گروه سیاسی: از همان روزهای ابتدایی پس از پیروزی مسعود پزشکیان در چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری گمانههایی درباره سفر او به عراق به عنوان اولین سفر خارجی دولت جدید مطرح شده بود و با گذشت زمان این احتمال تقویت شد تا اینکه خبرگزاری دولتی ایرنا رسما اعلام کرد که مسعود پزشکیان رئیسجمهور روز چهارشنبه ۲۱ شهریورماه ۱۴۰۳ در اولین سفر خارجی خود عازم عراق خواهد شد. دیدارهای دوجانبه با مقامات عالی عراقی و امضای یادداشتهای همکاری امنیتی از جمله برنامههای این سفر است. پزشکیان در این سفر همچنین به زیارت عتبات عالیات میرود و حضور در بصره و اربیل از بخشهای احتمالی این سفر خواهد بود. با توجه به آنکه سفر مسعود پزشکیان به عراق قبل از عزیمت به نیویورک خواهد بود، بیشک میتواند پالسی برای تقویت سیاست خارجی پیرامونی ایران در دولت جدید به موازات تلاش برای مذاکرات با غرب باشد. لذا برای بررسی اهمیت و اهداف سفر مسعود پزشکیان به عراق سایت دیپلماسی ایرانی به گفتوگویی با
محمدصالح صدقیان، تحلیلگر ارشد مسائل جهان عرب نشسته که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
همانطور که از قبل هم قابل پیشبینی بود مسعود پزشکیان، عراق را به عنوان نخستین مقصد سفر سیاست خارجی خود انتخاب کرد. از منظر محمدصالح صدقیان این انتخاب چه معنایی در دیپلماسی دولت چهاردهم دارد؟
واقعیت آن است که پیش از فوت مرحوم سیدابراهیم رئیسی، مقرر شده بود که ایشان طی سفری به عراق اسناد تهیهشده مربوط به حوزههای اقتصادی، تجاری، گمرکی، مرزی و امنیتی بین تهران و بغداد را امضا کند. اما با فوت رئیسی و عدم سفر ایشان، این اسناد بلاتکلیف ماندهاند. لذا ضرورت و اولویت داشت که دولت جدید به فوریت با سفر به عراق و امضای این اسناد به مناسبتهای اقتصادی، تجاری، گمرکی، مرزی و امنیتی دو کشور سروسامان دهد. اگر بخواهم به شکل مشخص روی سؤال شما تمرکز کنم، به نظر من سفر مسعود پزشکیان به عراق به عنوان اولین سفر سیاست خارجی دولت چهاردهم از چند بعد قابل ارزیابی است؛ نخست به ویژگیهای شخصیتی و شخصی خود آقای پزشکیان بازمیگردد که ارادت ویژهای به حضرت علی (ع) دارد و بارها گفته بود که سعی دارد با سفر به نجف اشرف، ادای احترامی به آن حضرت داشته باشد. بُعد دوم این سفر، همان نکتهای است که قبلا اشاره داشتم. یعنی امضای هر چه سریعتر موافقتنامههای دو کشور که در زمان آقای رئیسی اسناد مربوط به آن آماده شده بود که...
در این بین اخباری درخصوص وظایف جدید سفارت جمهوری اسلامی ایران در بغداد هم به گوش میرسد. شما در این رابطه اخبار جزئیتری دارید؟
بله. نکته شما درست است. اکنون وظایف جدیدی برای سفارت جمهوری اسلامی ایران در عراق تعریف شده و گویا جمهوری اسلامی ایران و دولت قرار است که حمایت و پوشش خود را در قالب این سفارت از تجار، بازرگانان و صادرکنندگان ایرانی در عراق داشته باشد.
به چه نحو؟
به این نحو که سفارت جمهوری اسلامی ایران در عراق، پوشش حساب السی (LC) برای صادرکنندگان و تجار ایرانی که اجناس خود را به عراق صادر میکنند، داشته باشد.
چرا چنین وظایف جدیدی برای سفارت ایران در عراق تعریف شده است؟
به هر حال باید اذعان داشت که اکنون برای صادرکنندگان ایرانی برخی چالشها، مشکلات و موانع درخصوص بازگرداندن پولشان از عراق به ایران وجود دارد. به همین دلیل سفارت جمهوری اسلامی ایران در بغداد روی این مسئله تمرکز کرد و کار ویژهای انجام داد.
