محمد توکلی
پیشنهاد حشمتالله فلاحتپیشه، رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس مبنی بر استفاده از ظرفیت کشور ثالث برای مدیریت تنشهای فزاینده میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا با واکنش تند سخنگوی شورای عالی امنیت ملی مواجه شد.
کیوان خسروی تنها ساعاتی پس از این اظهارنظر رییس کمیسیون سیاست خارجی مجلس اعلام کرد اظهارنظر درخصوص این موضوعات تنها و تنها از مجرای دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی میباید صورت بگیرد و نظرات دیگران فاقد وجاهت است! درباره این واکنش تند و کمسابقه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی که از سوی سخنگوی این شورا عنوان شد چند نکته قابل ذکر است:
۱. پیشنهاد آن نماینده مجلس که اتفاقا ریاست کمیسیونی را عهدهدار است که بخشی از شرح وظایف آن مرتبط با مسائل سیاست خارجی است دیدگاه بسیاری از دلسوزانی است که نسبت به خطراتی که امنیت ملی ایران با آن مواجه است به شدت نگران هستند. استفاده از میانجیگران در چنین شرایطی که به هر دلیلی امکان مدیریت و کاهش تنشها از طریق مذاکره مستقیم ایران و آمریکا وجود ندارد امری است که پیشتر از این نیز چه در سوابق سیاست خارجی جمهوری اسلامی و چه در سایر کشورهایی که در چنین وضعیتی قرار داشتند اجرایی شده و اغلب نیز به نتایج قابل قبولی منتهی شده است. از همین رو مشخص نیست اعتراض شورای عالی امنیت ملی دقیقا به کدام بخش از دیدگاه رییس کمیسیون سیاست خارجی مجلس بوده است؟!
۲. پرسش دیگری که میباید از سخنگو و دبیر شورای عالی امنیت ملی پرسید آن است که چگونه این بار که فردی با مسئولیت مرتبط با سیاست خارجی اظهارنظری داشته است با چنین سرعتی وارد میدان شده و واکنشی اعتراضی نشان میدهند اما در موارد بی شمار مشابه که در شش سال اخیر شاهدش بودهایم سکوت را به سخن ترجیح میدادند؟ آیا آقای سخنگو از اظهارنظرها و گاه اعمال نظرهای گوناگونی که در این سالها در حوزه دیپلماسی شاهد بودهایم بی خبر است؟! چگونه در آن زمانها خبری از فاقد وجاهت خواندن آن اظهارات و اقدامات نیست اما این بار که پیشنهادی در جهت تنشزدایی مطرح شده سخن از الزام طرح اظهارنظرها در موضوعات راهبردی از مجرای دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی است؟!
۳. و نکته پایانی پرسشی معطوف به یک یادآوری است. قطعا تصمیمگیران شورای عالی امنیت ملی دوران دبیری شش ساله سعید جلیلی در این شورا به خاطر میآورند. دورانی که نزدیک شدن به نقد سیاست هستهای کشور با عقوبتهایی سنگین روبرو میشد و نمیتوان یک کلمه در نقل مذاکرات هستهای بی نتیجه در آن روزها را در رسانههای رسمی یافت. آیا قرار است همان مسیر دوباره تکرار شود و همزمان با کاهش احتمال احیا توافق هستهای شاهد افزایش محدودیتها برای اظهارنظر در این خصوص باشیم؟!