی که برخی از مسئولان دارند و باند بازی و زد و بندهای محفلی بیش از هرچیز دیگری در کاهش مشارکت اثر دارد نه بحث ردصلاحیتها.»