یعنی به خاطر تحریمها و مشکلات پولی و بانکی، صادرکنندگان ایرانی اجازه بازگشت پولشان به داخل کشور را ندارند؟
بالاخره تحریمها هم مؤثرند. به خاطر همین تحریمها با عراق مناسبات بانکی نداریم. لذا تجار، بازرگانان و صادرکنندگانی که میخواهند اجناس و کالای خود را به عراق بفرستند، برایشان هیچ تضمینی وجود ندارد که بتوانند پولشان را به داخل کشور بازگردانند. برای حل این مشکل، سفارت جمهوری اسلامی ایران در بغداد سعی کرده است دولت جمهوری اسلامی ایران را ضامن بازگرداندن این پول بازرگانان و تجار ایرانی کند و صادرکننده ایرانی به این اطمینان دست پیدا کند که اگر کالا یا جنسی را به عراق صادر کرد، دولت جمهوری اسلامی ایران ضامن بازگرداندن یا حداقل حفظ سرمایه این تاجر ایرانی است و با توجه به ذخیره ارزی دیناری ایران در بانکهای عراقی، میتواند این سرمایه را حفظ کند. لذا باید در سفر آقای پزشکیان اسناد این مسئله هم امضا شود. به همین دلیل من متصورم که آقای پزشکیان انتخاب بسیار مناسبی برای سفر به عراق به عنوان اولین سفر خارجی خود داشتند. چون باید به فوریت این مشکلات حل میشد. قبلتر گفتم که اسناد تهیهشده در دولت قبل هر چه زودتر باید به امضای دولت جدید میرسید و همزمان قطعا سفر آقای پزشکیان به عراق پیش از عزیمت به نیویورک یک پالس مثبت در مناسبات تهران - بغداد و همچنین در نگاه کلانتر، پالس مثبتی برای بهبود روابط با کشورهای پیرامونی در دولت چهاردهم خواهد بود.
علاوه بر عتبات عالیات و بغداد، گویا قرار است رئیسجمهوری ایران سفری هم به بصره و اربیل داشته باشد. مناسبات جمهوری اسلامی ایران و اقلیم کردستان عراق در دولت چهاردهم را چگونه ارزیابی میکنید. به هر حال در دوره رئیسی، روابط تهران- اربیل به واسطه برخی اقدامات دچار آسیب شده بود؟
اولا طبق اخبار رسیده گویا قرار است که آقای پزشکیان سفری هم به اقلیم کردستان عراق و اربیل داشته باشند، اما هنوز این سفر قطعی نیست. دوما اگرچه روابط تهران و اربیل در دوره مرحوم رئیسی دچار برخی اتفاقات شد، اما با سفر نچیروان بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق در همان دوره مرحوم رئیسی این روابط بهبود پیدا کرد و آقای نچیروان بارزانی، حتی در مراسم گرامیداشت آقای رئیسی و همچنین مراسم تحلیف آقای پزشکیان حضور داشتند. در همان دوره مرحوم رئیسی، نچیروان بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق هم در دیدارها با مقامات ایرانی، تفاهمات و موافقتنامههای امنیتی، مرزی و تجاری بسیار خوبی را به امضا رساند و دو طرف سعی کردند که مناسبات تهران و اربیل را به حالت قبل بازگردانند و تا حدود بسیار زیادی هم موفق شدند. از طرف دیگر اگر بخواهیم روابط ایران و اقلیم کردستان عراق را به دو بخش تقسیم کنیم، علاوه بر مناسبات تهران - اربیل ما از اول مناسبات بسیار حسنهای با سلیمانیه داشته و داریم و این مناسبات همواره مناسبات عمیق و بسیار خوبی بوده است که...
بله اتحادیه میهنی کردستان عراق و طالبانیها همواره مناسبات خوب با تهران داشته و دارند، اما حزب دموکرات کردستان عراق چطور؟ آیا بارزانیها هم همین نگاه را دارند؟
همانطور که گفتم آقای نچیروان بارزانی در همان دوره آقای رئیسی، تفاهمات و موافقتنامههای بسیار خوبی را با جمهوری اسلامی ایران امضا کرد و تقریبا مناسبات تهران - اربیل هم به نقطه قابل قبول و قابل دفاع قبل بازگشته است و به نظر من این روند در دوره آقای پزشکیان هم ادامه پیدا خواهد کرد. اکنون نکته حاد یا مشکل غیر قابل حلی در روابط ایران و اقلیم کردستان عراق وجود ندارد.
