به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ - ۰۷:۵۶
 
۲
تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۱۹ ساعت ۱۴:۱۹
کد مطلب : ۱۵۶۷۵۹

درباره رویکردهای روحانی

درباره رویکردهای روحانی
رضا صادقیان
سخنان روحانی در برنامه زنده تلویزیونی درباره تغییر نکردنش با واکنش‌های زیادی از سوی اهالی رسانه و کاربران فضای مجازی روبرو شد.  بسیاری بر این باور هستند که سیاست‌های رییس جمهور دولت یازدهم در مقایسه با دوازدهم با مصلحت ‌سنجی‌های بیشتری همراه بوده و همین امر زمینه انتقادات از وی را فراهم آورده است. برخلاف نظر این افراد، نگارنده معتقد است زاویه نگاه ناظران به حسن روحانی نادرست و با خطا همراه بوده و رییس دولت تغییری خاصی در حوزه سیاست‌ها نداشته است.

انتقاد دو تن از فرزندان مرحوم هاشمی رفسنجانی به  روحانی، انتقاد شماری از نیروهای اصلاح‌طلب سرشناس از انتخاب وزیران کابینه، انتقاد و نفی برخی از کاربران فضای مجازی در هنگام معرفی کابینه به مجلس و... بخش کوچکی از انتقاداتی بوده و هست که به رییس جمهور وارد دانسته‌اند، گویی توقع و انتظارتی که از روحانی داشتند اتفاق نیفتاده است. به نظر می‌رسد اکثر این نقدها به واسطه شناخت روحانی در دوره تبلیغات انتخابات شکل گرفته باشد، دوره‌ای بی‌نهایت خاص که امکان شناخت شخصیت‌هایی سیاسی در آن آنچنان که باید و شاید با واقعیت اصلی چهره سیاست‌مداران همخوانی ندارد.

حسن روحانی و یا هر کدام از رئيس دولت‌های گذشته قبل از آنکه محقق، پژوهشگر دینی، آشنا با دانش فلسفی و مهندسی باشند و یا دستی بر آتش هنر داشته باشند، سیاست‌مدار به معنای واقعی کلمه هستند. سیاست‌مداران بیش از هر مسئله‌ای دغدغه حفظ نظم موجود، در اختیار داشتن اهرم‌های قدرت سیاست‌گذاری و اجرایی، همراه بودن چهره‌های سیاسی و حفظ ارتباط با سایر بخش‌های قدرت و سایر قوا را دارند، رویکردی که گاه با محافظه‌کاری و یا مصلحت‌ سنجی شناخته می‌شود. به این‌ترتیب نه تنها حسن روحانی که حتی رئيس دولت اصلاحات و یا شیوه‌ سیاست‌ورزی محمود احمدی‌نژاد را نمی‌توان خارج از چنین رویکردهایی فهم کرد. کارزار تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری در مدت سه هفته به یکباره سیاست‌مداران، اطرافیان وی و شهروندان را وارد فضایی خاص و هیجانی می‌کند.

شرایطی که کاندیدای ریاست جمهوری ادبیات تندتری را در مقایسه با گذشته استفاده می‌کنند، بی‌محابا به رقیبان خویش یورش و از هر کدام از ابزارهای تبلیغاتی در جهت نفی-نقد و گاهی افشا کردن رقیب و اثبات توانمندی‌های خویش بهره می‌برند. بی‌شک شناخت سیاست‌مداران در چنین دوره خاص و کوتاهی زمینه بالا رفتن توقعات و خواسته‌های فعالان سیاسی و شمار قابل توجهی از شهروندان را به همراه دارد. به عنوان مثال؛ سخنان  روحانی در انتخابات اخیر و انتظار آمدن روز شنبه و شستن صورت مخالفان با آب و صابون آنقدر دارای بار هیجانی است که امکان ماندگار شدن در چنین سطحی از جدل سیاسی عملا ناممکن است! احتجاجی که شهروندان و اکثر سیاست‌مداران را در سطحی از تنش و کنش‌ هیجانی نگه می‌دارد و برای آینده کشور و ساختار سیاسی هزینه‌ساز خواهد بود.

بنابراین توقع داشتن از شخص روحانی و ادامه همان شیوه خاص سیاست‌ورزی و مقایسه آن با روزهای بعد و استقرار دولت عملا راه به خطا خواهد برد. هر کدام از کاندیدای ریاست‌جمهور بعد از عبور از کارزار تبلیغات انتخابات و به دست آوردن اهرم‌های قدرت در پی حفظ نظم و اجرا شدن سیاست‌های جدید هستند، بی‌شک زیست در دوره انتخابات با مسئولیت جدید آنان سازگار نیست. به نظر می‌رسد به جای کشف تغییرات روحانی و بازگو کردن عوض شدن سیاست‌های او می‌بایست نادرستی و هزینه‌ساز بودن سیاست‌های مالی و اقتصادی دولت را به وی یادآور شد. دولتی که قرار بود نظر و سخن کارشناسان را بر صدر  بنشاند و اهرم سیاست‌های اقتصادی را به اسم رابطه به مدیران کم‌دانش و توجیه‌گر نسپارد. از این زاویه سیاست‌های دولت دوازدهم قابل نقد است ولی دقت به تغییر رویکردهای شخص رئيس دولت عملا راه به جایی نخواهد برد، مگر دامن زدن به بحث‌هایی که انتهایی برای آن متصور نیست.