داریوش احمدیان
روزی در شرق کشور است روزی در غرب، روز در جنوب روزی در شمال، گاهی به به شهرهای نزدیک تهران مثل کرج هم میرود؛ محمود احمدی نژاد مشهورترین سخنران این روزهای ایران است. روی سقف اتوموبیلی میایستد و برای مردمی که دورش جمع شدهاند سخنرانی میکند. به مناسبت حال و هوای این روزها از محرم و عاشورا شروع میکند و به یاران دربند خود میرسد و در نهایت اعتراض خود را به تصمیم گیران امروز کشور در دولت و مجلس و قوه قضاییه اعلام میکند. رییس جمهور سابق زودتر از هر فعال سیاسی دیگری فعالیت برای بازگشت دوباره به قدرت( احتمالا از طریق انتخابات مجلس) را آغاز کرده است.
ممکن است برخی معتقد باشند تحرکات احمدی نژاد تنها نوعی اعتراض به صدور احکام قضایی علیه یاران نزدیک او، مشایی و بقایی است اما با توجه به پیشینه فعالیت سیاسی احمدی نژاد میتوان حدس زد که بعید است تنها دلیل پررنگ شدن دوباره اش در فضای سیاسی نشان دادن اعتراضی میدانی باشد. او که در سال۹۶ پس از ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری از حضور در انتخابات محروم شد این بار با قدرتی بیشتر از قبل به میدان آمده است. افزایش شانس احمدی نژاد برای حضور مجدد در قدرت به چند دلیلی است که در ادامه از آن خواهیم گفت.
۱ـ قرار گرفتن در موقعیت مظلوم: بازداشت نزدیکان رییس جمهور سابق و همچنین رد صلاحیت خود او در انتخابات۹۶ موقعیتی را برای او ایجاد کرده است که میتواند به عنوان فردی که از ساختار سیاسی ضربه خورده است در جامعه معرفی شود. اگر تا امروز فقط جریان اصلاحطلب مدعی بود که دچار محدودیت و حبس و حصر شده است امروز احمدی نژاد هم میتواند از زندانی شدن نزدیکترین افراد به خود و بی بهره ماندن از رسانهها وتریبونهای رسمی شکایت کند. اگر تا دیروز این اصلاح طلبان بودند که با ابزار نظارت استصوابی شورای نگهبان از حضور در انتخابات محروم شده بودند امروز احمدی نژاد هم با اشاره به انتخابات۹۶ میتواند بگوید نه او و نه هیچ یک از همفکرانش در جریانی که «بهاری» میخوانندش اجازه حضور در انتخابات را پیدا نکرده اند.
۲ـ وضعیت نابسامان اقتصادی: تلاطم بازار ارز و به تبع آن افزایش نرخ تورم و وارد آمدن فشارهای شدید بر معیشت روزمره مردم فضایی را ایجاد کرده است که احمدی نژاد میتواند با روحیه پوپولیستی خود و وعدههای رنگارنگی که در بیان آن استاد است همچون یک منجی وارد میدان شده و فضا را به سود خود تغییر دهد. این روزها بهترین زمان برای فردی مثل احمدی نژاد است تا با استفاده از ضعف و انفعال اقتصادی دولت فضا را در اختیار خود گرفته و از نجات بخشی برنامههای اقتصادی خویش بگوید.
۳ـ ضعف رقیب: نکته سوم به ضعف جریان رقیب احمدی نژادیها بازمیگردد. به طور کلی رییس جمهور سابق دو گروه را در برابر خود به عنوان رقیب میبیند. گروه اول اصولگرایانی هستند که در برخی مراکز قدرت نیز حضور دارند و گروه دوم اصلاحطلبان و دولت مستقر. واقعیت آن است که گروه اول در اکثریت قریب به اتفاق دورههای انتخاباتی نشان دادهاند که که توان جلب رای مردم را ندارند و در نتیجه نمیتوانند از طریق صندوقهای رای مزاحمتی را برای حضور او در قدرت ایجاد کنند مگر آنکه مانند انتخابات۹۶ باز هم از ابتدا مانع حضورش در انتخابات شوند که این موضوع هم با توجه به افزایش قابل ملاحظه بدنه اجتماعی حامی او به احتمال فراوان ممکن نخواهد بود.
گروه دوم نیز دولت و اصلاح طلبان هستند، وضعیت شکست خورده نیروهای دولتی روشنتر از آن است که نیازی به بحث و گفتگو داشته باشد. تقریبا تمام آنچه در انتخابات۹۶ به عنوان دستاورد روحانی نام برده میشود از دست رفته است. از برجام تا ثبات بازار ارز، از تورم تا طرح تحول سلامت و. . . اصلاحطلبان نیز دچار آشفتگی عجیبی شدهاند، از یکسو توان پاسخگویی به حامیان خود درباره عملکرد شکست خورده دولت اعتدال و مجلس امید را ندارند و از دیگر سو در میان تصمیم گیران این جریان نیز نوعی آشفتگی و فقدان راهبردی مشخص دیده میشود.
با کنار هم قرار دادن این سه مورد میتوان به این نتیجه رسید که رییس جمهور سابق در بهترین زمان ممکن بار دیگر وارد میدان شده است تا با جلب نظر مردم بتواند بر کرسی قدرت تکیه بزند. شاهد آن هستیم که اصلاحطلبان در مواجهه با این اتفاق به جای آنکه خود را آماده یک رقابت سخت کنند با نوعی بی توجهی و بیاهمیت انگاری با این مسئله مواجه میشوند. سیاست تحقیر احمدینژاد و یا الگوی «همه اشکالات از دولت قبل است» قطعا دیگر جواب نمیدهد و نمیتوان با آن به رقابت با چنین پدیدهای پرداخت. به نظر میآید صدای پای احمدینژاد بلندتر از آن چیزی است که قابل کتمان کردن باشد و با ادامه این وضعیت شاید بتواند زودتر از انتخابات۹۸ هم به خواسته اش برسد!
امیدی به بطحایی نوبخت شریعتمداری و...ندارم (361300)