در مناسبات امنیتی و بحث گروههای مسلح و معارض کردی هم قائل به چنین برداشتی هستید؟
بله. در این باره هم موافقتنامههای بسیار خوبی امضا شده و اقلیم کردستان هم پذیرفته است که این گروههای معارض کردی را به داخل خاک عراق منتقل کند و این کار هم صورت گرفته است و اکنون نگرانی از این بابت وجود ندارد. حتی دستگاه «آسایش» (دستگاه امنیتی و پلیسی اقلیم کردستان) هم در راستای توافقنامههای امنیتی جمهوری اسلامی ایران با عراق و اقلیم کردستان، همکاریها و همراهیهای خود را داشته باشد و اتفاقا بخشی از اسنادی که قرار است در سفر آقای پزشکیان به عراق امضا شود، مربوط به همین موضوعات امنیتی و مرزی است.
علاوه بر بغداد، عتبات عالیات و احتمالا اقلیم کردستان، طبق اخبار واصله مسعود پزشکیان گویا احتمالا به بصره هم سفری خواهد داشت، اما شنیدهها حکایت از آن دارد که این سفر منوط به گامهای عملی عراق برای لایروبی اروند است. واقعا چرا تاکنون عراقیها هیچ اقدامی برای لایروبی اروند انجام ندادهاند؟
به نظر من در لایروبی اروند مشکل حاد و غیرقابل حلی وجود ندارد. اما موضوع اینجاست که آمریکاییها اجازه آن را نمیدهند.
یعنی الان مشکل فقط آمریکاییها هستند؟ در عراق مخالفتی وجود ندارد؟
اینچا چند موضوع است. اولا همانطور که گفتم آمریکاییها اجازه لایروبی را نمیدهند و در این زمینه کارشکنی خود را دارند. از طرف دیگر نباید برخی مشکلات درونی عراق را هم نادیده بگیریم. چون در بصره و همچنین در اروندرود هم مشکلات متعددی وجود دارد. لذا برای حل همه این مسائل در جهت لایروبی اروندرود باید یک زمانی تخصیص داده شود تا بتوان این گامهای عملی را برداشت که...
۵۰ سال! نیمقرن برای برداشتن گامهای عملی در جهت لایروبی اروندرود برای عراقیها کافی نیست؟ خلعتبری بهعنوان وزیر امور خارجه وقت ایران، ذیل توافق الجزایر در سال ۱۹۷۵، عراق را مکلف به این لایروبی کرد که هم در دوره صدام حسین و هم در دوره ۲۱ساله پساصدام تاکنون روی زمین مانده است.
ببینید، ما اکنون روابط بسیار حسنه و خوبی را بین جمهوری اسلامی ایران و عراق شاهدیم و تقریبا تمام مناسبات مرزی و زمینی دو کشور بدون مشکل است؛ یعنی طبق توافقنامه الجزایر در سال ۱۹۷۵ مشکلات مرزی زمینی بین دو کشور از کرمانشاه و قصر شیرین گرفته تا مرزهای جنوبی در خوزستان حلوفصل شده و تنها بند برجایمانده از توافق الجزایر همان موضوع لایروبی اروندرود است که البته به نظر من زمینه مثبتی از سوی عراقیها هم برای لایروبی آن وجود دارد. اما همانطور که گفتم، هم کارشکنی آمریکاییها و هم برخی مشکلات در بصره و در موضوع اروند وجود دارد که البته بحث مفصل و مصاحبه جداگانهای میطلبد، اما من امیدوارم هرچه زودتر موضوع لایروبی اروندرود به نتیجه برسد.
بدون تعارف، نگاه شما به عراقیها قدری خوشبینانه است؛ چون حتی اگر لایروبی اروند را کنار بگذاریم، موضوع برزمینمانده دیگر تکمیل خط آهن شلمچه-بصره است...
که آن هم متأثر از کارشکنی آمریکا و تحریمهاست.
حتی اگر تحلیل شما را هم بپذیریم، به نظرتان در دولت آقای پزشکیان مناسبات ایران و عراق با تداوم تحریمها به کجا خواهد رسید؟ به هر حال شما در مصاحبه قبلی با «شرق» به واسطه سفر رجب طیب اردوغان به عراق، نگرانیای جدی از افول مناسبات تجاری و اقتصادی ایران با عراق در سایه تحریمها و بروز و ظهور رقبای جدی برای ایران مانند ترکیه، چین و دیگر کشورها در بازارهای عرق داشتید.
