در هر دو سریال شخصیتهایی حضور داشتند که به محض ورود به کادر تلویزیون، تصویر «سیاه و سفید» میشد! به لطف هنر آرایش این خانمها و بیحساب و کتاب بودن تولید سریال، تماشاگر باید برای دقایقی سریال سیاه و سفید تماشا میکرد و شدیداً هم تحت تأثیر قرار میگرفت!نکته جالب اینجاست که همه این سریالها ناظر تولید دارد، کارشناس مذهبی دارد و لابد جلسات متعدد طرح و سوژه و پیشتولید و ...؛ خروجی سریالها اما به وضوح نشان میدهد:
یک - تلویزیون ما همچنان بر اساس پارتی و رابطه تولید برنامه میکند و تکرار اندر تکرار مؤید این بیضابطه بودن است.
دو - هنوز هم پرکردن آنتن مهم است و نه چگونه پرکردن آن!
سه - نظارت در تلویزیون به نظارت در پخش خلاصه میشود و قبل از آن گویا کسی به کسی نیست.
چهار - تولید در تلویزیون یعنی پول؛ پول بدهید میسازیم؛ طنز، درام، مناسبتی، سیاسی و ... یعنی تلویزیون ما اینقدر آدم حرفهای همهکاره دارد!
کاش صداوسیما شهامت داشت و ریز هزینههای تولید این دو مجموعه و البته تمام برنامههای سازمان را منتشر میکرد تا مردم هم در جریان باشند بیتالمال چگونه ریخت و پاش میشود.خدا کند رئیس محترم صداوسیما، که نشان داده حواسش به فرمان هست؛ اگر خواست تذکری به معاون سیما و این دو سریال ضعیف و البته منفی بدهد، یک ماه بعد خبرش درز نکند، چراکه این دوستان شب قدر ملت را با «آرایش غلیظ» خراب کردند! راستی خندهدار نیست یک سریال 5 قسمتی با یک سوژه تکراری 4 نویسنده و یک سرپرست نویسندگان داشته باشد؟! بیپولی را باور کنیم یا دم خروس سریال «نیاز» را؟