رضا صادقیان
طی روزهای گذشته و با شیوع ویروس بحرانساز بیش از آنکه با رویکردهای مبتنی با راهکارهای پیشگیری از بیماری مرگبار و توصیههای بهداشتی در خبرهای منتشر شده روبرو باشیم، بعضا رفتارهای حاشیه ساز و انتقاد به کارکردها و سیاستهای دیرهنگام دولت در رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی روبرو بودهایم. در ادامه به چند مورد اشاره میشود.
اول: در میان انتقادات پرشماری که این روزها درباره تصمیمهای دیر هنگام دولت منتشر میشود و از نبود وسایل مورد نیاز، کمبود ابزارهای اولیه، آماده نبودن دولت برای رویارویی با چنین بحرانی و انتقاد از کارگزاران دولت در استانهایی که بیش از سایر استانها با این ویروس درگیر شدهاند نام برده و همچنین به آمارهای رسمی و غیر رسمی با دیده شک و تردید نگاه میشود، تا امروز با نوشتهای روبرو نشدهام که به ساختار کلان دولت پرداخته شده باشد. همگان از نبود تصمیمگیری قاطع، ناهماهنگی میان سایر دستگاهها و بحران مدیریت سخن میگویند، این همه هست ولی تمام این مسائل معلول ساختار بزرگ دولت و پیچیده بودن آن است. دولت بزرگ به دشواری تصمیم میگیرد چرا که میبایست صدها مسئله ریز و درشت را در هنگام سیاستگذاری رعایت کند. به عنوان مثال؛ چنانچه شمارگان نیروهای کارمند، قراردادی و وظایف دستگاه دولت از میزان فعلی کمتر میبود چه بسا دولت آسانتر میتوانست از عهده تعهدات مالی کارکنان و به تعویق افتادن قراردادها برآید. تصمیمهای دولت بزرگ دیر به سرانجام میرسد و یا در صدها دالان مدیریتهای میانی به ساحل مقصد نخواهد رسید، به دلیل فربهگی همین ساختار کافیست بخشهایی از دولت با قسمتهای دیگری همراه نباشند، لاجرم آن تصمیم و سیاست نیز به درستی اجرا نخواهد شد(گلایه نامه وزیر بهداشت به رییس جمهور از نبود ماسک و جولان دلالهای یکی از همین مصداقها است). همچنین میتوان از به تعویق افتادن زمان پرداخت وامها طی روزهای گذشته اشاره کرد، موضوعی که از سوی مسئولان مرتبط رسانهای شد، ولی در عمل اتفاقی رخ نداد.
دوم: لیسیدن ضریح، تاکید کردن به برگزاری تجمعات در هیاتها، تکرار ادعاهای اهالی طب سنتی، برجسته کردن سخنان پوچ و بیمعنای کاسبان زیستن با ذهنیت مثبت در تمام دورانها و... تمام این کنشها در مقایسه با سخنان مراجع تقلید و همراهی آنان هیچ است. از نخستین روز شیوع ویروس کرونا هر کدام از مراجع به صورت جداگانه و با انجام سخنرانی، ارسال پیام مکتوب و انتقال همین پیام از سایر کانالهای اطلاعرسانی رعایت توصیههای پزشکی و بهداشتی را به مخاطبان متذکر شدند. اما آن سوی داستان شماری از کاربران در شبکههای مجازی و تلویزیونهای خارج از کشور آنچنان لیس زدن ضریح توسط فردی جاهل و سخنان چند مدعی طب قدیم را در بوق کردند که کمتر به صدای اصلی که مبلغان آن علمای دین در قم و سایر شهرها بودند توجه شد. گویی در برجسته کردن رفتار انسانهای نامعتادل عمدی در کار بوده است. حداقل آنکه افرادی که کارها و شیوه نگرش نادرست اهالی طب سنتی را برجسته کردند به دنبال آن بودند که با یک جمعبندی کلی به سایرین نشان دهند تمام افراد دیندار چنین هستند و به آموزشهای پزشکی و بهداشتی بیاعتنا میباشند، ادعایی که برخلاف رویه اکثریت باورمندان به آموزههای دینی است.
سوم: جدی نگرفتن هشدارهای بهداشتی از سوی شهروندان تصویر غمانگیز این روزهاست. گویا این بخش از مردم تنها به دلیل آنکه یکی از نزدیکان و آشنایان آنان گرفتار این ویروس نشدهاند مسئله بیماری و دور نبودن آن را آنگونه که باید باور نکردهاند. حضور در بازارها، مراکز خرید، مجتمعهای تجاری و تهیه مایحتاج شب عید را به هر موضوع دیگری ترجیح دادهاند. به نظر میرسد برای مجاب کردن این بخش از مردم نیازمند همیاری نهادهای غیر دولتی و چهرههای مشهور هستیم. استفاده از پتانسیل خیریهها، سازمانهای غیر دولتی و حتی چهرههای فرهنگی و هنری برای عبور از این بحران لازم و بلکه ضروری است، حداقل آنکه پیام آنان از سوی مردمی که به اطلاعرسانی رسمی باور ندارند کارگر خواهد بود. تاکید و تکیه بر اطلاعرسانی از کانالهای رسمی برای رعایت مسائل بهداشتی به تنهایی از عهده صدا و سیما و پخش گزارشهای رسمی امکان پذیر نیست.