به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۲:۳۶
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۳۱ ساعت ۱۷:۲۰
کد مطلب : ۱۳۵۵۱۳

پوسترچسبان‌های شاداب ۷۶ و خستگان امروز

گروه سیاسی: انتخابات و هیاهو و شور و شعر و هیجان، تنها بخش کوچکی از اصلاح طلبی است؛ بخش اعظم اصلاح طلبی، تفکر و تعمق، تربیت کادر و نیروسازی با تکیه بر منابع انسانی پراکنده در تمام نقاط ایران و نه فقط مرکز است.
پوسترچسبان‌های شاداب ۷۶ و خستگان امروز
محمدآزاد جلالی زاده

الف»سعید حجاریان یکی از استراتژیست های اصلی جریان رفورم خواهی در ایران، در آخرین اظهارنظرات خود، بضاعت روحانی را در همین حد کابینه دانسته و با زبان بی زبانی ودر  اعترافی تلخ از نبود نیروهای تربیت شده و جوان اصلاح طلب سخن گفته است که علاوه بر اصلاح طلبی، ساخت رسمی قدرت اجازه ظهور و بازی در سپهر رسمی سیاست ورزی ایران را به آنان دهد‌.

ب» استراتژیست های سیاسی در تمام دنیا  معمولاً زمانی از موضعی گلایه می کنند که با اندیشیدن بسیار راه برون رفتِ در دسترسی برای موضوعی نیافته و آن امر به مثابه گره کوری ناگشوده ذهن و روان آنها را بیازارد، و عدم وجود نیروهای تازه نفس اصلاح طلبی که همزمان متخصص و متعهد به جریان اصلاح باشند و در عین حال بتوانند از سد گزینش های ساختار رسمی قدرت بگذرند، تبدیل به گره کوری در ذهن استراتژیست های اصلاح طلب شده است، اما به راستی دلیل یا دلایل این امر چیست؟

ج» نوجوانان و جوانان اصلاح طلب  سال76 که با تمام مضیقه ها پا در رکاب سید اصلاحات گذاشتند و دوم خرداد را خلق کردند جز پاکترین، سالم ترین و باانگیزه ترین نیروهایی بودند که هر جریان سیاسی در هر نقطه از این جهان، تمایل داشت آنها را در کنار داشته باشد. نگارنده که در خرداد 76 ، نوجوان بودم هیچگاه جوانانی را که بدون امکانات خاصی و تنها با اتکا به نیروی جوانی و ایمان به اصلاح با دستهای خود آن پوسترهای معروف «زمینه سبزِ خاتمی» را به دیوارها می زدند، فراموش نخواهم کرد.

د» بزرگان اصلاح طلب از همان اوان ۷۶ تا به امروز، یک خطای عمیق استراتژیک مرتکب شدند. اصلاحات کم کم و تحت تأثیر جوّ غالب بدین سمت و سو رفتند که افکار عمومی وظیفه دارد؟! به آنها و در هر شرایطی -- از ترس بدتر -- رأی دهند و چنین شد که به جای کادرسازی و تربیت همان نیروهای خالص معتقد به دموکراسی جوان بخصوص در شهرستان ها، در مرکز متمرکز شدند و جنگ گرفتن صندلی های مدیریتی و انتخابات گوناگون شروع شد و بسیاری از نیروهای جوان به کناری نهاده شده و هزینه های شخصی عینی و ذهنی بسیاری پرداخت کردند.

ه» تاریخ گهگاهی و پس از مرارت های بسیار، فرصت هایی ناب در اختیار فرد یا گروهی می گذارد که احتمال تکرار آنها کمینه است، دوران اصلاحات یکی از همین فرصت های ناب برای نیروسازی و تربیت کادرهای اصلاح طلب معتقد و سالم بود که از دست بِشد و حال تنها آه وتأسفی سهم ماست. تجربه ای مانند چینش کابینه کاملاً عیان ساخت که مرکز واقعی قدرت دیگر هیچگاه اجازه خلق حماسه ای همچون دوم خرداد ۷۶ را -- حال بررسی دلایلش بماند برای فرصتی دیگر -- نخواهد داد و زمانه تربیت و نیروسازی از آن جوانان مخلص دیرزمانی ست که گذشته است.

و» هنوز هم «پوسترچسبان های مخلص ۷۶» را می بینم، که کم کم سر و صورت مردانشان را موهای سفید و صورت زنهایشان را چروک های اولیه پوشانده، به جز اندکی بقیه خسته و بی انگیزه و بی هیجان شده اند و حتی بسیاری دیگر روزنامه هم نمی خوانند و معتقدند آنگاه که می بایست از انرژی هایشان استفاده می شد کوتاهی شد و کنون هم که ...

ز» انتخابات و هیاهو و شور و شعر و هیجان، تنها بخش کوچکی از اصلاح طلبی است؛ بخش اعظم اصلاح طلبی، تفکر و تعمق، تربیت کادر و نیروسازی با تکیه بر منابع انسانی پراکنده در تمام نقاط ایران و نه فقط مرکز است. جز با تربیت کامل عده ای نیروی جوان که ذهنی و عینی و قلبی اصلاح طلبند و نه منفعت طلب، جریان اصلاحات در ایران  به پیش نخواهد رفت و دیگر راهها به بیراهه می رسد.