من همچنان بر گفتههایم در مصاحبه قبلی با روزنامه «شرق» تأکید دارم؛ چون واقعیت امر این است که کماکان این مشکلات و بحرانها وجود دارد و متأسفانه باید اذعان کرد که در سایه تداوم تحریمها، روز به روز شاهد افول و کمرنگشدن نقش و نفوذ اقتصادی و تجاری ایران در بازارهای عراق خواهیم بود. به هر حال باید این را هم در نظر بگیریم که آمریکاییها فشاری بسیار جدی به نظام اقتصادی و ساختار پولی و بانکی و بانک مرکزی عراق آوردهاند تا مناسبات خود را با ایران کاهش دهد. اکنون حسابهای ارزی و کمکهای دلاری به تجار و بازرگانان عراقی برای مراودات با ایران داده نمیشود. مقررات جدید در نظام بانکی عراق متأثر از فشارهای آمریکا، ضربهای جدی به مناسبات تجاری دو کشور (ایران و عراق) خواهد زد؛ چون ایرانیها در مقایسه با تجار ترکیهای، چینی یا دیگر کشورها با چالشها، مشکلات و موانع بسیار زیادی دستوپنجه نرم میکنند. اکنون در مسئله سادهای مانند حواله پولی یا بانکی و بحث حساب ارزی و همچنین مسئله السی، تجار ایرانی مشکلات بسیار زیادی دارند. به همین دلیل جا دارد دوباره تکرار کنم که آقای پزشکیان هرچه زودتر این سفر به عراق را انجام بدهد و اسناد مربوط به حوزههای بانکی را امضا کند؛ چون میدانیم که اکنون ایران حسابی در بانک «تیبیآی» عراق دارد و اگر این اسناد امضا شود تجار مشخصا میتوانند از دینار عراقی استفاده کنند.
همان بانکی که ۱۰ میلیارد دلار طلب ایران از عراق به این بانک ریخته شده تا از این پول در موارد غیرتحریمی نظیر کالاهای اساسی و دارو استفاده شود؟
بله و با امضای اسناد توسط آقای پزشکیان، تجار و صادرکنندگان ایرانی مشخصا میتوانند از حساب دیناری ایران در بانک «تیبیای» استفاده کند. این یک سود دوطرفه است؛ یعنی امضای این اسناد هم میتواند به بازرگانان، صادرکننده و تولیدکنندگان ایرانی کمک کند و از طرف دیگر به واردکننده عراقی هم کمک خواهد کرد. من هشدار میدهم که روابط اقتصادی ایران در عراق در حال تنزل است و رقبای جدی مانند ترکیه و چین کمکم دارند جای ایران را میگیرند. ما باید هرچه زودتر برنامههای جدی و اساسی برای بهبود جایگاه و نفوذ اقتصادی و تجاری ایران در بازارهای عراق داشته باشیم و همزمان گام اساسی نسبت به لغو تحریمها و کنارگذاشتن موانع و مشکلات پولی و بانکی در دولت آقای پزشکیان برداشته شود.
به موضوعات دیگر هم بپردازیم. همانطور که حضرتعالی هم استحضار دارید، بعد از سفر مسعود پزشکیان به عراق، وی برای سخنرانی در مجمع سالانه سازمان ملل راهی نیویورک خواهد شد. با توجه به آنکه دولت چهاردهم روی مذاکره با غرب با هدف لغو تحریمها و احیای برجام تمرکز جدی دارد، آیا این سناریوی احتمالی وجود دارد که تهران بخواهد از طریق میانجیگری بغداد با آمریکاییها مذاکراتی را کلید بزند؟
منظورتان این است که بخواهیم سفر عراق را به سفر مسعود پزشکیان به نیویورک گره بزنیم؟
بله، تقریبا چنین چیزی مدنظرم است.
خیر؛ من ارتباطی بین سفر مسعود پزشکیان به عراق با سفر وی به نیویورک نمیبینم و این دو سفر کاملا از هم جدا و مستقل هستند.
اما بغداد در سالهای اخیر تلاشهای میانجیگرایانه بسیاری در جهت کنترل تنش تهران- واشنگتن داشت. چرا اکنون قائل به ادامه تلاشهای عراق دراینباره نیستید؟
بله، عراق در سالهای گذشته و مشخصا در دوره حسن روحانی سعی کرده بود از طریق برخی تلاشهای میانجیگرایانه، تنش در روابط ایران و آمریکا را کاهش دهد، اما به نظر من اکنون دیگر چنین تلاشهای میانجیگرایانهای از سوی عراق برای مدیریت و کاهش تخاصم در مناسبات تهران و واشنگتن وجود ندارد. از طرف دیگر، بعید میدانم جمهوری اسلامی ایران و آقای پزشکیان بخواهند از ظرفیت عراق برای مذاکرات با آمریکاییها استفاده کنند. بنابراین سفر پزشکیان به عراق کاملا در راستای سیاست خارجی منطقهای جمهوری اسلامی ایران و برای بهبود روابط تهران و بغداد قابل ارزیابی است و سفر آقای پزشکیان به نیویورک هم بهعنوان اولین سفر فرامنطقهای رئیسجمهور جدید ایران، در یک قالب دیگر باید تحلیل شود.
