داوود حشمتی
در خلاء توضیحات و بیان صریح مقامات دولتی در مورد سازوکار جدید اتحادیه اروپا که به جای spv اینبار instex نام گرفته، حملات به دولت بار دیگر آغاز شده است. مقامات دولت در این باره سکوت کردهاند. اما از لابهلای حرفهای افراطیون اصولگرا میتوان فهمید موضوع چیست.
در این یادداشت نشان میدهیم که موضوع این سازوکار بسیار فراتر از نفت در برابر غذاست و حتی به استناد اعتراف مخالفان آن ایران میتواند تحریمهای نفتی آمریکا را دور بزند. اما در عین حال مانع از هرز رفت منابع مالی مانند دوران بابک زنجانی شود. اتفاقا همین مساله نیز موجب ناراحتی افراطیون است.
بلافاصله بعد از اعلام ثبت instxe حملات به آن شروع شد و صبح روز شنبه توسط رسانههای اصولگرا با همان نگاه دنبال شد. ابتدا تیترها را مرور کنیم: کیهان: کوه اروپا موش زایید. وطنامروز: فقط همین؟ جوان: یک تقریبا هیچ مالی. صبحنو: تولد فرزند ناخلف برجام. فرهیختگان: تکرار معامله نسیه برجام. رسالت: تکرار تقریبا هیچ.
آیا واقعا اینستکس همین بود که آنها میگفتند؟ به ادعای صریح مخالفان این سازوکار تنها برنامه نفت در برابر غذا و داروست که اساسا تحریم هم نیست. اما توضیح میدهیم که چگونه این سروصدا یک موشک فرعی و انحرافی است و چرا آنها با این حجم به انتقاد از instex پرداختند.
اصولگرایان جرات نکردند صراحتا مشکل این سازوکار را بیان کنند و تنها لابهلای چند نوشته آن را پنهان کردند. با این حال قابل تشخیص است. برای این منظور باید به توئیت یاسر جبرائیلی، یادداشت مهدی محمدی و گزارش خبرگزاری فارس استناد کرد.
از میان مسئولان ایران تنها حمید بعیدینژاد به توضیح پرداخت و تا حدی به اصل موضوع اشاره کرد و گفت که این مکانیسم نه فقط کشور اروپایی بلکه دیگرانی چون چین، هند و روسیه را هم دربر میگیرد.
در میان هیاهویی که اصولگرایان میگفتند «این سازوکار «هیچ» است». یاسر جبرائیلی اعلام میکرد که با این سازوکار قرار است پول نفت آسیا به اروپا برود. برای فهمیدن آنچه او میگوید به یادداشت مهدی محمدی اشاره میکنیم.
مهدی محمدی در بند دوم یک یادداشت تلگرامی اصل نگرانی اصولگرایان را مستتر کرده و مینویسد: «نگرانی دیگر این است که instex به تدریج تبدیل به سیاهچاله اروپایی شده و همه تجارت خارجی ایران را ببلعد. اگر آنگونه که آقای عراقچی گفته ایران بخواهد حتی پول فروش نفت به خریداران غیراروپایی را هم به Instex هدایت کند، معنایی جز این نخواهد داشت که مدیریت کل پول ایران در اختیار اروپاییها قرار خواهد گرفت.»
او تاکید میکند ضرر این موضوع این است که دیگر نمیتوان پولهای ایران را آنطور که میخواهیم خرج کنیم. همچنین عیب دیگر را «کشزدایی» کردن دانسته مینویسد: «کشزدایی» از تجارت خارجی ایران اتفاق بسیار خطرناکی است که instex اگر آن را محقق کند خدمت بزرگی به امریکا کرده است.
اصل ماجرا در همان کلیدواژه «کشزدایی» است. خبرگزاری فارس هم با انتشار گزارشی از همین موضوع، به عنوان اصل ماجرا یاد کرده مینویسد: بر اساس این سازوکار جدید قرار است پول حاصل از فروش نفت و مشتقات نفت ایران به کشورهای آسیایی، تحت نظارت کشورهای اروپایی قرار بگیرد.
اینکه این سازوکار محدود به خرید محصولات غذایی و دارویی است، تنها روکشی برای انحراف افکار است. اصل ماجرا این است که اعتراف میکنند این سازوکار تنها به اروپا محدود نمیشود. چون اساسا ما نفت زیادی به اروپا نمیفروشیم. با این سازوکار میشود به هر کشور ثالث دیگری نفت فروخت.
کاری که ایران در زمان بابک زنجانی انجام میداد این بود که نفت را در اختیار افراد و اشخاص قرار میداد و آنها نفت را میفروختند با نام اینکه نفت متعلق به خودشان است. حالا هم قرار است در واقع نفت به نام این شرکت ثبتشده به فروش برسد و پول آن به جای اینکه به ایران داده شود در این صندوق قرار بگیرد.
به این ترتیب تحریم نفت دور زده میشود. اما نکته اینجاست که دیگر دست کسانی که قرار بود به بهانه دور زدن تحریمها نفت بفروشند کوتاه میشود. از سوی دیگر و مهمتر از آن اینکه، منابع خارجی ایران مانند دوران گذشته رها نیست که سر از هر کجا بخواهد در بیارود.
«کشزدایی» کردن که مهدی محمدی به صورت کد در یادداشت خود مطرح کرد معنای روشنی دارد. با این سازوکار پول فروش نفت ضابطهمند و در اختیار دولت خواهد بود و «کشزدایی» شدن یعنی قرار نیست پول نفت به بهانه جابهجایی در میانه راه به جاهای دیگر رفته و یا به ایران بازنگردد.