صادق صدرایی
دیدار پایانی جام جهانی ۲۰۱۸ با حواشی جالبی همراه شد که البته بخشی از آن که دربارهاش خواهیم گفت شاید چندان برای مردم سایر نقاط جهان قابل درک نباشد. حاشیههایی از جنس سانسور نشدن مراسم اهدای مدال به قهرمان جام و پخش تلویزیونی تقریباً کامل آن. ماجرا از جایی شروع شد که علاوه بر مسئولان فوتبالی، سیاسیون نیز برای اهدای مدالها دعوت شدند و در بین سیاسیون نیز خانم کیتاروویچ، رییسجمهور کرواسی حضور داشت. رییسجمهوری که در تلاش است نمایشی متفاوت از خود را به مردم عرضه کند. آغوش باز خانم رئیسجمهور کار را برای اهالی صداوسیما سخت کرد.
کیتاروویچ با همه بازیکنان دو تیم احساس صمیمیت داشت و همین صمیمیت بالای او سبب آن شد که در دقایق ابتدایی بینندگان تلویزیون ایران به جای مراسم اهدای مدالها به بازیکنان دو تیم با تصاویر سانسور شده و کلافهکننده روبرو شوند. دقایقی که گذشت ظاهراً مجوز پخش تصاویر صادر شد و بالاخره برای نخستین بار تصاویر بدون سانسوری از چنین مراسمی روی آنتن تلویزیون رفت. با نگاهی به واکنشها در فضای مجازی شاهد آن هستیم که همان میزان که سانسورها صدای اعتراض مردم را در میآورد این بار نه تنها خبری از اعتراض نبود بلکه این خرق عادت صداوسیماییها با استقبال مردم هم مواجه شده است.
رایزنی فردوسیپور، تصمیم لحظهای یک مدیر ارشد سیما، یک استثناء و. . . این اتفاق حاصل هر کدام از اینها که بوده باشد نماد و نشانه خوبی از وضعیتی است که مدیران و تصمیمگیران به عینه مشاهده کنند که اندکی گشایش، حتی در همین حد عدم سانسور مراسم جامجهانی نگاهها را کمی نسبت به رادیو و تلویزیون مملکت مثبت خواهد کرد. بیاییم کمی این موضوع را تعمیم دهیم. اگر آغوش رییسجمهور کرواسی غیرقابل سانسور است، چرا باید زن ایرانی تماشاگر فوتبال که با تمام شور و احساسش مشغول خواندن سرود ملی است و پرچم رسمی مورد تایید نظام سیاسی مستقر هم در دستش است سانسور شود؟ !
واقعا قابل درک نیست که در شرایطی که مدیران رسانه ملی در همین مسابقه فینال جام جهانی نشان دادهاند صدای اعتراض مردم در موضوع سانسورهای بیشتر از حد طبیعی را میشنوند اما همچنان تماشاگران زن ایرانی ممنوعالتصویر باشند. از سانسور چنین تصاویری که بگذریم و از حوزه ورزش عبور کنیم به سانسورهای بی مبنا در موضوعات بنیادیتر و عرصههای اجتماعی و سیاسی میرسیم. آیا زمان آن نرسیده است که مسئولان رسانهای که خود را «رسانه ملی» میداند کمی با درک صحیحتری نسبت به خواستههای جامعه به انعکاس صدای مردم بپردازند؟ تا چه زمانی قرار است فقط یک اقلیت خاص ازتریبونهای رسمی کشور و در صدر آنها صداوسیما بهرهمند شود؟ آیا زمان سپردنتریبونها به مردم واقعی نرسیده است؟
تجارب گذشته به وضوح این تصویر را روبروی ما قرار میدهد که آسیب سانسور و حذف صدای «دیگری» بیشتر از همه به خود سانسورگران بازمیگردد. مسئولان مملکت و صداوسیما از یک طرف نسبت به استقبال مردم از رسانههای فارسی زبان خارج از کشور ابراز نگرانی میکنند و از طرف دیگر خودشان با دست خود مردم را به سمت و سوی همان رسانهها سوق میدهند. به نظر میآید توجه به بازخورد مثبت رفتار اخیر صداوسیما در پخش «تقریباً» کامل مراسم اهدال مدالها و جام در فینال جام بیستویکم میتواند در تصحیح سریعتر تصمیمات کمک کند، پیش از آن که بیشتر از این دیر شود.
چی میشه زنان ما برن ورزشگاهها
خب زنای ما رفتن ورزشگاهها
جه اشکال داره آزادیه فردی نداشته باشیم
حجاب اجباری چه معنی داره
حالا حجاب آزادشد
مردا چه گناهی کردن نرن زنانو تو ورزگاهها تشویق نکنن
و.....
ارزشها کیلو جند (360337)