گروه سیاسی: اين روزها مجددا شاهد حملات هماهنگ جناح تندرو به جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران بودیم. بهانه حملات این دفعه این افراد که خود را «دلواپس» مینامند به اظهارات ظریف در خصوص موضوع پولشویی باز میگشت.
وزیر امور خارجه در گفتگویی با اشاره به فضاسازیهای رسانهای علیه لوایح مرتبط با FATF گفته بود پولشویی یک واقعیت در ایران است و آنان که دست به چنین اقداماتی میزنند آنقدر منابع مالی در اختیار دارند که مقداری از آن را هم هزینه تبلیغات رسانهای و جوّسازی سیاسی کنند. این اظهارات ظریف که برای آنان که اندکی هم از وضعیت سیاست در ایران با خبرند سخنی آشنا و بدیهی بود آنقدر به جناح تندرو گران آمده است که با ادبیاتی تندتر از همیشه به سراغ وزیر امور خارجه رفتهاند و این بار خواستار برخورد قضایی با او شده و از جمعآوری امضا برای استیضاح او خبر میدهند. درباره واکنشها به آنچه محمدجواد ظریف گفته است نکاتی قابل ذکر است:
۱ـ موضوع پولشویی که ارتباط مستقیمی با عدم شفافیت ساختار سیاسی و اقتصادی در کشورمان دارد مسئلهای است که در سالهای اخیر بیشتر از گذشته مورد توجه قرار گرفته است. آنان که در مسیر پولشویی قدم برمیدارند از هر اقدامی که اندکی بتواند فضای مبهم موجود در حوزه اقتصاد را شفاف کند واهمه داشته و با استفاده همه ابزارهای قانونی و غیرقانونی خود تلاش میکنند تا فضا همچنان غبارآلود باقی بماند. کلیدواژه «کاسبان تحریم» یکی از کدهایی است که با پیگیری آن میتوان به خوبی ارتباط میان دو موضوع تحریم و پولشویی را یافت.
بخشی از مخالفتهای سیاسی با توافق هستهای را میباید در همین موضوع جستجو کرد که گروههایی در دوران تحریم توانسته بودند با استفاده از وضعیت خاص آن روزها به منافع قابل توجهی دست یافته و با ابزار پولشویی از چنگال قانون بگریزند. با کمی دقت میتوان به این نتیجه رسید که امروز نیز همان حکایت در حال تکرار شدن است و قدرتمندانی در پی آن هستند تا با بازگشت مجدد تحریمها و آماده شدن دوباره فضا برای کاسبیشان در برابر اقدامات ضد پولشویی نیز مانعتراشی کنند تا کاسبی تحریم بدون دردسر انجام شود.
۲ـ واکنشهای تند برخی چهرهها و رسانههای خاص به هشدار ظریف خطاب به پولشویان در نوع خود جالب توجه بود. از این منظر که آنچه وزیر خارجه گفت قاعدتا میبایست موجبات ناراحتی و نگرانی افرادی را فراهم میکرد که دستی بر آتش پولشویی داشته و از افزایش تحریمها کاسبی میکنند اما ظاهرا کسانی نگران و عصبانی شدهاند که مدعی پاکدستی هستند و مبارزه با فساد را شعار خود قرار میدهند. این تناقض که در موضوعات مشابه نیز در گذشته تکرار شده است این پرسش را پیش روی ما قرار میدهد که چه ارتباطی میان این قبیل از رسانهها و چهرههای سیاسی با کاسبان تحریم و اهل پولشویی است که هر بار هشداری از این جنس داده میشود فریاد اعتراض این افراد بلند شده و در پوشش دفاع از نظام سیاسی فرد هشدار دهنده را تهدید قضایی میکنند؟
۳ـ موضوع سوم به این نکته بازمیگردد که چرا نهادهای ذیربط یکبار برای همیشه میان این دو گروه داوری نمیکنند. هنگامی که به عنوان ناظر بیرونی به این جدال رسانهای و سیاسی مینگریم شاهد آن هستیم که مقامی عالی رتبه از دولت موضوع مهمی را در خصوص پولشویی مطرح کرده است و افرادی هم آنچه گفته شده را ظاهرا به خودشان گرفتهاند و در مقام دفاع برآمدهاند. این نقطه همان جایی است که ضرورت دارد نهاد مستقل و بی طرفی به میدان بیاید و یکبار برای همیشه تکلیف این موضوع را روشن کند که ریشه این دلواپسیهای مشکوک چیست؟ فهم متفاوت از موضوعی واحد و یا واهمه از پایان کاسبی تحریم و برخورد با افرادی که ارتزاق از پول کثیف کار روزانهشان شده است؟ !