در چه قالبی؟
در قالب تحلیل سیاست خارجی دولت جدید ایران.
چطور؟
ببینید سفر آقای پزشکیان به نیویورک و سخنرانی او در مجمع عمومی سازمان ملل مشخص میکند که دولت چهاردهم چه برنامه، نگاه و راهبردی به مناسبات و تحولات جاری منطقهای و فرامنطقهای دارد و چه راهکاری در قبال برخی بحرانها و جنگها مانند جنگ اوکراین، جنگ غزه، برجام، تحریم، پرونده هستهای، مذاکره با غرب و نظایر آن دارد. بنابراین سخنرانی آقای پزشکیان در نیویورک، بهعنوان اولین و مهمترین سخنرانی خارجی رئیسجمهور بسیار مهم است. من در یادداشتی قبل از تشکیل کابینه چهاردهم نوشتم که تعیین تکلیف برجام یکی از مهمترین موضوعات و سرفصلهای دیپلماسی در دولت جدید است و چون آقای پزشکیان وعده مذاکره با غرب را داده، به نظر من این سخنرانی و دیدارهای او (پزشکیان) در نیویورک با مقامات اروپایی و غربی بهشدت حائز اهمیت است. البته لازم به ذکر است که مهمتر از سخنرانی پزشکیان در مقر سازمان ملل، به نظر من موضوع هماهنگی و دیدارهای بین پزشکیان با مقام معظم رهبری درخصوص برنامه کاری و نحوه سخنرانی آقای پزشکیان در نیویورک خواهد بود؛ چون باید بپذیریم که سخنرانی آقای پزشکیان در نیویورک منعکسکننده رهنمودهای مقام معظم رهبری در حوزههای راهبردی و پرونده کلان و حساس سیاست خارجی است و قطعا آقای پزشکیان با این سخنرانی یک پیام و پالس مهم را به کشورهای منطقهای و فرامنطقهای درخصوص پروندهها و موضوعات مختلف خواهد فرستاد.
در لابهلای تحلیل خود به این نکته اشاره کردید که نخستین سفر پزشکیان به عراق میتواند پالس مثبتی هم برای مناسبات منطقهای داشته باشد؛ قدری این موضوع را میشکافید؟ به شکل مصداقی منظرتان چه پالسی و برای چه کشور یا کشورهایی است؟
به نکته مهمی اشاره کردید. وقتی آقای پزشکیان اولین سفر خود را به عراق خواهد داشت، طبیعتا کشورهای منطقهای و بهخصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز از آن برداشت مثبتی میکنند که اولویت دیپلماسی دولت جدید ایران به بهبود و ارتقای روابط با همسایگان اختصاص دارد. اما نکته مهم اینجاست که برای مثال، در یکی از کلیدیترین روابط منطقهای ایران، اگرچه شاهد بازسازی، ترمیم و احیای روابط عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران هستیم، اما هنوز سایه برخی کدورتها در مناسبات دو کشور وجود دارد و روابط تهران-ریاض صرفا در حوزه دیپلماتیک برقرار شده و کماکان مناسبات اقتصادی، تجاری و سایر موضوعات به نقطه ایدئالی نرسیده است. در نتیجه، جا دارد دولت چهاردهم یک جهش بسیار مناسب را در روابط خود با این کشورها و بهخصوص عربستان ایجاد کند و من در ظرفیت آقای عراقچی میبینم که بتواند کار مهمی در این زمینه انجام دهد. منتها این موضوع به زمینه و شرایطی نیاز دارد که اتفاقا با سفر آقای پزشکیان به عراق و ارسال پالس مثبت به کشورهای منطقه، این پیششرطها فراهم خواهد شد و من به سیاست خارجی دولت پزشکیان خوشبین هستم. البته از همین تریبون روزنامه «شرق» خطاب به دولت آقای پزشکیان و شخص آقای عراقچی میگویم که برای رسیدن به یک نقطه ایدئال در مناسبات منطقهای و فرامنطقهای باید یک دیپلماسی بهاصطلاح پرملات، پرتحرک و پرتلاش را در دستور کار قرار داد. یکی از مهمترین حوزهها منطقهای، به کشورهای عربی با محوریت عربستان سعودی اختصاص دارد و تصور من این است که فضای مثبتی وجود دارد تا شاهد جهش در روابط تهران-ریاض در همه زمینهها باشیم.