دکتر علی میرزامحمدی (جامعه شناس)
خندیدن و خنداندن پدیدهای اجتماعی است. این پدیده همانند دیگر پدیدههای اجتماعی متاثر از متغیرهای مختلف همانند جنسیت، قومیت و زبان، سن، پایگاه اجتماعی، شغل، محل سکونت، دین و مذهب و حتی گرایش سیاسی است. برای مثال خندیدن و خندان در زنان متفاوت از زنان است اما در میان متغیرهای اجتماعی موثر بر خندیدن و خندان هیچ مقولهای نمیتواند بهاندازه "قومیت و زبان" در برنامهسازیهای فرهنگی اهمیت داشته باشد. متاسفانه این نکته مهم به فراموشی سپرده میشود که "ذائقه خندیدن و خنداندن" در اقوام و متکلمان به زبانهای مختلف متفاوت است.
از نگاهی پدیدار شناسانه مردم مناطق مختلف قومی ایران در تماشای برنامههای تلویزیونی همانند "خندوانه" درکی متفاوت دارند اما برنامه سازان فرهنگی به این تفاوتها یا آنچه ما آن را "جغرافیای خندیدن و خنداندن" مینامیم اهمیت چندانی نمیدهند. یکی از فعالان مشهور طنز در آذربایجان به این تفاوت ذائقه قومی خندیدن و خنداندن در ایران تاکید میکند. او معتقد است خنداندن آذربایجانیها بسیار مشکلتر از اقوام فارس زبان است.
او این تفاوت ذائقه را به تفاوت ظرفیت گرمایی متفاوت فلزات تشبیه میکند. نکته دیگر در درک این تفاوت ذائقه آن است که حلاوت طنز میتواند از طرق مختلف همانند زبان تکلمی (گفتاری و شفاهی) یا زبان بدن (حرکات و اشارات بدنی) منتقل شود. ادبیات طنز شفاهی همانند شعر قابلترجمه نیست. بر این اساس در برنامههای استندآپ کمدی همانند "خنداونه صدا و سیما" که بیشتر بر پایه طنز زبانی و شفاهی ساخته میشود اقوام ایرانی متکلم به زبانهای غیر ملی، توان لذت بردن هماندازه با فارسزبانها ندارند.
درک این تفاوتها میتواند در سیاستگذاریهای فرهنگی به ویژه در عرصه برنامهسازی طنز و کمدی مد نظر قرار گیرد. این تغییر نگرش در این سیاستگذاریها در موارد زیر میتواند مد نظر قرار گیرد:
- اگر ذائقه خنده را در میان هر قوم ایرانی با یک دایره نمایش دهیم، نقاط مشترک این دوایر قابل شناسایی است. با شناسایی این نقاط مشترک میتوان برنامه هایی مطابق با ذائقه مشترک اقوام ایرانی تهیه نمود.
- در دستیابی به یک زبان مشترک در طنز میتوان از الگوهای موفق جهانی نیز بهره گرفت. بسیاری از طنزپیشگان جهانی همانند چارلی چاپلین از زبان بدن (حرکات و اشارات بدنی) و طنز موقعیت در جذب مخاطب بهره گرفته اند. برای درک این زبان نیازی بهترجمه نیست.
- در برنامه خنداونه فرصتی برای ارایه برنامه به لهجهها و گویش زبان فارسی همانند لهجه یزدی و اصفهانی و جنوبی داده شده است. برای زبانهایی همانند ترکی آذربایجانی و کردی نیز میتوان اینچنین فرصتهایی فراهم نمود. با این تفاوت که چون خنده باید به تماشاگر انتشار یابد از تماشاگرانی با همان زبانها دعوت شود. برای نیم ساعت هم که شده فرصتی فراهم کنیم اقوام ایرانی به جغرافیای خنده دیگر اقوام وارد شوند. همه ما نیازمند درک زیباییهای خنده دیگر اقوام ایرانی هستیم.
را به صورت زیر اصلاح نمایید.
برای مثال خندیدن و خندان در زنان متفاوت از مردان است (354978)