صادق صدرایی
باز هم محرمی دیگر آمد و مردم ایران یک دهه به یاد مصیبت هایی که بر خاندان نوه پیامبر اسلام (ص) رفت عزادار بودند. این آیین سالیان درازی است که در ایران زمین وجود دارد و افراد با گرایشهای سیاسی، فکری و حتی عقیدتی گوناگون با آن به دیده احترام مواجه میشوند. همواره نیز در کنار این احترام نقدهایی هم به چنین مراسمی مطرح بوده است.
از تحریفها و اشعار سخیفی که مداحان میخوانند تا مزاحمتها و دور افتادن مراسم از آنچه در حقیقت باید باشد. اما در کنار همه این نقدها شاهد آن هستیم که وضعیت ناهنجار تازهای نیز در این مراسم به وجود آمده است. وضعیتی که بیشتر در سالهای اخیر و به خصوص پس از حوادث۸۸ شاهد آن هستیم. مشابهتسازیهای تاریخی موضوعی است که از آن سال به بعد به شکل پررنگی رو به افزایش پیدا کرد و شاهد آن هستیم که همچنان هم ادامه دارد.
از اشکالات بزرگ چنان مشابهتسازی هایی آن است که نتیجه قطعی آن افزایش شکافها در جامعه و میان مردم است. چه بخواهند چه نه کسر قابل توجهی از افرادی که در همین جامعه زندگی میکنند معترض و منتقد وضع موجود هستند، هنگامی که سخنرانان مراسم محرم این بخش از جامعه را خواسته یا ناخواسته به عنوان «سپاهیان یزید» معرفی میکنند آیا معنایی جز افزایش شکافهای اجتماعی را دارد؟ ! شاید بتوان ریشه این دیدگاه را در این موضوع دانست که آنان که چنین میاندیشند در این تصور هستند که خود در جبهه حق قرار دارند و هر کس نوعی دیگر بیندیشد در برابر آنان است؛ همان تفکر ارتجاعی «هر که با ما نیست بر ما است».
نتیجه چنین طرز تلقی از مناسبات میان مردم آن است که به یکبارهتریبون مذهبی که میباید عامل وحدت و وسیلهای برای تذکار و یادآوری ارزشهای اخلاقی باشد تبدیل به عامل انشقاق و تفرقه میشود. نکته جالب توجه در این موضوع آن است که دیگرانی که مورد طعن و حمله قرار میگیرند هم اساسا امکانی برای دفاع از خود را ندارند و تقریبا تمامیتریبونهای چنین مراسم هایی در اختیار یک تبار فکری و سیاسی مشخص است که در جامعه نیز هیچ گاه نتوانسته همراهی اکثریت را با خود داشته باشند. حال باید چه کرد؟ و راه حل عبور از این وضعیت چیست؟
به نظر میرسد راه صحیح بازگشت به مردم است. از دیرباز موضوعات مرتبط با مفاهیم مذهبی اعم از رابطه روحانیت و مردم، عزاداری و. . . به شکل مردمی بوده و جدا از مناسبات حاکمیتی تعریف میشده است. شاید گام اول برای اصلاح این وضعیت آن است که نظام سیاسی خود را از رابطه دین و مردم کنار بکشد. هنگامی که این اتفاق رخ دهد آنگاه مردم خود میتوانند به خوبی این الگوی ناصواب را تغییر داده و این مراسمها را دوباره به شکلی وحدت بخش برگزار کنند.
ایجاد دوگانههای حق و باطل و سوءاستفاده هایی که از نام امام حسین (ع) میشود آدمی را ناخودآگاه به یاد این سخن امام موسی صدر میاندازد که گفت: «خطرناکترین دشمنان آن حضرت آنانند که کوشیدند اهداف امام حسین (ع) و ابعاد انقلاب حسینی را تحریف کنند و آن را ابزار کسب و درآمد قرار دهند و بهرهبرداریهای بیارزش از آن کنند و یا آن را مورد سوءاستفاده برای منافع شخصی قرار دهند»
همیشه و هر روز یزید و یزیدیان و حسین و حسینیان وجود دارند و این تقابل هر روز اتفاق می افتد
باید جبهه ی حق را شناخت و از جبهه ی باطل صف بندی کرد. البته شناخت حق و باطل مشکل است و از ظاهر امر نباید قضاوت کرد بلکه باید بصیرت داشت و گوش به فرمان حسین زمان بود (361369)