گروه سیاسی: «ظریف غلط میکند»، «ظریف بیجا میکند» و ...؛ این ترجیع بند سخنان طیف رادیکال در روزهای اخیر است. «بهارستان» و خیابان ندارد، مخالفان دولت و مشخصا منتقدان ظریف چنان تند شدهاند که به وضوح شاهد تغییر ادبیاتشان هستیم.به گزارش رویداد۲۴، از امیرحسین ثابتی و رسایی و دیگر نمایندگان تندرو مجلس گرفته تا نیروهای حاضر در همه تجمعات خودجوش که پلاکاردهایشان رنگ و بوی تهدید معاون رئیس جمهور را دارد؛ لحن مخالفان به طرز مشهودی نسبت به یکی، دو هفته قبل تفاوت کرده است. در بررسی چرایی این شدت لحن، اما باید به چند نکته توجه داشت.
۱. کشور هنوز درگیری بحرانهای مختلف داخلی و خارجی است و مردم نیز با مشکلات متعددی از جمله گرانیهایر روزافزون دست به گریباناند. پالسهایی که از سوی مسئولان ارسال میشود، اما نوید تغییر اوضاع را میدهد. از معاونان رئیس جمهور گرفته تا برخی چهرههای اصولگرا سیگنال مذاکره ارسال میکنند و این امید وجود دارد که دونالد ترامپ نیز در آمریکا قصد داشته باشد در مواجهه با ایران مسیر دیپلماسی را امتحان کند. در عین حال شاهد شروع بررسیهای مجدد حول محور FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام هستیم که به نوبه خود میتواند در حل مشکلات اقتصادی نقشآفرین باشد.
این طور که به نظر میرسد، مجموع نشانههای مورد اشاره، مخالفان دولت را نگران کرده که نکند با ادامه رویه فعلی، دولت مستقر موفق به باز کردن گرهای از کار مردم شود. بدیهی است که افزایش رضایتمندی مردم و مقبولیت بیشتر دولت، جریان سیاسی بازنده در انتخابات را با چالشهایی رو به رو خواهد کرد.
۲. از جمله چالشهایی که با تغییر اوضاع برای مخالفان دولت ایجاد خواهد شد، بحران هویتی است. این گروه – هرچند اندک که باشد – یک پایگاه اجتماعی دارند و برای حفظ و تقویت آن، به ناکامی دولت نیازمند هستند. بدنه اجتماعی این طیف مثل سایر مردم، شهروندان این مملکت بوده و با مشکلات موجود دست و پنجه نرم میکنند لذا کم شدن مشکلات از یک طرف آنها را به دولت مستقر و سیاستهایش خوشبین کرده، از سوی دیگر این تلنگر را خواهد زد که همه آنچه تا کنون بر علیه دولت میشنیدهاند، چیزی غیر از مواضع مغرضانه و مبتنی بر سیاسیکاری نبوده است. ریزش سرمایه اجتماعی در چنین وضعیتی حتمی است و قطعا طیف رادیکال برای نرسیدن به آن مرحله هر کاری خواهند کرد.
۳. نکته دیگر این است که اگر روش پیشنهادی ظریف و همفکرانش دولت جواب داده و از راه دیپلماسی و تعامل با جهان، تحریمهای اقتصادی رفع شده و رفاه نسبی در کشور ایجاد شود، رادیکالها دست خالی مانده و دیگر بهانهای برای حمله به جناح سیاسی رقیب خود ندارند. به ثمر رسیدن رویکرد دولت، آنها را ناگزیر به پذیرش شکست خواهد کرد و تند شدن ادبیات آنها در روزهای گذشته میتواند به خاطر نگرانی از رسیدن به آن نقطه باشد.
۴. دلیل دیگر در تغییر لحن مخالفان دولت، همان است که محمدجواد آذری جهرمی گفته؛ «احتمالا از نطقهای سازماندهی شده چند روز اخیر مجلس، مطلعید. این نطقها کاربرد داخلی ندارند، چه بسا در افکار عمومی داخلی، به سود آن فردی باشد که زیر حمله قرار گرفته است. کاربرد اصلی این نطقها مخابره این پیام به رفقا و شرکای خارجی است که «بدانید و آگاه باشید که کت همچنان تن ماست، به تیم جدید بها ندهید و همچنان با ما معامله کنید».
۵. موضوع دیگری که در بررسی چرایی تند شدن رادیکالها نباید از نظر دور داشت، تلاش آنها برای انحراف افکار عمومی است. این علاوه بر حمله به ظریف و دولتیها، سران قوای دیگر به خصوص محسنیاژهای را مخاطب قرار داده و خواستار برخورد با ظریف هستند! روزنامه اصلاحطلب هممیهن در شماره امروز به همزمانی تند شدن ادبیات مخالفان دولت با آغاز بررسی مجدد پرونده چای دبش اشاره کرده و نوشته: «تندروها میخواهند با یک تیر چند نشان را بزنند. اول و مهمتر از همه، خارج کردن مسئولین دولت قبل از زیر تیغ حکم سنگین دادگاه چای دبش است. تندروها با دقت در مورد این پرونده سکوت کردهاند؛ درحالیکه این پرونده نهتنها بزرگترین فساد تاریخ ایران است، بلکه در ابتدای دولت آقای رئیسی هم اتفاق افتاد و حتی وزیر مربوط و شاید هم بیش از یک وزیر در این پرونده متهم هستند که حداقل یکی از آنان پیش از این پرونده هم محکومیت قطعی پیدا کرده و زندان رفته است.
تاکنون کسی ندیده است که تندروها اعتراض جدی به این فساد بسیار بزرگ و آشکار کنند و از دستگاه قضایی درخواست برخورد نمایند. به همین دلیل، برای رد گم کردن حالا حملات خود را در قالب طرح سوال به سوی رئیس قوهقضاییه متمرکز کردهاند که چرا با فلان فرد برخورد نمیکند؟ یا چرا پرونده کرسنت را بهجایی نمیرساند که مطلوب آنان باشد؟»