گروه سیاسی: احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشت: میزان نارضایتی مردم از شرایط کنونی کشور افزایش یافته است. این مطلب را وزیر کشور به رغم تأکیدش بر کاهش میزان تجمعات اعتراضی در سال جاری گفته است. نارضایتی عمومی مهمترین خوراک رقابتهای سیاسی در هر کشور است. طبعاً هر نیروی سیاسی در هر کشوری میکوشد تا از نارضایتی جامعه به سود خود بهره ببرد.
نیروهای سیاسی موسوم به "برانداز" در خارج از کشور، با شروع اعتراضهای خیابانی در دی ماه سال 96 کوشیدند تا به نوعی رهبری آن اعتراضها را به عهده گیرند. آنها به دلایل زیادی از جمله پراکندگی و درگیریهای داخلی بین خود، ناآشنایی با وضعیت پیچیدۀ ایران و استفاده از ادبیاتی که اقشار فرهنگی جامعه را سخت بیمناک میکند، توفیقی در این جهت عایدشان نشد. با این حال، گویا نارضایتی عمومی زمینهای برای رقابت بیسابقه بین نیروهای رقیب در داخل نظام فراهم کرده است که در تاریخ جمهوری اسلامی تجربه نشده است. مهمترین بازندۀ نارضایتی عمومی، آشکارا جناح اصلاحطلب و میانهرو حکومت است که به درست یا نادرست، مسبب وضع موجود کشور تلقی میشود و همین موضوع جناح مقابل آنها را به طمع انداخته است تا از نارضایتی مردم به نفع خود در انتخابات اسفند آینده استفاده کند.
جناح مقابل اما یکپارچه نیست. بخشی از آنها نیروهای محتاط و آشنا به دشواریهای وضعیت کشورند و از این رو علاقمندند تا رقابت با رقیبان خود را از حدود و ثغور رقابتهای دورههای پیشین، چندان فراتر نبرند تا به ثبات نظام سیاسی لطمهای وارد نشود. بخشی از آنها اما در دنیای دیگری سیر میکنند. آنها عملکرد دولت حسن روحانی را به همان شدت و قوت نیروهای برانداز، "فاجعهبار" میدانند با این تفاوت که براندازان فاجعه را به کلیت نظام و آنها به قوۀ مجریه و تا حدی قوۀ مقننه نسبت میدهند. به عبارت دیگر، آنها نیز میخواهند بر نارضایتی عمومی برای پیروزی در انتخابات سوار شوند. این اما برای خود الزاماتی دارد. نارضایتی نسبی و ملایم و کنترل شدۀ عمومی معمولاً زمینهساز بهرهبرداری نیروهای سیاسی معتدل و میانهرو است، اما نارضایتیهای شدید و مهار دررفته، نیروی بسیار تندرو و رادیکالی را برای نمایندگی خود طلب میکند.
از این رو، نمایندگی ناراضیان نوعی زبان بسیار تند و تهاجمی و گزنده را ضروری میسازد، زبانی که بنا به منطقِ ذاتی خود، بعید است فقط به دو قوۀ از قوای حاکم محدود بماند! در حقیقت از مدتها پیش نوعی شیفتگی هیستریک نسبت به قدرت، بسیاری از فعالان درون نظام سیاسی را به بیان حرفها و انجام فعالیتهایی واداشته است که ترویج "هرج و مرج" صفت مناسبی برای توصیف آن است. این هرج و مرج در درجۀ نخست ذهنی و فکری است اما به تدریج در حال عینیت بخشیدن به خود است و به نظرم میرسد که نتایج حاصل از آن، امان تمام نامزدهای انتخاباتی و جناحهای سیاسی را در انتخابات آینده خواهد برید. این تازه فقط یک جنبۀ ماجراست!