گروه سیاسی: «اسرائیل دنبال آن بود که مسعود پزشکیان از نابودیاش بگوید باز هم خود را مظلوم نشان دهد. اما پزشکیان با سخنرانی خود دست اسرائیل را از پشت بست.»این موضوعی است که غلامعلی جعفرزادهایمنآبادی، نماینده سابق مجلس در گفتوگو با هممیهن «فشارها بر رئیسجمهور برای انتقام از اسرائیل» را بررسی کرد که در زیر آمده است:
در شرایط کنونی تندروها بر این عقیدهاند که ضعف موضعگیری دولت طی این دوماه موجب شد اسرائیل جرأت پیدا کند سیدحسن نصرالله را ترور کند. ارزیابی شما از فشارها برای انتقام از اسرائیل چیست؟
اتفاقاً آقای پزشکیان در زمین صهیونیستها بازی نکرد. آنها آرزو داشتند که پزشکیان از نابودی اسرائیل صحبت کند و آن را بهانه کنند برای مواضع و حملات تندتر. زمان سخنرانی او کسی سالن اجلاس را ترک نکرد و حتی حضار برای او کف زدند. او از صلح صحبت کرد و چهره واقعی ایران را نشان داد نه چهره تندروها را. تندروها نان خود را از جنگ، دعوا و اختلاف میخورند ولی پزشکیان از صلح و آشتی و عدم خونریزیها صحبت کرد. اتفاقاً اگر پزشکیان مواضع تند میگرفت چهبسا صهیونیستها گستاختر میشدند و اتفاقات تلختری میافتاد.
اما پزشکیان تقریباً دست آنها را از پشت بست. صهیونیستها از این مواضع آچمز شدند. آنها فکر میکردند پزشکیان هم از نابودی اسرائیل میگوید و راه برای مظلومنمایی نتانیاهو باز میشد و اجازه ضمنی از اعضای سازمان ملل میگرفت که هر کاری دلش میخواهد انجام دهد. قتل ناجوانمردانه سیدحسن نصرالله هیچ ربطی به این موضوعات ندارد و ادامه همان اتفاقات پس از حمله حماس به اسرائیل است. چهبسا مواضع پزشکیان بتواند پایانی برای گستاخیهای صهیونیستها و خونریزیهایش شود. پزشکیان عاقلانه، منطقی، درست و با سیاست و مدبرانه سخنرانی کرد.
در شرایط فعلی که خطر تشدید تنش خارجی و احتمال جنگ برای کشور وجود دارد، صدای واحد در نظام و نهادهای حاکمیتی ضروری به نظر میرسد. چطور میتوان این صدای واحد را محقق کرد؟
واقعاً باید پایان دوره تندروها باشد. همانطور که در انتخابات با ورود رهبری تندروها مهار شدند، باز هم با ورود رهبری تندروها مهار شوند. آنها فضای مجلس و حتی بیرون را متشنج میکنند. به نظر من تاریخ در آینده مینویسد که بیشتر این تندروها عامل صهیونیستها هستند. وگرنه کدام آدم عاقلی به دنبال جنگ، تنش، دعوا، انزواطلبی و خونریزی است؟ تندروها حاضر نشدند تا غزه یا لبنان بروند. در حال حاضر راه باز است و اگر عاشق جنگ هستند سریع به لبنان اعزام شوند و نگران داخل کشور هم نباشند. اما من مسلم میدانم با وجود پربرکت رهبری منطقی و عاقل، ایران وارد جنگ نخواهد شد.
برخی از تندروها معتقدند پیام رهبری مبنی بر اینکه «مسلمانان جهان در کنار لبنان بایستند» به معنای فتوای جنگ است. نظر شما در این مورد چیست؟
هر کسی دوست دارد در این جهاد شرکت کند به لبنان اعزام شود. اول هم از مجلس شروع کنیم. این به معنای ورود ایران به جنگ نیست. بلکه به این معناست که مسلمانان جهان لبنانیها را تنها نگذارند. بنابراین این آقایان که تابع فتوای جهاد هستند، به لبنان اعزام شوند تا در این جهاد شرکت کنند.
پزشکیان در انتخابات چهرهای بود که با شعار صلح و تنشزدایی در عرصه سیاست خارجی شناخته شد و در برابر چهرههایی بودند که از رویکرد متفاوت و جنگ سخن میگفتند؛ همانطور که الان هم جریانهای سیاسی و رسانهای نزدیک به نامزد رقیب به اهرم فشاری در همین راستا تبدیل شدهاند. برای کاهش این دوقطبی، حملات و فضاسازیها علیه دولت در شرایط کنونی چه میتوان کرد؟
محور تصمیمگیری و تصمیمسازی دولت رهبری و مردم هستند. مقام رهبری عاقل، منطقی، دنیادیده و سیاستمدار بزرگی هستند، مردم نیز در جامعه متقاضی عدم ورود به جنگ هستند. مسلماً ایران نه شرایط جنگ را دارد نه شرایط جنگ را ایجاد میکند. بعید میدانم پزشکیان در دام این گروه بیفتد چراکه عاقلتر از این حرفهاست. بهویژه با وجود آقایان ظریف و عراقچی و این خبرگان سیاسی دنیا که در کنار ایشان هستند.
عملکرد احزاب چهرههای سیاسی چطور به وفاق بیشتر در جامعه میانجامد؟
وفاقی که پزشکیان از آن سخن میگوید به صورت صددرصد در کشور اتفاق نمیافتد. چراکه یک درصد کوچکی از اقلیت در کشور به هیچ صراطی مستقیم نیستند. آنها تمامیتخواه مطلق هستند. اما بقیه احزاب روشنگر، معتدل اصلاحطلبان و افراد سیاسی دلسوز نظام کمک کنند که این وفاق برای اولین بار رقم بخورد. در حال حاضر کشور با صبر و حوصله اداره میشود که قابل ستایش است. در حال حاضر سیاسیون منطقی در کشور داریم که میدانند چه کار میکنند و اسیر احساسات نمیشوند. درست مانند زمان حمله آمریکا به عراق، که ایران خویشتنداری و مدیریت کرد. ایران اتفاق لبنان را هم مدیریت میکند اما به آن ورود پیدا نمیکند.