گروه سیاسی: در چند هفته اخیر که تنشها میان ایران و آمریکا رو به فزونی گرفته است هشدارهای بیشتری نسبت به احتمال وقوع برخورد سخت میان نیروهای دو طرف بیشتر از قبل شنیده میشود. این هشدارها در تحلیلهای رسانهها و تحلیلگران بینالمللی و همچنین توصیه به خویشتنداری دو طرف از سوی جامعه جهانی مشاهده شده است.
اگر بخواهیم زمان دقیق افزایش تنشها و آغاز این ابراز نگرانیها را بدانیم میبایست به اندکی پیش بازگردیم که شاهد دستور ترامپ مبنی بر تروریستی اعلام کردن نیروهای سپاه پاسداران و اقدام متقابل جمهوری اسلامی بودیم. از آن روز به بعد جنس تنشها متفاوت از گذشته شد و شاهد مطرح شدن نگرانیهایی جدی در داخل و خارج از کشور نسبت به وقوع بحرانی بزرگ در منطقه به واسطه برخورد نظامیان و یا گروههای تحت حمایت ایران و آمریکا بودهایم.
مدتی است که برخی در داخل کشور بیان چنین دلواپسیهایی را نشانگر ترس و نمادی از تسلیم و سازش میپندارند و نسبت به افراد و رسانههایی که چنین رویکردی را دنبال میکنند برخوردی قهرآمیز دارند. اما آیا به واقع دلواپسان جنگ خائنانی ترسو هستند که در پی راهی برای سازش و تسلیم میگردند؟!
بیاییم برای پاسخ به این سوال چند سالی به عقبتر بازگردیم و دلواپسیهایی از جنس دیگر به خاطر بیاوریم. دوران مذاکرات هستهای بین سالهای ۹۲ تا ۹۴ دورانی بود که افراد و جریاناتی خود را دلواپس نامیدند و ابتدا نسبت به مذاکره مستقیم با آمریکا اعلام مخالفت و ابراز نگرانی کردند و پس از دست یافتن طرفهای مذاکره به توافق نیز تمام فعالیتهای خود را صرف به سرانجام نرسیدن آن کردند. آنان در آن روزها با دلواپسیهایی که داشتند باعث شدند الگوی تعامل مانند آنچه در توافق اتمی ایران و گروه ۱+۵ شاهد بودیم در حد برجام هستهای باقی بماند و به سایر موارد اختلافی تعمیم داده شود.
و از آن ناگوارتر در برابر تعاملات اقتصادی با کشورهای خارجی که میتوانست توافق هستهای را مستحکمتر کند سنگاندازیهای بیشماری را در دستور کار قرار دادند. پرسش این است: دلواپسیِ دیروز از مذاکره و تعامل سیاسی و اقتصادی با جامعه جهانی نگرانی منطقی و همراستا با منافع ملی بود یا دلواپسیِ امروز از احتمال وقوع بحرانی بی سابقه در منطقه که بنا بر اظهارنظر یکی از فرماندهان ارشد نظامی ممکن است به جنگ جهانی سوم منجر شود؟ آن دلواپسی بازی در زمین دیگرانی بود که امنیت ملی ایران را هدف قرار میدهند یا این دلواپسی بازی در زمین دشمن است؟!
به نظر میآید استاندارد دوگانهای که در مواجهه بخشی از قدرت رسمی با این دو نوع دلواپسی شاهد هستیم از هر موضوع دیگری نگرانکنندهتر باشند. زیرا نتیجه تایید دلواپسی بی موقع از تعامل از دست رفتن فرصتهای طلایی اقتصادی و سیاسی در پسابرجام بوده است و تقبیح دلواپسی به موقع از بحران در منطقه مسدودسازی مسیرهای دیپلماتیک برای عبور از بحران را سبب شده است.