محمد توکلی
با نگاهی به اظهارنظرهای مقامات سیاسی و اقتصادی دولت شاهد هستیم که آنان صریحتر از گذشته از یک دو راهی سخن میگویند. دوراهی که یک سوی آن تقابل با جهان است و تحریم و تحمل سختیهای ناشی از آن و طرف دیگر تعامل با جامعه جهانی، رفع تدریجی تحریمها و عادی شدن شرایط ایران در جهان.
دولتیها با خوشبینی میگویند حتی در صورت انتخاب مسیر نخست هم میتوانیم با انتخاب روشهایی خاص گذران زندگی داشته باشیم و به نقطه فروپاشی در سه وجه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نرسیم اما با این وجود آنان هم میگویند که با چنین فشار تحریمی امکانی برای حرکت در مسیر توسعه وجود ندارد.
در مقابل، گروهی دیگر هم قرار دارند که بر این باور هستند که پیشرفت و آبادانی کشور لزوماً به ارتباط داشتن با قدرتهای جهانی ارتباطی ندارد و میتوان بدون پذیرش موضوعاتی همچون دستورالعملهای اف. ای. تی. اف و حتی در صورت خروج از برجام و بازگشت قطعنامههای تحریمی شورای امنیت سازمان ملل متحد هم ایران با ظرفیتهای انسانی و منابعی که در اختیار خود دارد به توسعه خواهد رسید. برای ارزیابی این دو ادعا که در نقطه مقابل هم قرار دارند راهی جز بررسی موارد مشابه در جهان وجود ندارد.
با نگاهی به اقتصاد دنیا در سی تا چهل سال گذشته شاهد آن هستیم که کشورهایی نظیر ژاپن، چین،ترکیه، مالزی و. . . در آن مقطع زمانی در جایگاهی برابر با ایران و یا حتی عقبتر قرار داشتند. کشورهایی که اکنون فرسنگها از اقتصاد ایران پیشی گرفتهاند و در مسیر توسعه قرار دارند. راهی که هر یک از این کشورها در اقتصاد رفتهاند طبیعتاً با هم تفاوتهایی داشته اما ارتباط با جامعه جهانی و سیاست «درهای باز» فصل مشترک حرکت آنان برای توسعهیافتگی بوده است.
در مقابل اما موارد دیگری نیز بودهاند که با دیوارکشی به دور کشور خود و بی توجهی به اهمیت همکاری با جامعه جهانی شرایطی را برای خود رقم زدهاند که سالهاست قدمی در حرکت رو به جلو برای توسعهیافتگی کشور خود برنداشتهاند. این یک واقعیت است که در دنیای امروز توسعه منهای حضور پررنگ در جامعه جهانی و رعایت مختصات آن امکانناپذیر است و تجارب تمامی کشورهایی که توسعه یافتهاند و یا در حال حرکت به سمت توسعه هستند شاهدی بر صحت این ادعاست. حال انتخاب با تصمیمگیران کشور است که توسعه را انتخاب میکنند و یا گذران زندگی؟! به نظر میآید نظر مردم درباره این دو گزینه مشخص است.