گروه جامعه: حسن روحانی، رییسجمهور در نشست اخیر هیئت دولت گفته است: «درحالی که دیگران در حال بهرهگیری از آب دریای خزر هستند اما ما معطل ماندهایم و تماشا میکنیم. کشورهای همسایه در دریای خزر این همه آلودگی درست میکنند به گونهای که در ساحل خزر در مازندران ، گیلان و گلستان لایه نفتی روی آب بسته شده است و ما استفاده مشروعمان از این دریا را به بهانههای بسیار جزیی که نادرست و ناصحیح است، انجام نمیدهیم. برخی مقالاتی که در دنیا نوشتند گویی برای عدم توسعه ما ساخته شده است و الّا این مقالات برای خودشان نیست، ما گاهی گرفتار یکسری مقاله شدیم و رفتیم پشت سر آن مقالهها و ملت خودمان را به دردسر انداختیم؛ آنها هم خودشان هیچ مراعات نمیکنند؛ مگر آنها این مسأله و بحثهای مربوط به گازهای گلخانهای را که میگویند، خودشان مراعات میکنند؟ این همه آلودگی در دنیا انجام میگیرد اما به خودمان که میرسیم، میخواهیم خط به خط را اجرا کنیم، فکر میکنیم اینها آیات قرآن است در حالیکه چنین نیست و اینها توصیههایی است که در دنیا شده و ما هم باید به آن توصیهها توجه کنیم ولی زندگی مردم برای ما اصل است.»
یکی از ادعاهای دولت روحانی در شش سال اخیر توجه ویژه به محیط زیست بوده است. به شکلی که حامیان روحانی و شخصِ او در دوران انتخابات۹۶ به دفعات بر این نکته تاکید میکردند که دولت اعتدال، «دولت محیط زیست» است. حالا این اظهارات را با آن ادعاها مقایسه کنیم. رییس دولت محیط زیست معتقد است چون همسایگان لایه نفتی بر روی دریای خزر درست کردهاند ما هم باید همان راه را برویم، مقالههای علمی که در نهادهای بینالمللی مرتبط با محیط زیست به اثبات رسیده است را مانع توسعه میداند و مسئولان را به کنار گذاشتن آنها دعوت میکند، مسائل مربوط به گازهای گلخانهای را بی اهمیت دانسته و هشدارهای محیط زیستی را در حد توصیههایی میداند که میتوان آنها را به مرحله اجرا نرساند!روح حاکم بر اظهارات اخیر رییس دولت در موضوع محیط زیست را در سالهای اخیر میتوان در رسانههایی همچون کیهان، هنگامی که در گزارشهایی به بررسی توافق پاریس و امثال آن میپردازند هم مشاهده کرد و این همصدایی روحانی و کیهان در حوزه محیط زیست هم از آن موضوعاتی است که قابل تامل است. البته این همصدایی برای آنان که رفتار دولت در یکی دو سال اخیر را از نزدیکتر دنبال میکنند چندان تعجببرانگیز نبوده است زیرا نتیجه عقبنشینیهای دولت در حوزههای مختلف بالاخره دیر یا زود به موضوع محیط زیست نیز میرسید.
به طور کلی در موضوع توسعه شاهد دو رویکرد هستیم؛ رویکردی بر مبنای «توسعه پایدار» و رویکرد دیگر بر مبنای «توسعه کمّی». آنچه در سه دهه اخیر همواره مورد توجه تصمیمگیران کشور قرار گرفته است رویکرد توسعه کمّی محور بوده است که همواره موضوع محیط زیست را کنار گذاشته و آن را فاقد اهمیت میداند. نتیجه چنین نگاهی به مفهوم توسعه وضعیت امروز کشور است. وضعیتی که در آن تالابها و دریاچهها رو به نابودی است، شهرهای بسیاری درگیر خطر رانش زمین هستند، بحران آب تبدیل به بحرانی امنیتی و سیاسی شده است و تمامی استانهای کشور را با خود درگیر کرده است و... ریشه مشکلات گسترده محیط زیستی که حیات مردم را تهدید میکند در همان نگاهی است که در اظهارات اخیر رییس دولت و پیشتر از او در بی توجهیهای رییس سازمان حفاظت از محیط زیست به مسائل مهم این حوزه شاهد بودهایم. موضوعی که از سالهای پیش آغاز شده است و ظاهرا در بحران محیط زیستی هم قرار نیست از این راه بازگردیم!