گروه سیاسی: پس از اعلام خبر واقعه تلخ شهادت سردار قاسم سلیمانی تا همین لحظه شاهد هستیم که برخی اهالی تریبون و بعضی رسانهها که مدعیاند همه ارزشها نزد آنان است و بس و جز آنها کسی دلش برای مردم این دیار نمیتپد جوّ آلودهای را به راه انداختند که نه تنها خلاف راه و روش قاسم سلیمانی است، بلکه هر فردی با مختصر درکی از شرایط سخت و پیچیده امروز هم متوجه خواهد شد که اکنون، زمان چنین رفتارهایی نیست.
از رقابتهای کودکانه سیاسی میگوییم، از وحدتشکنی و تفرقهآفرینی و از هراس افکندن بر دل مردم. برخی ظاهراً کارویژه خود را چنین تعریف کردهاند که بر موج هر حادثهای سوار شوند و با انتقامگیری سیاسی اهداف حقیر خود را که جز سیاستبازی نمیتوان نامی بر آن نهاد دنبال کنند. افرادی که با دوگانهسازی جعلی «امنیت و دیپلماسی» تلاش داشتند تا میان ظریف و سلیمانی بذر نفاق بپاشند و امروز از دست رفتن سردار را بهانهای برای حمله به دیپلماسی کردهاند. وحدت ملی که حول محور شخصیتی مثل قاسم سلیمانی میتواند شکل بگیرد را مخدوش میکنند و با اظهارنظرهایی شتابان و جناحزده در پی صید ماهی از آب گلآلود سیاست هستند. رسانهها و افرادی که با پول مردم، بر مردم هستند و همکناری مردم ایران را خطری برای موجودیت و حیات خود میپندارند.
از همه اینها که بگذریم هراسافکنی در دل مردم جای بخشش و گذشت ندارد. آیا رواست که با اظهارنظرهایی تند و تیز که جای خالی تدبیر در آن مشهود است فشاری تازه را به جامعه وارد آورد؟ آن هم جامعهای که مردمش در چند سال اخیر شدیدترین فشارها را به دلیل تحریم خارجی و بیتدبیری داخلی متحمل شدند. سخن در این باب بسیار است و امکان بیان کم، اما باید گفت؛ تصمیمگیران و تصمیمسازان پیش از هر اقدامی به یاد داشته باشند که مهمترین دستاورد سردار شهید قاسم سلیمانی، حفظ امنیت این آب و خاک بود و آنان نیز میباید برای اجرای هر تصمیمی این مهم را در الویت قرار دهند.
این روزها از آبان تلخش تا دی سرد و تاریکش زمان کنار مردم آمدن و با مردم ماندن است. باید به مردم پناه برد و امنیت ملی کشور را در میان آنان جست. بهترین پاسخ برای آنان که مرد میدان امنیت ایران را گرفتند، باور این موضوع است که امنیت موضوعی سخت و از جنس جنگ نیست، امنیت در کنار مردم بودن و با مردم بودن است؛ همان راه و روشی که همتها و باکریها و حاج داوود کریمیها و سلیمانیها برگزیدند.