محمد توکلی
چند روزی است که یکی از سریالهای در حال پخش از شبکههای تلویزیون ایران به موضوعی پر بحث و گفتوگو در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تبدیل شده است. توجه به این سریال نیز نه به واسطه کیفیت و یا داستان جذاب آن بلکه به دلیل ادعاهایی است که در آن در خصوص پروندههای سیاسی و امنیتی مطرح میشود. سازندگان پشت و روی صحنه «گاندو» این ادعا را مطرح میکنند که مسائل مطرح شده در این سریال برگرفته شده از واقعیت بوده و تنها اسامی افراد تغییر کرده است و همین امر حساسیتها نسبت به آن را افزوده است.
به طور خلاصه میتوان گفت آنچه این سریال را بر سر زبانها انداخته است همین ادعاها و پروپاگاندای پر حجم رسانهای برای آن است و نه کیفیت اجزای سریال. اما بهانه نوشتار پیش رو به بخشی از این سریال بازمیگردد که اخیرا مورد توجه رسانهها قرار گرفته است. بخشی که در آن افرادی که مشغول ایفای نقش ماموران امنیتی هستند حادثه رخ داده در یکی از سایتهای موشکی کشور که به شهادت حسن تهرانی مقدم انجامید را اقدامی خرابکارانه از سوی موساد، سازمان جاسوسی اسرائیل اعلام میکنند.
موضوعی که پیشتر در محافل غیر رسمی شنیده میشد و حتی برادر سردار تهرانی مقدم نیز در مصاحبهای از آن گفته بود اما همواره از سوی نهادهای نظامی و امنیتی مرتبط با این موصوع تکذیب میشد و حتی فرماندهان ارشد هوافضای سپاه نیز به تکذیب آن پرداخته بودند ممکن است در پاسخ گفته شود که آن تکذیبها به دلیل آن بوده که پرونده آن حادثه در جریان بوده است و نمیباید در مراحل تحقیق چنبن پروندههایی با اعلام چنان خبری در مسیری تحقیقات انحرافی ایجاد میشد، اما پرسش این است که چرا تا حالا و با گذشت قریب به یک دهه نیز هیچگاه این خبر مورد تایید رسمی قرار نگرفت؟! و پرسش مهمتر آن که آیا مردم باید با تماشای سریالهای تلویزیونی از چنین خبرهای مهمی با خبر شوند؟!
اطلاعرسانی در خصوص اقدام تروریستی علیه یک نظامی ارشد نخبه کشور میباید از طریق بیانیه رسمی نهادهای امنیتی صورت بگیرد یا در یک سریال پر حرف و حدیث؟! ممکن است برخی افراد در واکنش بگویند که در میان این حجم از مشکلات ریز و درشت که زندگی را بر مردم سخت کرده است چنین مسائلی چه اهمیتی دارد؟ در پاسخ میتوان گفت با نگاهی به «تصویر بزرگتر» به این نتیجه میرسیم که همین مسئله به ظاهر بی ارتباط با زندگی روزمره مردم ارتباط مستقیمی پیدا میکند با بخشی از مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم میکنیم.
واقعیت آن است که با ریشهیابی بخشی از مشکلات این روزهای مردم ایران میتوان یکی از علل وقوع آن را در بی توجهی به اصول اولیه مدیریت از جمله شفافیت و اطلاعرسانی استاندارد جستوجو کرد. بر همین اساس توجه به چنین مسائلی با وجود آن که در ظاهر ارتباط مستقیمی با مشکلات روزمره مردم پیدا نمیکند اهمیت دارد؛ مسائلی که با گذر از لایه رویی آن میتوان آن را به بحرانهای اساسی لاینحل کشور مرتبط دانست.
سیما در کنترل نو اصولگرایان مایل به پایداری و تندرو شده (364246)