گروه سیاسی: هادی یاسمنی، در سایت انصاف نیوز نوشت: با انتشار نامه ی معاون اول دولت دهم به رییس آن، آب سرد سنگینی بر تلاش های چند روز اخیر گروهی از اصولگرایان ریخته شد. تلاشهایی در برائت از اتهامات و جرائم فرد دوم کابینه ی دهم، علیرغم سابقهی طولانی تشکیلاتی و حمایتی دو طرف از هم و انتساب آن به رقبای خود. هرچند که سردی این آب، بسیار کم تر از حرارت غالب عده ای از محافظه کاران در قبیله گرایی و روداری است.
رحیمی به وضوح در نامه ی خود از خرجکرد مال نامشروع در راه توفیق بخشی از اصولگرایان در انتخابات مجلس هشتم پرده برداشته و همانطور که قبلا هم اشاره کرده بود، این امر با آگاهی بزرگان این جریان بوده است. او در بخشی از نامه ی خود آورده است: "... در این راستا برای انتخابات مجلس هشتم نیز کمیتهای متشکل از برخی چهرههای اصولگرا برگزار و بنا شد از کاندیداهای اصولگرا در سطح کشور از طریق کمکهای غیردولتی پشتیبانی مالی شود ...کلیة اسناد و کپی چکهای صادره که به قریب 170 نفر از کاندیداهای مجلس هشتم پرداخت شده است در پرونده ثبت و ضبط است و همه آن به مصرف انتخابات رسید..."
همانطور است که 211 تن از نمایندگان مجلس هشتم در مهر ماه 88 در نامه ای خطاب به رییس وقت دولت از انتصاب مددکار انتخاباتی برخی اصولگرایان به سمت معاون اولی تقدیر کردند: " ... انتخاب محمدرضا رحیمی به سمت معاونت اول رییس جمهور نشان از توجه شما برادر به نیروهای زحمتکش، انقلابی، دلسوخته و فعالینی است که در طول انقلاب اسلامی همواره از حامیان ولایت بوده اند و برای توسعه عمران وآبادی کشور توأم با عدالت اجتماعی و حاکمیت روح دینی از تلاشی فروگذار نکردهاند. سابقه درخشان ایشان در استانداری کردستان، دیوان محاسبات و به ویژه معاونت حقوقی رییس جمهور بر اهل انصاف و مروت مکتوم نیست..."
با این همه دلایل روشن در روسیاهی عدهای از اصولگرایان در این ماجرا اما ایشان که اگر بنا بر حفاظت از منافع قبیلهای شان باشد در اثبات سیاهی ماست هم آیه آور می شوند، به طور مشابه پس از محکومیت رحیمی با به هم بافتن هایی سعی در نشان دادن جدایی خود از او و الصاقش به رقبای اصلاح طلب و کارگزار داشتند.
ابتدا چون نتوانستند مستقیما او را به اصلاح طلبان بچسبانند با جهش تاریخی، وی را منتسب به دولت هاشمی به دلیل سمت استانداریاش در کردستان کردند. در حالی که تنها ذهنهای فراموشکار از یاد می برد که در آن زمان اکثریت دولت و سمتهایش از آن محافظه کاران و شعار خودشان "دشمن هاشمی، دشمن پیغمبر است" بود!
اشارهی بعدی شان به این بود که این اصولگرایانی چون نادران و توکلی در مجلس بودند که فساد بیمه ی ایران به سردستگی رحیمی را علنی کرده اند. این در حالی است که در آن بازهی تاریخی، تقریبا خیالشان از حضور رقیب سیاسی در قدرت راحت بود و به روال معمول، دعواهای درون جناحی اصولگرایان شروع شده بود که هدف هم تضعیف ناخواندهی اصولگرایان یعنی رییس سابق دولت بود (و هست). نشان به آن نشان هم که اتهام زنی احمدی نژاد در موضوع فاضل بعد از غائلهی یکشنبه سیاه تا به امروز مسکوت مانده یا رسانه ای نشده است.
آنها در ادامه، سکوت اصلاح طلبان را در آن بازه یادآوری می کنند. اولا که اصلاح طلبان هم از قدرت برکنار بودند و هم تریبون ها را یکسره در اختیار رقیب می دیدند. دوما ایشان دلیل محکمی نمی دیدند که در اشتغال اصولگرایان به اصولگرایان و دعوا و تسویه حساب درون جناحی شان وارد شوند و طرفی بگیرند. صرفا اصحاب رسانههای محدودشان به ارایهی گزارش اکتفا کردند.
به هرحال مدعیان ولایتمداری خوب است به تعبیر رهبر انقلاب اندکی شرم و حیا را هم برای خود وظیفه بدانند و در امثال چنین قضایایی که شریک در تقصیری بدین وسعتند، فرافکنی های کودکانه نکنند. بدیهی است که انتظار عذر خواهی از محافظه کاران مغرور به قدرت، چندان موافق واقعنگری نیست.