گروه سیاسی: هر چه به اسفند ماه ۹۸ نزدیکتر میشویم خبرها و اظهارنظرهای مربوط به انتخابات مجلس شورای اسلامی بیشتر از گذشته در رسانهها پر رنگ خواهد شد. سیاسیون اصولگرا با توجه به کارنامه به جای مانده از دولت و مجلس و نارضایتی گسترده جامعه از عملکرد مسئولان، امید بالایی دارند تا با تغییر ترکیب مجلس خود بر کرسیهای سبز رنگ بهارستان تکیه بزنند.
اصلاحطلبان نیز بر سر یک دو راهی سرنوشتساز قرار گرفتهاند؛ دو راهی که یک سوی آن تکرار تجربه ناکام ائتلاف با معتدلین اصولگرا و جریان دولتساخته اعتدال است و سوی دیگر آن کنار کشیدن از رقابتهای انتخاباتی و تعیین پیششرط حذف سازوکار نظارت استصوابی برای حضور در انتخابات. در میان این کشمکش جریانهای سیاسی برای کسب قدرت بیشتر، متن جامعه هم بیشتر از گذشته به مرحله انزجار و بیزاری از سیاسیون رسیده است و به دلایل گوناگون از مشکلات فراگیر اقتصادی و فشارهای روز افزون معیشتی تا ناامیدی و عدم قطعیت نسبت به آینده و شاید از همه اینها مهمتر به دلیل ترجیح منفعت شخصی به منافع ملی از سوی اهالی سیاست دیگر به مشارکت در چنین رقابتهایی که در نتیجه آن تغییری جدی و ملموس نیز حاصل نمیشود تمایلی نشان نمیدهد.
آنچه درباره انتخابات مجلس جالب توجه است آن که رهبران سیاسی جناحهای مختلف بدون توجه به مسئولیتپذیری سیاسی در حال برنامهریزی برای آینده خود و جناح مورد حمایتشان هستند. توضیح بیشتر آن که در جهان سیاست مرسوم است که جناحهای سیاسی پس از یک دوره حضور در قدرت پاسخگوی عملکرد خود بوده و با شفافیت از نقاط ضعف و قوت خود بگویند اما ظاهراً این امر بدیهی قرار نیست مورد توجه سیاسیون وطنی قرار بگیرد. بهعنوان نمونه چه بخواهیم، چه نه بخش بزرگی از عملکرد دولت و به خصوص مجلس در چند سال اخیر به نام جریان اصلاحطلبی نوشته شده است.
دلیل آن نیز بسیار واضح و روشن است، اکثریت نمایندگان حاضر در مجلس شورای اسلامی متعلق به لیستی بودهاند که مورد تایید بزرگان جریان اصلاحات قرار گرفته است. ممکن است برخی در برابر این استدلال مدعی شوند که سازوکار انتخاباتی به ویژه در موضوع نظارت استصوابی سبب پدید آمدن چنین لیستی شده بود اما به هر حال این فهرست که به لیست امید هم مشهور شد با امضای رهبران اصلاحطلب در اختیار مردم قرار گرفت و بیراه نیست که اگر بگوییم علتالعلل رای به آنان نیز تایید همین بزرگان بوده است.
حال در چنین شرایطی مسئولیتپذیری سیاسی و اخلاقی ایجاب میکند تا همه آن افرادی که سبب ورود این نمایندگان به مجلس شدهاند امروز پاسخگوی عملکرد آنان هم باشند؛ عملکردی ناامیدکننده که غلبه منفعتگرایی شخصی بر منافع ملی در آن مشهود است. آنچه شاهد هستیم غیبت این مسئولیتپذیری است و اکثریت قریب به اتفاق جریانی که به اصلاحطلب معروف شده بدون توجه به گلایههای مردم از مجلس دهم و با نوعی بیمسئولیتی سیاسی و اخلاقی در حال تدارک دیدن مقدماتی برای ورود به انتخابات مجلس یازدهم هستند!